رمانتیکها با فراهم آوردن چشماندازی نو در مطالعات ادبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جهان بیش از دو سده است که در مرکز توجه جهانیان هستند. رمانتیسیزم بهعنوان مکتبی زنده و در قید حیات، بیش از اینکه پدیده ناب قرن نوزده میباشد، جزء اساسی فرهنگ مدرن است و پیش از اینکه گرایش ناب ادبی باشد، نگرشی نو در مطالعات جهانی بهشمار میآید. برجستهترین اصل این مکتب، فردیت؛ کمال فردی و نامحدودیت فرد با تأکید بر نقش تخیل است و در بعد ادبی، نوعی ارزیابی مجدد و هستیشناسانه از طریق شعر «تخیل» در زیباییشناسی مکتب رمانتیسیزم از جایگاه مهمی برخوردار است و بیتردید باید برجستهترین ویژگی این مکتب و وجه ممیّزه آن را نسبت به سایر مکاتب، رویکرد ویژه آن به تخیل دانست. هنر و ادبیات مدرن امروز ایران، محصول آشنایی با تفکر غرب است و این واقعیت، نیازمند فهم و درک فرهنگ و فلسفه غرب است. بهطور قطع، آشنایی با ریشههای مختلف این تفکر برای درک بهتر آن، اهمیتی بسزا خواهد داشت. آنچه این مقاله قصد دارد به آن بپردازد، بررسی یکی از ویژگیهای زیباشناختی رمانتیسیزم، یعنی «تخیل» و چگونگی بروز آن در شعر فارسی عصر مشروطه ـ بهعنوان دوران آغازین این تحول سبکی ـ است. برای این منظور، نمونههایی از اشعار میرزاده عشقی برگزیده شد؛ عشقی فرد اکمل مدرنیسم دوران مشروطه است که بیشترین گسستگی فکری از سنّت و رویکرد به تجدد را میتوان در شعر و اندیشه او سراغ گرفت.
حکیم رازی گذشته از جنبه پزشکیاش که آوازه جهانی گستردهای یافته است، به لحاظ حکمت طبیعی، علم اثباتی و روش تجربی با فرانسیس بیکن قابل قیاس است و بر او فضل تقدم دارد. در این کتاب به حکمت طبیعی و نظام فلسفی رازی پرداخته شده و هدف از تألیف آن است که فلسفه به طور کلی و به معنای اخص کلمه یعنی حکمت طبیعی مادی و اینکه با درک فیزیک رازی دیگر جایی برای متافیزیک در فلسفه ایران نمیماند، مگر برای ذهنیگرایان چارهناپذیر و ایدهآلیستهای لفاظ و لغتباز.
تقریبا در همۀ اموری که بدانها دست می زنیم ترکیبی از عاطفه و هوش است که وارد عمل می شود و این ترکیب همان است که تخیلش می نامیم . اسطوره ها زمانمند هستند و بر اساس خواست و میل انسان رفتار می کنند. حتی در عصر مدرنیته ای که در آن زندگی می کنیم اسطوره ها بی خبر از ما زایش دارند. ممکن است حتی یک آگهی تبلیغاتی «روغیلا سرخیلا فامیلا... تا مصرف یک نوع آدامس و تماشای یک سریال نیز ما را در احاطۀ اسطوره ها قرار دهد. آنچه در این بین زیباست غنا و آسودگی ناشی از ملاقات و بهره مندی از اسطوره است که انسان را انسان تر می کنداين كتاب متضمن كوششي است براي فرهم آوردن نمونه و مبنايي منطقي براي نظرگاه هاي گوناگون معاصر درباره نقد ادبي، و داراي تاثيرقابل توجهي نيز بوده است..... پس ادبیات دنیایی رویایی نیست،بلکه متضمن دو رویاست: یکی حاوی تحقق بخشیدن به امیال ما و دیگری رویای دلهره ها.این دو چون دو عدسی یک دوربین با یکدیگر میزان شده اند و بینشی کاملا خودآگاه از آن ها به بار می آید.به گفته افلاطون، هنر رویایی است برای ذهن های بیدار شده.فقط و فقط ادبیات است که کل حیطه و فراخنای تخیل بشری را در حال نظاره کردن بر خویش در اختیار ما می گذارد و از این رو ادبیات مصداق دقیق (تخیل فرهیخته) است. نورتروپ فرای، فیلسوف، اسطورهشناس، نظریه پرداز و منتقد ادبی در ۱۴ ژوئیه ۱۹۱۲ متولد شد. فرای در «شربروک» از توابع «کبک» متولد شد و در «نیوبرونسویک» رشد پیدا کرد. نوروتروپ فرای در سال ۱۹۳۳ در رشته فلسفه از دانشگاه تورنتو مدرک کارشناسی دریافت کرد. ابتدا کشیش شد، اما این شغل را رها کرد و در سال ۱۹۳۹ مدرس زبان انگلیسی شد. در آن دوران او مجذوب اشعار ویلیام بلیک شد و به مطالعه اسطوره روی آورد. یکی از مهمترین منابع نورتروپ فرای در تحلیلهای اسطوره شناختی کتاب مقدس بود. او در نقدهای خود دائما به متن کتاب مقدس نقب میزد و مناسبات جدیدی در بینامتنیتهای متون ادبی با این کتاب مییافت. فرای کتاب مقدس را به نوعی چارچوب اسطوره غربی میدانست و به این باور داشت که مسیحیت تمام سنت کلاسیک را در خود جذب کرده است. به گمان او، این یک واقعیت تاریخی است که ادبیات ما به مستقیمترین شکلی از اسطورۀ کتاب مقدس سرچشمه گرفته است. فرای با بررسی «اسطورههای خصوصی» بلیک، فهمید که کتاب مقدس دارای ساختاری اسطورهای است که زمانش از آفرینش تا مکاشفه و مکانش از بهشت تا دوزخ است و این گیتی چارچوبی از تصویرسازی را برای تمام شاعران اروپایی تا زمان خود فرای شکل داده است.