در مقاله حاضر، تشبیهات روضه الانوار، از جهات مختلف ساختاری، موضوعی، ارکان تشبیه، کیفیت وجه شبه، مفرد و مرکب بودن، زاویه تشبیه و... بررسی و تحلیل شده است. سپس با بررسی آماری و بسامدی مباحث، نگرش خواجو در کاربرد تشبیهات بهتر نشان داده شده است. روضه الانوار حاوی 1827بیت و839 تشبیه است، که برحسب مقایسه تعداد ابیات و تشبیهات مشخص می شود که نسبت تشبیهات به ابیات 46% است یعنی تقریبا هر دو بیت حاوی یک تشبیه است. خواجو، بیشترین مشبّه تشبیهاتش را از اوصاف انسانی(7/50%) و مفاهیم مجرد و انتزاعی(8/24%) انتخاب کرده و بیشتر مشبّه به تشبیهات را از اشیا(5/32%) و طبیعت(5/18%) اخذ کرده است. از نظر زاویه تشبیه حدود 96% تشبیهات خواجو تکراری و کلیشه‌ای است و تشبیهات بکر و تازه در روضه الانوار کم است، همچنین گرایش او به تشبیهات مفرد بیشتر است و از تشبیهات مرکب استفاده چندانی نکرده است.

منابع مشابه بیشتر ...

64bff1a8a5724.jpg

ادات تشبیه در زبان فارسی

سید محمود نشاط

سید محمود نشاط در مورد موضوع کتاب می گوید: ادات تشبیه در زبان فارسی که اصل آن مربوط به علم بیان و بدیع و شرح آن مرتبط با دستور زبان فارسی است انتخاب نمود و اگرچه ناگریز به ذکر برخی از اشارات و اصطلاحات بیانی گردیده است اما مقصود حقیر جمع آوری و بحث در اقسام ادات تشبیه از لحاظ دستور زبان فارسی است. نکاتی که همچنان در این مقدمه یادآور می گردد: یکی اینکه سعی نمود بامکرر کردن مثال بر طول ملال نیفزاید و در هر مورد به ذکر یک تا پنج شاهد قناعت ورزید و در صورت لزوم امثله و شواهد دیگر را با تعیین صفحه و سطر کتاب ماخذ به حاشیه موکول ساخت. اشعار را غالبا از منوچهری دامغانی چاپ دبیرسیاقی که فی الواقع استاد تشبیه نیز می باشد و تشبیهات وی در نهایت متانت و استواری است برگزید تا مراجعه به شواهد و نظائر موضوع سهل باشد و نیز مثال نثر را به مناسبت وضوح و به منظور اختصار حذف نمود. ادات تشبیه و قیود و پسوندها و غیره را برای سهولت کار مراجعان به طریق الفبائی منظم ساخت و توضیحات و مطالب را با شماره های مستقل مجزا نمود و صفحات و سطور مراجع و ماخذ را ذیل مطالب بیان داشت. از توضیح واضحات و تکرارهای زائد چشم بپوشید و با عبارتی سهل و ساده نگاشت تا درخور استفاده همگان باشد.

608d16e70de86.png

روضة الانوار به خط شاعر عارف عبرت نائینی

ابوالعطا کمال‌الدین محمود خواجوی کرمانی

کمال‌الدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مشهور به خواجوی مرشد کرمانی و متخلص به «خواجو» شاعری غزل‌سرا و داستان‌پرداز است. «روضة الانوار» مثنوی کوتاهی است در حدود دوهزار بیت که در بحر سریع یعنی همان وزن «مخزن الاسرار» سروده شده است. خواجو این منظومه را در برابر «مخزن الاسرار» ساخته و در کلام بعضی از تعابیر نوشده نظامی را نیز با خود دارد و در بسیاری از موراد، راه فهم زبان حافظ را هموار می‌کند. «روضة الانوار» منظومه‌ای است عرفانی و اخلاقی و اجتماعی در بیست مقاله که هر یک از آنها در موضوع خاصی است و با حکایتی تبیین و تأیید می‌گردد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

578b2eaa94fe0.PNG

بررسی داستان رستم و اسفندیار بر مبنای دیدگاه کلود برمون

علیرضا نبی لو

در این مقاله داستان رستم و اسفندیار که از داستان‌های محوری شاهنامه است، بر اساس نظریه کلود برمون بررسی می‌شود. این دیدگاه با توجه به اینکه شکست و عدم توفیق قهرمان را نیز در نظر می‌گیرد، با داستان مورد بحث مطابقت بیشتری دارد. این داستان بر اساس نظر برمون سه کارکردِ امکان یا استعداد، فرایند و پیامد را در خود دارد و همچنین در آن، سه توالی زنجیره‌ای، انضمامی و پیوندی را می‌توان بررسی و تحلیل کرد. اسفندیار قبل از رفتن به زابلستان، اسفندیار در زابلستان و کشته‌شدن او سه توالی و پی رفت فرعی روایت هستند که در ضمن یک توالی اصلی بیان شده‌اند. دیباچه داستان، سخن گفتن اسفندیار با مادر و پدر در مرحله امکان قرار می‌گیرد. رفتن اسفندیار به زابل و مجادله و مبارزه او با رستم و استمداد رستم از زال و سیمرغ در مرحله فرایند، فعلیت، قطعیت یا گذار قرار می‌گیرد. کشته‌شدن اسفندیار و مکاتبه رستم با گشتاسب نیز در مرحله پیامد می‌گنجد که نشان دهنده عدم توفیق قهرمان (اسفندیار) است. دو نوع شخصیت مورد نظر برمون؛ یعنی کنشگر و کنش‌پذیر را در اسفندیار و رستم می‌توان دید و این روایت، تبدیل بهبودی به اغتشاش و برعکس آن است؛ یعنی تعادل اولیه برای اسفندیار و رستم به فقدان تعادل برای اسفندیار و نهایتاً برگشت تعادل برای رستم ختم می‌شود. از دستاوردهای این مقاله نشان‌دادن هنر روایتگری و شگردهای داستان‌سرایی بی نظیر فردوسی است، زیرا تمام اجزای نظریه برمون در این داستان رعایت شده است. فردوسی تمام عناصر روایی مانند تغییر و تنوّع موقعیت‌ها، تنظیم توالی پی رفت‌ها، توجه به حالات‌روانی و عملکرد شخصیت‌ها و اختیار انتخاب‌دادن به قهرمان و خصم در گزینش هدف را مدنظر قرار داده است.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله
57809ebd3cdc0.PNG

بررسي و تحليل ساختار روايي هفت‌خوان رستم

علیرضا نبی لو

در اين پژوهش، داستان هفت خوان رستم از منظر ساختارگرايان، تحليل و بررسي شده است. در بررسي ساختار روايت و داستان، ضمن پژوهش روابط حاکم ميان اجزاي روايت، به شناخت سازه‌هاي داستاني و دريافت الگوي مشترک و محدود مي‌توان دست يافت. در اين مقاله، داستان هفت خوان رستم از منظر سه تن از روايت‌شناسان ساختارگرا، يعني پراپ، گرماس و تودوروف بررسي شده است. در روش پراپ جستجوي خويشکاري‌ها و حوزه‌هاي عمل اشخاص برجسته‌تر است. از نظر گرماس داستان‌ها داراي کنشگرهاي شش گانه و سه زنجيره اجرايي، ميثاقي و انفصالي هستند. تودوروف نيز در بررسي روايت، تمام داستان‌ها را به قضايا و جمله‌هايي تقليل مي‌دهد که شامل يک نهاد و يک گزاره است، نهاد نقش عامل را دارد و اغلب معادل يک اسم خاص است، گزاره نيز شامل يک صفت يا فعل است. هفت خوان رستم از منظر پراپ داراي مراحل آغازي، مياني و پاياني است و هفت حوزه عمل و خويشکاري‌هاي متعددي در آن ديده مي‌شود، شش کنشگر مورد نظر گرماس عبارتند از:فرستنده: زال + فاعل: رستم+ هدف: نجات کيکاووس + ياريگر: جهان آفرين، رخش و اولاد (بعد از اسير شدن) + رقيب: همه نيروهاي شرور در هفت خوان اعم از شير، اژدها، تشنگي، زن جادوگر، اولاد، ارژنگ ديو و ديو سپيد +گيرنده: کيکاووس، از منظر تودوروف اين داستان را به قضيه‌هاي زير مي‌توان تقليل داد: K شاه است، R پهلوان است، D ديو و نيروهاي شرور است، K گرفتار D مي‌شود، R، D را مي‌کشد، R، K را از دست D نجات مي‌دهد.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله