سبک، در زبان عربي به معني گداختن و ريختن زر و نقره است و سبيکه پاره نقره گداخته را گويند. در اصطلاح ادبي به معناي طرز خاصي از نظم و نثر است که معادل style اروپايي است. Style خود از ستيلوس يوناني مأخوذ است، به معناي آلتي فلزي يا چوبين که به وسيله آن حروف و کلمات را بر روي الواح مومي، نقش ميکردهاند. بررسي سبک سخن در ايران، با سبکشناسي بهار آغاز شد. کتاب سه جلدي وي- سبکشناسي يا (سير تطور نثر فارسي)- به بررسي آثار نثر فارسي از آغاز تمدن اسلامي تا عصر حاضر پرداخته است و تقريبا پس از او نيز تمامي کساني که در اين حوزه فعاليت نمودهاند ـ جز شفيعي کدکني و شميسا و چند تن ديگر از سبکشناسان همروزگار ما ـ همان شيوه بهار را در سبکشناسي نظم و نثر دنبال کردهاند. سبکشناسي بهار ضمن ارزشهاي بسياري که دارد، به دور از خلل و کاستي نيست. در اين مقاله سعي شده است با نگاهي انتقادي به سبکشناسي در ايران، شيوهاي تازه در سبکشناسي ارایه گردد. شيوهاي که در آن با پرهيز از برخورد ذوقي، درصدد است تا راهي علمي براي مطالعات سبکشناختي پيشنهاد نمايد.
نگارنده در این کتاب ضمن برخورداری از نقدهای غرب و شرق، خود به یک تفکر ادبی خاص دست یافته است و در پایان به این نتیجه رسیده که این کتاب باید خلاصهای از همه مسائل نقد شرق و غرب به همراه نظریات شخصی خودش باشد و در این کتاب کوشیده تا مسئله جامعیت و ابتکار را مراعات کند و اینکه کتاب دایرةالمعارفی باشد از همه مسائلی ادبی ایران و فرنگ. در جلد نخست به این مسائل پرداخته شده است: دشواریهای نقد ادبی، روش نقد ادبی، اقسام نقد، نقد موضوع و ماده شعر و ادبیات، نقد صورت شعر و ادبیات، قالبهای ادبی، شعر و هنر قدیم و جدید، شعر اروپا و شعر ایران، نوآوری و سنتگرایی، نقد ناسالم و فریبکارانه، درباره رموز شعر و شاعری، درباره ادبیات معاصر، درباره واژگان شعر. در جلد دوم نیز این مباحث مطرح شده است: فنون بلاغت، سبک و سبکشناسی، سبکهای ادواری یا مکتبهای ادبی.
این مختصر مقدمهای است بر کتابی بنام The Mythology of Imperialism به قلم جونا رسکین که درباره ردیارد کیپلینگ، جوزف کانراد، ای. ام. فارستر، دی. اچ. لارنس و جویس کاری و آثارشان نوشته شده است. کتاب توسط محبوبه مهاجر در سال 1351 ترجمه شد و انتشارات شبگیر آن را به چاپ رساند.
اگرچه دقیقی اول کسی نیست که در تاریخ ادب فارسی به نظم منظومههای حماسی اقدام کرده باشد، اما به لحاظ زمانی بر فردوسی فضل تقدم دارد، منظومه ناتمام گشتاسپنامه او که توسط حکیم توس در مطاوی شاهنامه جاودان شد به وسیله فردوسی و منتقدان گذشته، متأخر و معاصر به محک نقد گذاشته شده و همگی آنان متفق القولند که فردوسی در شیوه پهلوانی گوی سبقت را نه تنها از دقیقی که از همگان ربوده است. در این مقاله سعی شده است تا دلایل برتری و تفوق فردوسی بر دقیقی از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
یکی از گروههای مهم اجتماعی که از پیش از اسلام در ایران به کار شاعری و نوازندگی مشغول بوده و پس از آن نیز در حفظ حماسههای شفاهی ملی، نقش قابل ملاحظهای داشتهاند گوسانان یا خنیاگران هستند؛ این گروه نه تنها در آغاز ادب فارسی که حتی در دورههای بعد و تا به امروز به فعالیت ادبی به ویژه نقل داستانهای حماسی اشتغال داشتهاند.