فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی تألیف ام. اچ ابرامز (1916م) استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه کرنل است که نخستین بار در سال 1957م منتشر شده و تا امروز به ویراست نهم رسیده است. آخرین ویراست این فرهنگ حدود 1150 مدخل را دربرمی گیرد و 24 اصطلاح افزون بر چاپ‌های پیشین دارد. مقالات فشرده و دقیقی در مورد هر اصطلاح آمده و این فرهنگ را به یکی از پرطرفدارترین و کارامدترین منابع ادبیات و نظریه ادبی در غرب تبدیل کرده است. ترجمه فارسی این فرهنگ به قلم سعید سبزیان، که این مقاله به بررسی آن اختصاص دارد، بر اساس ویراست نهایی نویسنده (ویراست نهم) بوده است. همان‌گونه‌که نگارش چنین مجموعه‌ای از مقالات متنوع و گسترده کاری است دشوار، ترجمه آن نیز کوششی پیگیر و دانشی وسیع در زمینه‌های گوناگون ادبی را می‌طلبد. همت آقای سبزیان ستودنی است.

منابع مشابه بیشتر ...

58b662751c946.PNG

معرفی و نقد: نسخه‌برگردان «دیوان لغات الترک»

علی اشرف صادقی

مولف کتاب یکی از دانشمندان ترک زبان قرن پنجم هجری است. از زندگی او جز آنچه از تضاعیف این کتاب به دست می‌آید اطلاع دیگری در دست نیست و این اطلاعات نیز بسیار مختصر است. وی از یکی از خاندان‌های ریشه‌دار ترک (به قول خود او: اَعرَقِ ترکان از نظر مَحتِد (= اصل) بوده است که به شهرهای مختلف ترک‌زبان مسافرت کرده و زبان‌های آنها را گردآوری کرده است. این زبان‌ها یا بهتر بگوییم گویش‌ها عبارت‌اند از: ترکی، ترکمانی، اُغُزی، چگلی، یغمائی و قِرقِزی. وی زبان خود را که ترکی خاقانی بوده فصیح‌ترین گویش ترکی دانسته است.

58b6627655562.PNG

معرفی و نقد: نسخه برگردان «جنگ شاملو»

نجیب مایل هروی

شاملو‌ها ـ چه در خراسان و چه در آذربایجان ـ با شعر و ادب و فرهنگ عهد تیموری و ایلخانی آشنایی داشتند. بعضی از آنان که در هرات «بیگلربیگی» بودند، ساحه‌های فرهنگی عصرشان را ـ گاه به درستی ـ می‌شناختند و خود نویسنده بودند و شعر می‌گفتند و خوش می‌نوشتند و انجمن ادبی برپا می‌کردند و به شاعران و منشیان و خوشنویسان تعلق خاطر بروز می‌دادند و در زمینه مجموعه‌سازی فرهنگ ـ بر چایه درک نسبی زمان و دریافت خویش ـ اهتمام می‌کردند. در لابلای اشارات و عبارات متون نشان چند مرقع، جنگ و بیاض از سده دهم هجری را می‌بینیم که می‌توان با بررسی بیشتر آنها، به پسندهای فرهنگی ادیبان و خوشنویسان آن عصر بیشتر پی‌برد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58bce3a3d6693.PNG

نقش موقعیت در شکل‌گیری ژانر: معرفی یک رویکرد

داوود عمارتی مقدم

این مقاله می‌کوشد نقش «موقعیت» را در شکل‌گیری ژانرها بررسی کند. برای این منظور، مفهوم ژانر در حوزه رتوریک ـ که از فن خطابه غرب باستان تا حوزه‌های ارتباط‌شناسی در قرن بیستم را دربرمی‌گیرد ـ به بحث گذاشته شده است. برخلاف رویکردهای ادبی ـ که اغلب ویژگی‌های درون‌متنی (فرم و محتوا) پدید آورنده ژانرهای متفاوت است ـ در این رویکرد، عوامل برون‌متنی مانند موقعیت و مخاطب زیربنای تعریف ژانر است و هرگونه تغییر در درک منتقدان از این عوامل، تغییرات چشمگیری در تعریف ژانر به وجود می‌آورد. تا پیش از قرن بیستم، «موقعیت» مفهوم محدود و ایستایی داشت که سخنور و مخاطب در شکل‌گیری آن نقش خاصی نداشتند؛ به همین دلیل ژانرهای متناسب با هر موقعیت نیز کاملا مشخص و تعریف شده بود. حال آنکه در قرن بیستم و با طرح نظریه‌های منتقدانی مانند باختین و کارولین میلر، موقعیت و ـ به تبع آن ـ ژانر به مفهوم پویا و دگرگون شونده‌ای تبدل شد که در فرایندی ارتباطی شکل می‌گیرد و به همین دلیل، خود محصول کنش مشارکان در موقعیت است. در این مقاله، پس از پرداختن به نظریه‌های ژانر در حوزه فن خطابه یونان و روم باستان، نشان می‌دهیم که پیوند ژانر با کنش اجتماعی در قرن بیستم، ژانر را به ابزاری برای تولید و بازتولید ارزش‌ها و پیش فرض‌های ایدئولوژیک در فرهنگی خاص تبدیل می‌کند. در این فرایند، مؤلف، متن و مخاطب به طور هم‌زمان دخیل‌اند. این رویکرد به ژانر، در مطالعات ادبی نیز پیامدهایی داشته که در پایان به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
58a6bb02a2b0a.PNG

الگوی ایرانی میل ناکام

دلیل دیگر قدرت عشق، تاثیری است که آن برخوردها بر هر یک از دو جوان می گذارد. عشق در همان نگاه نخست رامین را از خود بی‌خود می‌کند و او را از اسب فرو می‌افکند که به پایین جهیدن نقاش از روی چهارپایه و به حالت خلسه روی زمین افتادنش بسیار شباهت دارد. در هر دو مورد، رویداد از چشم دو شخصیت اصلی دیگر (زنان) پنهان می‌ماند: ویس از وجود رامین بی‌خبر است و موید از آنچه که رخ داده، همچنان که پیرمرد و دختر اثیری حضور نقاش را در نمی‌یابند.

پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله