قطعاً یکی از جنبههای مهم شخصیت ابن سینا که در سایه شهرت و اهمیت او در حکمت و طب از نظرها پنهان مانده توانایی شگرف او در شاعری و سخنوری است. سیرهنویسان فضائل ابن سینا را در انواع علوم و فنون مدنظر قرار داده و در باب فلسفه، منطق، طب و غیره حق مطلب را ادا کردهاند. اما با اینکه اشعار بسیاری به فارسی و عربی از شیخ الرئیس به جا مانده و به ایشان منسوب است متاسفانه این بخش از فضائل وی عمداً یا سهواً مورد سهلانگاری واقع شده است و راویان و تذکرهنویسان از ذکر اشعار وی به عنوان امری که در بالابردن شأن و منزلت علمی او نقش داشته است سرباز زدهاند. با تورقی در مؤلفات و مجموعههای ادبی میتوان اشعار زیادی را در موضوعات مختلف به هر دو زبان عربی و فارسی از ابن سینا یافت و میتوان گفت حکیم، فیلسوف و طبیبی چون بوعلی سینا که در فلسفه و طب آوازه جهانی دارد، علاوه بر این فضائل، داستاننویس، ادیب و نثرپردازی چیرهدست و در عین حال شاعری توانا نیز بوده است. در میان آثار ادبی ابن سینا ارجوزهها و اشعار تعلیمی وی جایگاه خاصی دارد مخصوصاً از این جهت که او مبدع ارجوزههای طبی یا اولین کسی است که بحر رجز را در خدمت تعلیم ابواب مختلف طب به کار گرفته است. در این مقاله سعی خواهیم کرد ضمن بررسی تاریخچه شعر تعلیمی و ورود آن به حوزه طب توسط ابن سینا به معرفی اجمالی ارجوزههای وی در باب طب بپردازیم.
حکمت بوعلی سینا، تألیف محمدصالح حائری مازندرانی، کتابی است در پنج جلد با موضوع فلسفه اسلامی خاصه حکمت مشاء به زبانهای فارسی و عربی، با مقدمه عمادالدین حسین اصفهانی مشهور به عمادزاده و به تصحیح حسن فضائلی. حکمت ابن سینا کتابی است که حقایق و اسرار گفتارهای شیخ را که دیگران نادیده انگاشتهاند، کشف نموده و عقاید اسلامی ساده را طبق مقررات قرآن و معتقدات اهلبیت(ع) و اتفاق امامیه و امت، به براهین فلسفی مبرهن ساخته و بدون مبالغه هر فصل یا صفحه از این کتاب، مشتمل بر نکات تازه و یا در بسیاری از مواضع متضمن مبتکراتی است. از جمله مسائلى که در این کتاب با تجزیه و تحلیل و بهصورت صحیح اثبات شده است، اصالت وجود و وحدت وجود، پس از میرداماد است که از زمان صدرالمتألهین تا عصر سبزوارى به بعد رواج یافته و ملاصدرا خودش قبلا از متصلبین در اصالت ماهیت بود، سپس عدول کرد. در این کتاب، یعنى در جلد طبیعیات و علم النفس به تمام ادله اصالت وجود که حاجى سبزوارى به نظم کشیده، پاسخ داده شده و ادله شیخ اشراق و براهین خیام و رساله اعتباریت وجود و تأصل ذات مشروحا مذکور است و کتب میرداماد و شوارق و گفتارهاى محقق طوسى و محققین دیگر حقا اصالت مهیت را به بداهت رسانیدهاند. ابن سینا هم بالصراحه قائل به اصالت ماهیت است و نسبت اصالت وجود بر وجه تباین حقایق وجودات به مشائیه سندى ندارد و متأخرین موجودات را در کلام به وجودات مشائیه اشتباه کردهاند؛ چنانکه در محاکمات بدان اشاره شده و جز صدور و حصول و کون و سائر افعال عموم که همان مقتبس بودن ذات به علت است که شیخ در شفا و غیره آن را تکرار فرموده، چیز دیگرى در خارج نیست و در مسئله وحدت وجود هم عمده شبهه ایشان عدم صحت انتزاع مفهوم واحد از متباینات است. جلد اول این اثر در فن طبیعیات جسمانى و روحانى، یعنى علم النفس است که ضمنا در قسمتى از الهیات عامه و خاصه نیز سخن به میان آورده و چند رساله عزیز الوجودى در این مجلد ترجمه شده و با تحقیق در مواضع لازم ثبت شد؛ مانند رساله خیام در اصالت ماهیت و رساله عيون المسائل فارابى و إثبات المفارقات فارابى و رساله العروس شیخ و مواضعى از رساله الفردوس شیخ و ترجمه تلخیص شیخ رساله ارسطو را در نفس و ترجمه چند مقاله مخطوط. در مقدمه این مجلد قسمتى از اهم مسائل منطق است، به وضعى بیمانند و بی ىسابقه و در خاتمه آن قسمتى از الهیات خاصه است که بهمنزله مقدمه براى جلد الهیات است که سومین جلد کتاب خواهد بود و در این خاتمه مفصلا به نقد طریقه وحدت وجود پرداختهاند.
ابن سینا این رساله را به خواهش برخی دوستان و به اصرار ایشان به رشته تالیف کشیده و در طی آن از هفتاد و دو کلمه فلسفه مشاء تعریف منطقی کرده و در آغاز رساله، صعوبت تعریف و دشواری قبول پیشنهاد یاران را با صراحت خاطرنشان کرده است و این امر از نظر علمی شایان اهمیت بسیار است. عنوان رساله الحدود یا تعریفات است که مراد از آن در این کتاب قصاص یا کیفر شرعی و مرز و اندازه و معانی دیگر واژه حد نیست، بلکه مقصود در حد منطقی است یعنی تعریف چیزی به جنس قریب و فصل قریب آن با اینکه کتاب مزبور به منزله "یادنامه" ای از حکمت مشاء است و شیخ با تفصیل داخل جزئیات نمی شود، با این همه ابن سینا همان نظم و ترتیبی را که می برد و شاید اعمال همین انظباط است که کتابهای ابن سینا را در شرق و غرب درسی و معرفی کرده و حتی کتاب معروف طبی او قانون نیز به علت همین نظم و ترتیب اصولی، کتابهای رازی و عباس مجوسی را در درجه دوم اهمیت قرار داده و زیر شعاع درخشان خود نهفته است.
میان معاصران از پژوهشگران عرب بیش از پنجاه شاعر و مترجم و محقق مشهور از اقصا نقاط سرزمینهای عرب دامن همت بر کمر بسته و به ترجمه رباعیات خیام یا رباعیات منسوب به او از انگلیسی و فارسی به شعر و نثر فارسی پرداختهاند و گاهی برای بهدستآوردن نسخه یا نسخههای چاپی و خطی از رباعیات به سفرهای دورودراز تن داده و سالها در زبان و ادب و فرهنگ ایران غور کردهاند. در این کتاب بعد از مقدمهای درباره فن رباعیسرایی در فارسی و ترجمه رباعیات خیام و همچنین ترجمههای عربی رباعیات خیام، 33 مورد از موارد ترجمههای عربی رباعیات خیام به همراه مترجمین آنها مورد بررسی قرار گرفتهاند.