بخش عظیمی از میراث مکتوب فارسی، آن چنانکه بایسته و شایسته است، احیا نشده و تعداد فراوانی از نسخههای خطی که نمایانگر اصلی این میراث و در حقیقت سنده شیوه اندیشه و پنداشت گذشتگان است، در گوشه و کنار کتابخانههای مختلف همچون خاموشانیاند که در بوته فراموشی قرار دارند. یکی از این آثار مجهولالقدر و ناشناخته، «استقامتنامه» از «جمالی اردستانی» مفسر، صوفی، شاعر و عارف شیعیمذهب قرن نهم هجری است. او آثار فراوانی در زمینه حالات و مقامات صوفیه و نیز تعالیم و تعابیر عرفانی، از خود به جای نهاده است؛ تا جایی که رضاقلی خان هدایت، او را پس از عطار نیشابوری، صاحب بیشترین مثنویات دانسته است. استقامتنامه اثری است که به نظم و نثر، مشتمل بر حدود 950 بیت که جمالی آن را در زمینه استقامت و پایداری در تصوف و عرفان، با تفسیر آیات قرآنی و تبیین دیدگاههای صوفیانه، به زبانی نسبتاً ساده تألیف نموده است. این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به معرفی این اثر بینام و نشان، به همراه بررسی کوتاهی از آن بپردازد.
در دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایران این توفیق را یافته ایم که شهرداران و مسئولان خدمات به مردم، در کلیه سطوح لشکری و کشوری فراتر از وظایف عادی خود، گامهایی در راه اعتلای فرهنگ و اندیشه جامعه بر می دارند و با تلاشهای مناسب علمی و هنری، ایران را در جهان و در مقابل تاریخ سرافراز می کنند. امروز شایسته آن است که در روند تفکرات اسلامی و انقلابی ایران انسانهای لایق و برجسته تاریخ این مرز و بوم را به نسل خودمان و به جهانیان بشناسانیم و با برگزاری یادبودها و نوشتن مقاله و تهیه فیلمها بدین وسیله توطئه های امپریالیسم را در رابطه با محو فرهنگ جهان سوم خنثی نماییم؛ این خود انقلابی است در مسیر انقلاب اسلامی ایران......موضوع کتاب حاضر رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر است که شامل رجال فقه و حدیث و تفسیر، رجال حکمت و فلسفه و عرفان و تصوف است و توسط سیدمحمدباقر کتابی تالیف شده است.
کتاب حاضر تالیف امیرکمال الدین حسین بن مولانا شهاب الدین اسمعیل طبسی گازرگاهی هروی از عارفان و صوفیان و شاعران درجه دوم قرن نهم هجری قمری است که به غلط تالیف آن را به سلطان حسین بایقرا فرمانروای هنرپرور تیموری نسبت داده اند، الا اینکه یا مولف در تالیف آن سفارش و سلیقه خاص سلطان حسین را مدّنظر داشته و آن را به نام وی پرداخته و یا اینکه دیگران تالیف آن را به خطا به سلطان حسین نسبت داده اند. مجالس العشاق را نمی توان از جهت تاریخ مورد بررسی قرار داد و بر آن ارزش و اعتباری قائل شد تنها وجهی که می شود بر آن داد این است که نویسنده سعی کرده ضمن سود بردن از شایعات سائره در باب آثار ادبی ادبا و شعرا، چاشنی زیباشناختی را بر آن بیفزاید، لذا مجالس العشاق نوعی تفسیر ادبی است، و چون از منظر فلسفی – زیباشناختی به مسئله عشق می نگرد، عجیب نیست که پا از محدوده شریعت مرسوم فراتر بگذارد و در نتیجه حتی بعضی پیغمبران و معصومین را هم جزء قهرمانان داستان خود قرار بدهد...
رشيدالدين وطواط يکي از دانشمندان بزرگ قرن ششم هجري و از ادبا و دانشمندان مشهور بلاغت در زبان عربي و فارسي است. تنها تصحيحي که از ديوان اين شاعر صورت پذيرفته، تصحيح مرحوم سعيد نفيسي است که در آذرماه 1339 هجري در تهران به زيور چاپ آراسته شد. به دليل متاخر بودن نسخ در دسترس مصحح و عدم دسترسي به نسخههاي قديمتر، بسياري از ابيات اين ديوان، به ويژه ابيات عربي، با تحريفات و تصحيفات ضبط گرديده است. نگارنده اين سطور با در دست داشتن قديمترين نسخه موجود، مکتوب به سال 699 هجري قمري، ابيات عربي تحريف شده فراواني از ديوان اين شاعر را تصحيح کرده که در اين نوشتار برخي از آنها ارایه گرديده است.
حافظ یکی از ارکان شعر فارسی و محبوبترین شاعر در میان فارسیزبانان است و دیوان وی پر خوانندهترین دیوان شعری و تجلی گاه فرهنگ و تمدن قوم ایرانی است. درباره زندگی و شعر حافظ، کتب و مقالات فراوانی نوشته شده و محققان و نویسندگان هر یک از زاویهای مخصوص، شعر او را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند، آنچه از دیوان وی بر میآید این است که وی با بیشتر علوم عقلی و نقلی، کلام، تفسیر، حکمت، فقه، عرفان، موسیقی و نجوم آشنایی کامل داشته است. در مورد هر کدام از این موضوعات و مضامین و تأثیر هر کدام از این علوم بر شعر حافظ، مقالات و پژوهشهای گوناگونی صورت گرفته است. یکی از موضوعات جذاب و جدید، میزان آگاهی حافظ از طبابت و علم پزشکی است. در جای جای دیوان این شاعر میتوان تجلی میزان اطلاعات وی را از موضوعات علم پژشکی مشاهده کرد. اما یک غزل در دیوان این شاعر مشهود است که از لحاظ کاربرد کلمات و تعبیرات و مفاهیم علم پزشکی جلوه خاص دارد که در این مقاله سعی شده است به بررسی و شرح این غزل پرداخته شود.