درخت آسوری یک اثر منظوم به زبان پارتی است که به خط پهلوی تحریر شده است. این اثر به دلایلی چند از مهمترین آثار ادبی ایران در دوره میانه محسوب میشود. گذشته از اینکه تحقیقات روشمند وزنشناختی ایرانی میانه با آن شروع شد، خود اثر نمودار انواع گوناگونی از تجربیات ادبی در دوره میانه است؛ تجربیاتی که در شعر فارسی بهویژه در قصاید سخنوران پارسیگوی پس از اسلام نیز دیگربار مجال ظهور یافت. در این گفتار عناصر مهم ادبی در درخت آسوری شامل مناظره، مفاخره، لغز، تمثیل حیوانی (فابل)، شریطه و آرایههای ادبی موجود در آن مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
به منظور خاصی دیوان شاعران ژرف نگر و خیال پرداز زبان شیرین پارسی را مطالعه میکنم. هرچه در فراخنای آسمان اندیشه این شاعران که چون نقاشی پیره دست تمام مظاهر و جلوه های زندگی را با نوک قلم ترسیم کرده و میکنند بیشتر مجال پرواز مییابم بیش از پیش، از اینهمه جلوه گریها دستخوش حیرت و سرگشتگی میشوم. توجه به حقیقت مطلق، بازگشت به ابدیت، پاکی و پرهیزگاری، وحدت و یگانگی، مردی و مردانگی، نیاز به دوستی و صفا و وفا، رشک و غیرت، شادکامی و ناکامی، بی نیازی و بی اعتنایی به جهان گذران و ... که هریک فصلی است دلکش در کنار زیباییهای مطلق و طبیعی و دست نخورده، در طول تاریخ هزار ساله ادب فارسی شاهکارهایی آفریده که در جهان آفرینش بینظیر و مانند است. به حقیقت دقیقه و نکته ای نیست که از ذهن خلاق و نقش آفرین شاعران این سرزمین به دور مانده باشد. یکی از فصلهای دل انگیز شعر فارسی مناظره هایی است که از زبان همه و همه گفت و گو میکند. آنچه در ضمن مطالعه مرا جلب و جذب نمود همین گفت و گوهاست که حقیقتا شیرینتر از قند مکرر بر مذاق جان مینشیند و مرا حیف آمد یادداشتهایی را که برداشتهام از دید صاحبنظران دور بماند. ناگفته نماند: شعرهایی انتخاب شده که با گفتم-گفتا-گفت آغاز شده و پایان یافته است، و این خود از نظر شعری صنعتی است. متجاوز از دویست کتاب ورق خورده است که در بعضی از آنها حتی یک بیت موردنظر هم دیده نشده...
در کتاب حاضر بیان میشود که به پیرامون خود که مینگریم، نخستین چیزی که جلبتوجه میکند اندیشه جهانی است آکنده از تاریخ مثله مثله یا تحریفشده و مالامال از اساطیر تاریخی که، با همه دوری از واقعیتهای گذشته، در وضعیت کنونی ما بیتأثیر نیست. باید پذیرفت که نقش اجتماعی تاریخ در خدمت به بشر همسانن حافظه است که فرد بدون آن در برابر مخاطرات هستی خویش چندان تاب مقاومت ندارد؛ و در این میان وظیفه مورخ که بهحق بازتابدهنده امور واقع است، در مواردی نتایجی را تلقین میکند که مخاطرات زیادی در پی دارد. چنین مورخی تفسیرش از وقایع مبتنی بر نتایج شخصی است و تاریخ را در هیئت اسطوره جعل میکند. ویژگی عجیب اسطوره این است که پندار خود را جانشین اندیشه راستین میکند. اما چرا و چگونه مورخی سودای جعل تاریخ به سرش میزند؟ مورخی که غلام حلقهبهگوش واقعیتها نیست و تفسیرش از امور واقع متقن و علمی است، چه میکند؟ چرا کنش و واکنش مورخ و امور واقع، یا به تعبیری، تقابل حال و گذشته بیپایان است؟ این کتاب با تأمل درباره چنین پرسشهایی بینش تاریخی ما را گسترش داده و ژرفا میبخشد.
مانی از پدر و مادری ایرانی در بابِل، که از استانهای حکومت اشکانی بود، زاده شد. به گواهی تاریخ، ایرانیان مردمانی بلیغ بودهاند و بینالنهرین محل تلاقی عقاید، افکار، و اساطیر گوناگون محسوب میشد. تبار ایرانی و پرورش در بابل زمینههای رشد و تعالی اندیشه و هنر را در مانی مهیا ساخت. بیشک جنبهای از بلاغت ایرانیِ پیش از اسلام در اشعار او تجلی یافته بود که نمونههای بازمانده به زبان فارسی میانه و پارتی پیروان او بخش کوچکی از این گنجینه پربار گذشته است. این اشعار گوشهای از تصرفات ایرانیان در حوزه خیال و برخی سنتها و ویژگیهای شعری آن دوره را نشان میدهد. در این مقاله، دو سرود یکی، به زبان فارسی میانه و دیگری، به زبان پارتی، که اصل آنها منسوب به مانی است، به دلیل تنوع استفاده از صُوَر خیال و جلوههای بلاغی پیشرفته، بررسی و تحلیل زیباییشناختی میشوند. از آرایههای ادبی در این دو سرود کوتاه، به تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تکرار، مراعاتنظیر، حسآمیزی، ایهام، و ایهام تناسب باید اشاره کرد که ظرافت و ذوق بهکاررفته در برخی از آنها از دستیابی شاعران آن دوره، به نوعی کمال در حوزه خیال شاعرانه حکایت میکند، موضوعی که از لحاظ تاریخ ادبی ایران بسیار مهم است. در این اشعار، امکانات ادبی و بلاغی در خدمت اندیشههای مانی درآمده است که، به مناسبت، درباره این عقاید توضیح داده شده است.
هر گونه بررسی علمی درباره روند تحولات شعر ایران نیازمند توجه به پیشینه باستانی آن، از جمله آثاری است که از دوره میانه بازمانده است. در میان این آثار، یادگار زریران به دلیل احتوا بر ویژگیهای شاعرانه و حماسی منحصربه فرد خود شایسته توجه ویژهای است. یادگار زریران منظومهای شاعرانه به زبان فارسی میانه و بازمانده ارزشمندی از میراث پارتی است که گوشهای از هنر شاعری ایرانیان را در دوره میانه آشکار میکند. سنجش یادگار زریران با اشعار فارسی پس از اسلام، از جمله شاهنامه، از همانندی برخی صنایع ادبی و فنون بلاغت میان دو دوره حکایت میکند. شگردها و فنون ادبیِ به کار رفته در آثاری چون یادگار زریران متعلق به ادبیات شفاهی پیش از اسلام است که در دورههای بعدی نیز شکوهمند و پرتوان ادامه یافته است؛ چنان که بسیاری از ویژگیهای شعر حماسی دورههای بعدی در این رساله دیده میشود. در این مقاله کوشش میشود مصادیق این سخن در سنجش با شاهنامه بازنموده شود؛ مواردی چون روایت داستان، اغراق، تکرار و استفاده از صفتهای شاعرانه حماسی. برخی موارد سنتهایی است که به گذشتههای بسیار دور مردم ایران بازمیگردد که به آنها اشاره خواهد شد. در پایان نیز به صورخیالی که در این اثر به کار رفته است، مانند تشبیه، استعاره و کنایه، پرداخته میشود.