ذکر و ياد خداوند به عنوان يکي از مهمترين عبادات اسلامي، نقش مهمي در تکامل معنوي انسان به عهده دارد و به همين علت، خداوند در قرآن، آيات متعددي را درباره آن نازل فرموده است. خداوند در قرآن، همواره مومنان را به ذکر و ياد خويش سفارش ميکند و عواقب اعراض از آن را به آنان گوشزد کرده، به انذار آنها ميپردازد. جايگاه رفيع ذکر در عرفان اسلامي نيز، تا حد بسياري تحت تاثير آيات و احاديثي است که عظمت و ارزش اين عمل عبادي را بيان ميکند. عرفا و بزرگان طريقت با درک عظمت و اهميت ذکر در سلوک الي الله، همواره در سخنان خود و يا در آثار منظوم و منثور خويش، مريدانشان را به مداومت بر ذکر و ياد حضرت حق فرا ميخوانند و با استناد به آيات قرآن، سالکان طريق حق را متوجه جايگاه مهم اين عمل عبادي در سير و سلوک مينمايند.
صبر در سیروسلوک که حرکت و تغییر درونی و باطنی برای رسیدن به مبدأ کمال است، نقش اساسی و بنیادین را بر عهده دارد. بدین دلیل صبر در بینش عرفا بسیار مهم دانسته شده و در ادبیات عرفانی همواره بازتاب عمیق و گستردهای داشته است. با وجود بازتاب وسیع و گستردهای که مفهوم قرآنی صبر در ادبیات عرفانی داشته، دیدگاههای مختلف عرفا درباره صبر و نقش آن در سیروسلوک مورد تحقیق و پژوهش قرار نگرفته است. این کتاب به تحلیل و بررسی بازتاب مفهوم قرآنی صبر در ادبیات عرفانی از قرن پنجم تا پایان قرن هفتم پرداخته است. این دوره یکی از درخشانترین و مهمترین دورههای فرهنگ و ادب و عرفانی اسلامی است؛ زیرا در این دوره عرفای بزرگی همانند ابی الخیر، خواجه عبدالله انصاری، امام محمد غزالی، عطار نیشابوری، سنایی، عراقی و مولانا ظهور کردند و با بیان تجربیات عرفانی و کشف و شهودهای خود ادبیات عرفانی فارسی را به اوج قلههای کمال رساندند.
اين جستار به تحليل و بررسي تاملات مرگ انديشانه در متون مهم منثور صوفيانه تا قرن پنجم هجري ميپردازد. پژوهش حاضر نشان ميدهد که مرگانديشي در متون عرفاني قرن پنجم هجري در مقايسه با متون عرفاني سدههاي پيش از آن بسامد بيشتري دارد. اين نکته ميتواند نشاندهنده عمق و اصالت تجربههاي صوفيان و عارفان و اراده معطوف به مرگ در وجود آنان باشد. سويه ديگر اين بررسي نشان ميدهد که در آثار صوفيان اهل قبض که متصف به مقام خوف بودند، مرگ هراسي نمود بيشتري دارد، ولي در آثار صوفيان اهل بسط و سکر، پديده مرگدوستي بيشتر تجلي يافته است. آياتي که در قرآن کريم درباره مقام و منزلت حضرت مريم (س) نازل شده است، در ادبيات عرفاني بازتاب گستردهاي يافته است. از ديدگاه عرفا، شفقت بر خلق از جمله ويژگيهاي برجسته اوليا است و آرزوي مرگ کردن حضرت مريم (س) نه به دليل ترس از ملامت خلق، بلکه به سبب شفقت او بر آدميان بود تا به سبب نسبتدادن اتهامات ناروا به آن حضرت، گرفتار عقوبت نشوند. حضرت مريم (س) به سبب مخالفت با هواي نفس و صبر در برابر سختيها، قادر به خرق عادت گشت. آن حضرت به سبب مرگ ارادي، در عالم آخرت اقامت داشت و بدون کوشش، از رزق بهشتي برخوردار مي شد و طهارت وي از ماسوي اله، سبب اقامت عيسي (ع) در آسمانها گرديد. در اين مقاله به بازتاب برخي از مقامات حضرت مريم در متون عرفاني فارسي تا قرن نهم هجري پرداخته شده است.