ارنست یونگر، مبلغ، نظریهپرداز و پیشرو حرکت نئوناسیونالیسم در آلمان، خط فکر ناسیونالیستی خود را در دهه بیست، در قالب خاطرات جنگ جهانی اول، بعد متافیزیکی بخشید و با ژرفنگری به پدیده جنگ، پرچمدار شعار "جنگ پدر ناسیونالیسم" است، شناخته شد. اگر چه نگرش گاه بسیار افراطی نویسنده به جنگ و ناسیونالیسم، موج جدیدی از جنبشهای ملی را در آلمان ایجاد کرد، اما خود او با فاصله گرفتن منطقی از احزاب ناسیونالیستی که به مبارزه افراطی با قدرت حاکم ـ جمهوری وایمار ـ پرداخته و در صدد سرنگونی آن بودند، تکروی در مسایل سیاسی پیش گرفت و تنها راه مبارزه را مبارزه ایدئولوژیکی دانست. پرداختن به ادبیات جنگ ارنست یونگر در دهه بیست، بیانگر دوران پرتلاطم و حاکی از روح ماجراجویانه و سرکش فردی است که بر علیه نظام خشک و بی روح بورژوازی آلمان دست به شورش میزند، این شیوه فکری نمودی عینی در آثار نویسنده در دهه بیست که به ادبیات جنگ مشهور است، داشت.
رضا علي ديوان بيگي ؛ وكیل مجلس، سناتور، استاندار، در 1272 متولد شد. بعد از انجام تحصیلات مقدماتى وارد مدرسهى سیاسى گردید و دورهى آن مدرسه را پایان داد و به استخدام در وزارت امور خارجه درآمد. در جنگ جهانى اول كه عدهاى از ایرانیان مهاجرت كردند و دولت موقت تشكیل دادند، دیوانبیگى هم جزو آنها بود. چندى در كرمانشاه و حلب و موصل و استانبول به سر برد، مدتى هم در قفقاز اقامت گزید. پس از مراجعت به ایران، مجددا وارد وزارت امور خارجه شد و به ریاست اداره رسید. بعد از كودتاى 1299 به داور پیوست و عضو حزب رادیكال گردید و خود را كاندیداى نمایندگى مجلس نمود. در دورهى پنجم با كمك داور و تیمورتاش، از بلوچستان وكیل مجلس شد و به انقراض قاجاریه راى داد. در مجلس موسسان نیز عضویت پیدا كرد. در ادوار ششم و هفتم نیز نمایندهى مجلس بود تا به پیشنهاد تیمورتاش و حمایت داور، حكمران گیلان گردید. چند سالى حاكم آنجا بود، بعد به حكومت مازندران منصوب شد، بعد حكمران خوزستان شد. بعد از سال 1320 استاندار گیلان و سپس استاندار خوزستان گردید. در انتخابات دور اول مجلس سنا از خوزستان سناتور شد. در دورهى دوم سنا همچنان سناتور بود. وى مردى باسواد و نویسنده و حراف بود. در مجلس سنا از لوایح دولت تنقید مىكرد و از طرف مجلس سنا عضو كمیسیون خلع ید به شدت مخالفت كرد. همچنین جزو مخالفین قرارداد نفت با كنسرسیوم بود. مجموعه نطقهاى وى در مورد نفت چندین بار به صورت كتاب، چاپ و منتشر گردید. از سال 1336 كه مجلس سنا وضع دیگرى پیدا كرد، او را سناتور نكردند. وى در ایام بازنشستگى، به تحریر خاطرات خود پرداخت. مقالات متعدد و مستندى در مورد قرارداد 1919 و وثوقالدوله در سالنامهى دنیا انتشار داد كه حاوى نكات ارزندهاى بود. كتابى به نام سفر مهاجرت تنظیم و انتشار داد كه در نوع خود حائز اهمیت است. وی سفر گروهی از آزادی خواهان به بغداد و عثمانی و تشکیل دولت موقت شرکت داشت. وی با تیزبینی خاصی به تحلیل وقایع عثمانی پرداخته و ریشه های تفکر پان ترکیسم دولتمردان عثمانی و بهانههایی را که آنان برای اعمال وحشیانه و خشونت بار خویش میآورند مورد بررسی قرار داده است. او در یادداشت های دوران زندگی سیاسی خود دربارۀ ترک های جوان می نویسد: «آن موقع امور ترکیه در دست فرقۀ ترک اجاقی یا به عبارت دیگر ترک های جوان می بود. رهبری این فرقه تندرو را طلعت پاشا و انور پاشا به عهده داشتند. یکی به اصطلاح روز وزیر اعظم بود،یعنی نخست وزیر و دیگری وزیر جنگ و هر دو فرمانروای مطلق. اینها شش سال قبل از شروع جنگ جهانی اول به اتفاق جمال پاشا، انقلاب راه انداختند. سلطان عبدالحمید مستبد را وادار به صدور فرمان مشروطیت نمودند. بعد او را کنار گذاشتند، سلطان محمد درویش و گوشه گیر را خلیفه کردند و خود حکومت را در دست گرفته برای انجام اصلاحات داخلی اتصالاً از دولت امپراتوری آلمان کمک مالی و فنی دریافت نمودند. آن قدر که بر اثر نفوذ مستشاران آلمانی عاقبت دولت عثمانی مجبور شد به طرف داری از دولت آلمان با روس و انگلیس بجنگد. مرام فرقه ترک اجاقی از این قرار بود: اول: حفظ مملکت پهناور عثمانی در مقابل تحریکات دول استعمار طلب اروپایی دوم: اجرای پان ترکیسم یعنی احیاء و اشاعۀ فرهنگ ترکی در مناطق ترک زبان و سرانجام انضمام آن مناطق به امپراتوری عثمانی سوم: گسترش نفوذ خلیفۀ عثمانی در ممالک اسلامی که به این ترتیب عثمانی به اوج قدرت برسد». دیوان بیگی، که خود شاهد تبعید ارمنیان و وضع غم انگیز آنان بوده است، گوشهای از ماجرای تبعید را نیز شرح میدهد و میگوید: «اکنون می دانیم که این تبعیدها پایان و مقصدی ندارد بلکه هدف این بود که قربانیان در جریان این آوارگی ها زیر پوشش تبعید نابود شوند. در آن سفر چیزی که مایۀ تأسف و تحیر گردید جریان کوچ چند صد هزار خانواده نگون بخت ارمنی که پس از وقوع قتل و غارت ارامنه در ولایت وان جدا شده بودند و اکثراً پیر زن و زن و بچه پا برهنه و گرسنه بودند که سربازان ترک آنها را در زیر آفتاب سوزان پای پیاده در بیابان ها می گرداندند». یادداشت های دیوان بیگی هنگام ورود به بادکوبه، در عین حال که بیان گر خشونت های عثمانی در قبال ارمنیان است، نشان می دهد که کارپردازان حکومت چگونه از این دستاویز، یعنی ادعای خیانت ارمنیان به امپراتوری عثمانی، به بهترین وجه بهره برداری می کردند. «در اواخر تابستان قشون ترک موفق گردید بادکوبه را بگیرد. من، بیست و چهار ساعت بعد، شبانه با یک قطار سرباز بر عازم آن شهر شدم ... صبح آن شب آفتاب تازه طلوع کرده بود که از ایستگاه راه آهن بادکوبه با کمک دژبانان ترک، یک درشکه مرا به قنسولخانه ایران رساند.شهر خالی از جمعیت به نظر می آمد.در بعضی نقاط تعفن اجساد ارمنیان کفن و دفن نشده هوا را مسموم نموده بود». دیوان بیگی، که خود از شقاوت عثمانیها نسبت به ارمنیان متأثر شده بود، در ملاقات با رئیس ستاد لشکریان عثمانی به این جنایات اعتراض میکند. شرح این ماجرا در جلد اول یادداشتهای دوران زندگی وی چنین آمده است: « هنوز در گوشه و کنار شرح کشتن ارمنیها با شقاوت و قساوت ادامه دارد تروریست های محلۀ کارگران نفت (چونی گورود)، که آنها را قورشچی مینامند، اطفال بی گناه ارمنی را کت بسته ردیف به زانو می نشاندند و شرط میبستند که هرکس بتواند با یک ضربه قمه سر از تن آن فلک زدهها جدا کند هزار منات، یعنی یک تومان، جایزه میگیرد»
در روزهای دوشنبه و سهشنبه پانزدهم و شانزدهم آذر 1378 میزگردی با عنوان "بررسی تطبیقی ادبیات خاطره نویسی جنگ و رزمندگان ایران (و عراق) و رزمندگان فرانسوی در جنگ جهانی اول در تهران برگزار گردید تا در آن زمینههای مشترک و متشابه فرهنگ شناختی دو جنگ یاد شده، از منظر مقابله خاطرات مکتوب رزمندگان بررسی شود .مجموعه حاضر مربوط به مباحث میزگرد مذکور است که این مقالات را در بر دارد" :ادبیات خاطره نویسی جنگ/ کریستف بالایی"، "نقش دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشور در فعالیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی ایران شناسان خارجی/ محمود طالقانی"، "جنگ یا انقلاب اجتماعی/ تقی آزاد ارمکی"، "آتش و ادبیات/ مرتضی سرهنگی"، "جنبه جامعه شناختی خاطره نویسی/ مسعود کوثری"، "راز و رمز خاطرات جنگ و عرصه نوین خاطره نویسی/ علیرضا کمری"، "تاریخ فرهنگی جنگ بزرگ/ ادوان روزو"، "جنگ یا انقلاب اجتماعی/ اریک بوتل ." در بخش دوم کتاب گزینهای از خاطرات رزمندگان ایرانی و فرانسوی جمع آمده است .
مأخذ و منبع تهیه و آمارها و نمودارهای این تحقیق «فرهنگ شاعران کودک و نوجوان» است که در شماره اول پژوهشنامه به چاپ رسید. این تحقیق سالهای 1329 تا 1374 را در بر میگیرد و آمارها و نموارهای ارائه شده در دو مقطع زمانی قبل و بعد از انقلاب تهیه و تنظیم شده است.
برشت در ادبيات غنايي خود در ارتباط با اوضاع سياسي، اقتصادي و اجتماعي زمان اشعاري ميسرايد که هم بيانگر تفکر وي در تئاترروايي است و هم خواننده را به چالش با مسايل روز وا ميدارد. اين سير تفکر برشت در ادبيات غنايي که در اين مقاله به بحث و بررسي گزارده ميشود، گوياي آن است که اشعار اوليه برشت، بيانگر گرايشهاي نيهيليستي، آنارشيستي و اکسپرسيونيستي و به سخريه گرفتن شيوه زندگي بورژوازي است که اين نمودها از ويژگيهاي نمايشنامههاي آغازين اوست. اشعار برشت در اواسط دهه سي گرايشي مارکسيستي مييابد که در آنها به بعد عقيدتي وي، يعني تعميق ديدگاههاي مارکسيستي، توجه خاصي نشان داده شده است. برشت در دوران هجرت، براي مبارزه با حاکميت فاشيستي شيوه جديدي در ادبيات غنايي خود دنبال کرد و بر خلاف اشعار اوليه که مبتني بر شعر سنتي، داراي فرم ثابت و اوزان شعري بودند، از شعر بدون قافيه و ريتم بي قاعده سود جست، چرا که معتقد بود، چنين اشعاري براي مسايل سياسي، اجتماعي و اقتصادي روز مناسبترند. گرچه اولين اشعار پس از جنگ جهاني دوم نيز بيانگر تفکرات سياسي برشت بودند، اما در اواخر عمر هنري برشت، عشق نيز تا حدودي جاي پايي در ادبيات غنايي وي باز کرد.