«جهش» (در فارسی میانه ĵahišn)، که علاوه بر معنای مشهور آن در معنای «بخت و اقبال» هم شواهد بسیاری در فارسی میانه و دری دارد، لغتی است با اشتقاق نامعلوم و اگرچه بعضی دانشمندان از سالها قبل به جستوجوی ریشه آن برآمدهاند، رأی هیچیک از آنها در این باب درست نیست. در این نوشته کوشش در اثبات این نکته بوده که اشتقاق «جهش» و بعضی کلمات همریشه با آن چون «جستن» (در فارسی میانه ĵastan وĵadag ) را باید در ریشه ـyat یافت که معنای اصلی آن «محکم ایستادن» است و بر اثر بعضی تحولات معنایی معانی تازه به خود گرفته است.
جمعی به حق عقیده دارند که زبان فارسی دارایی مشترک همه نسل های دیروز و امروز و فردای کشور است و به هیچ عنوان نباید در شکل الفاظ و کیفیت اشتقاق آن مداخله کرد و نسل کنونی باید زبانرا به همان صورتی که از نسل های پیشین تحویل گرفته به نسل های آینده تحویل بدهد. گروهی دیگر معتقدند که زبان فارسی مانند همه زبانهای دنیا بر اثر مرور زمان و تاثیر تحولات قهری که در جهان پیش می آید خواه ناخواه دستخوش دگرگونی شده و خواهد شد زبانی که در قرن چهارم هجری زبانی رسا و شیوا و برای رفع همه نیازمندیها کافی بوده برای رفع نیازمندیهای امروزی کافی نیست؟ و وضع لغات نو برای مفاهیم جدید از ضروریات زندگی انسانی است و به هیچ عنوانی نمی شود از ان صرف نظر یا احتراز کرد....
این کتاب دربرگیرنده مجموعه سخنرانیهای دومین دوره جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی است که همزمان با چهارمین جشن فرهنگ و هنر در آبان سال 1350 در پایتخت تشکیل شد.این کتاب پانزده سخنرانی از سخنرانیهای این جلسه را دربر دارد که زیرنظر خود سخنرانان چاپ شده است. عناوین برخی از نوشتارها به این ترتیب است: بیماریهای زبان سازمانهای اجتماعی و اداری و نامهنگاریهای دولتی/ محمدعلی امام شوشتری، تأثیر ایران و زبان فارسی در آثار ادبی فرانسه/ حسن صدر حاجسیدجوادی، دستور زبان فارسی/ محمد خزائلی، اشتقاق در زبان فارسی/ جعفر شعار، زبان و ادب فارسی در پیشرفت زمان/ محمود شفیعی، زبان شیرین فارسی/ مسعود فرزاد، نفوذ و تأثیر فارسی در سنسکریت/ شهریار نقوی و .... .
اولین مسئله از مسائل خلاف بین نحویان بصره و کوفه که ابنالأنباری در الانصاف خود آورده اختلاف بر سر اشتقاق اسم است: بصریان اسم را مشتق از سمود دانستهاند و کوفیان از وسم. این هر دو اشتقاق نادرست است، ولی یکی از فیلسوفان معاصر رأی بصریان را ترجیح داده و در برتری اسم و بر مسمی پارهای ملاحظات فلسفی آورده که ممکن است به کلی بیاعتبار نباشد، اما بنای آن بر چیزی نادرست است. این نوشته نسخه مفصل سخنرانی نویسنده است در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در آبان ماه 1393. بنابراین، اشتقاق با آنکه علم بزرگی نیست، خالی از اهمیتی هم نیست، هر چند که اگر فقط متوجه شناخت شکل اولین کلمه باشد، چنان که شیوه بعضی ریشهشناسان است، نه چندان کمکی به ادبا میکند، نه به فقها و مفسران و در واقع گاه همان است که «مغالطه اشتقاقی» مینامندش و مثلا منطق دانان هندی از قدیم الایام نسبت به آن هشدار دادهاند.
در شماره چهارم فرهنگنویسی، نوشتهای چاپ شده از خانم ندا زادگان در توضیح بیتی از ناصرخسرو که ضبط آن در نسخهها مغشوش است و در طبع مینوی و محقق با قید پرسش چنین آمده است: کشان دامن اندر ده و کوی و برزن زنان دست بر شعرها و زمانه و دکتر جمشید مظاهری آن را با احتمال به صورت زیر تصحیح کرده است (که مصراع دوم آن موافق است با ضبط طبع قبلی دیوان): کشان دامن اندر ده و کوی و برزن زنان دست بر شعرهای زنانه و گفتهاند که مقصود از «شعرهای زنانه» غزل است. خانم زادگان میگویند که «شعرهای زنانه» چنین معنایی ندارد و حرف مظاهری نادرست است و خود گمان میبرند که «دست زدن بر» یعنی «لمس کردن» و کلمه بعد هم ربطی به «شعر» (به کسر شین) ندارد و باید «شعر» (به فتح شین) خوانده شود، به معنای «نوعی پارچه و لباس ابریشمی» و حاصل معنای بیت اینکه: «در کوی و برزن میگشتی و به لباسهای زنانه دست میزدی».