آواشناسي در ابتدا در حيطه علوم متنوعي قرار گرفت و بسياري از محققاني را که متاثر از نظام فرهنگي عربي ـ اسلامي بودند، متوجه خود ساخت. در اين ميان، نحويان و دستورنويسان آنگاه که به مطالعه مسایل صرفي و نحوي ميپرداختند، ناگزير با مسایل آوايي مواجه ميشدند، چراکه خود اين علوم و به ويژه علم صرف در بسياري از موضوعات و مباحث به گونهاي با آواشناسي تداخل داشتند. ابن جني نخستين دستور نويسي بود که تاليف مستقلي را به مباحث آواشناسي اختصاص داد و آن را به عنوان علمي مستقل بررسي کرد و اصطلاح زباني «علم الأصوات» را براي دلالت بر اين علم به کار برد. مقاله حاضر درصدد است نگرشها و ديدگاههاي ابن جني را در خصوص آواهاي زبان عربي از خلال بررسي متون و آثار موجود او استخراج و آنها را از منظر پژوهشهاي آواشناسي معاصر بررسي نمايد. روشي که ابن جني در بررسيهاي آوايي خود به کار برده روشي توصيفي بوده و نتايجي که در زمينه توصيف آواها به آنها دست يافته، با توجه به عدم وجود امکانات و ابزارهاي تحليل آواها بسيار پيشرفته بوده است تا جايي که با توصيف آواشناسان معاصر که مجهز به آزمايشگاهها و وسايل پيشرفته هستند، تا حد زيادي مطابقت ميکند.
این کتاب چهارمین بخش و پایانی دگرگونیهای آوایی واژگان در زبان فارسی است. این بخش مربوط به قلب، افزایش و کاهش آوایی در واژگان میشود ادغام با آن مفهومی که در زبان عربی وجود دارد، در زبان فارسی نمیتواند نقشی داشته باشد؛ زیرا در زبان عربی هر گاه در واژهای ادغام شود، تلفظ کلمه مشدد شده و معنی آن عوض میشود؛ اما در زبان فارسی چنین موردی دیده نمیشود. مثلا در واژههای پادزهر و دوستدار که به صورت پازهر و دوستار درمیآیند، نمیتوان آنها را از مقوله ادغام دانست؛ زیرا نه تلفظ آنها مشدد میشود و نه معنی تغییر مییابد که این موارد در مقوله کاهش آوایی آورده شده است.
امروزه تقریباً بیشتر زبان¬های زنده جهان واژه¬نامه کامل یا واژهنامه ریشهشناسی مدونی دارند که مورد استفاده اهل زبان و دانشجویان قرار می¬گیرد؛ اما زبان فارسی متاسفانه تا این زمان واژه¬نامه کاملی که همه واژگان زبان فارسی را در بر داشته باشد، ندارد. هر چند گهگاهی در کتاب¬ها و مجلات تلاش¬هایی در بازشناسی و ریشهیابی مدونی برای زبان فارسی فراهم نشده است. سعی نویسنده در این کتاب بر آن است که گامی به سوی این هدف فرهنگی بردارد؛ از اینرو تا حد امکان از همه متون زبان فارسی در دسترس، واژه¬های دگرگونشده را فراهم نموده و برابر هم قرار داده است. در جلد سوم از این کتاب برخی دیگر از واژگان زبان فارسی که دچار دگرگونی آوایی شدهاند بر حسب حروف الفبا ـ با شواهد و نمونههایی از نظم و نثر فارسی ـ معرفی شده است.
قرن بیستم شاهد تحول و دگرگونی عمیقی در همه رشتههای هنری است، شعر نو نیز یکی از تحولات بزرگ به شمار میآید که افقهای تازهای را در برابر دیدگان گشوده است. مورخان و ناقدان درباره تاریخ دقیق پیدایش شعر نو با یکدیگر اختلاف نظر دارند. اما آنچه مسلم است این است که شعر نو به عنوان پدیدهای جدید در حوزه ادبیات در ایران و کشورهای عربی و حتی کشورهای اروپایی به دنبال تغییر و تحولات در ساختار و مضمون شعر قدیم بوجود آمد و توسط نیما یوشیج در ادبیات فارسی و نازک الملائکه و بدر شاکر السیاب در ادبیات عربی به صورت تثبیت شده به همگان معرفی شد. این مقاله در صدد است تا تاریخچه و سیر تحول و پیشگامان شعر نو را در این دو زبان به قصد بیان اشتراکات و همانندیها مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
آموزش هر زباني، موانع و ويژگيهاي خاص خود را دارد، بدون شک، آموزش زبان عربي در مدارس ايران از اين قضيه مستثني نيست. برخي از موانع يادگيري زبان عربي، به نحوه سازماندهي محتواي کتابها باز ميگردد؛ به ويژه، آموزش زبان عربي در پايه اول دبيرستان، بنا به برخي دلايل از جمله وارد شدن دانشآموز به يک مقطع جديد، کار دشواري به نظر ميرسد. در صورتي که اگر اجزاي مختلف محتواي کتابها شناخته و دستهبندي شود؛ درک و انتقال آن سادهتر خواهد بود. از اين رو، ميتوان گفت تحليل محتواي کتاب عربي اول دبيرستان ميتواند گام مهمي در شناخت نقاط ضعف و قوت اين کتاب باشد. هدف مقاله حاضر اين است که با تکيه بر تکنيک تحليل محتوا که يک روش پژوهشي براي توصيف عيني، منظم و کمي محتواي ظاهري ارتباطات است و در آموزش زبان، براي بررسيهاي مربوط به محتواي کتابهاي درسي به کار برده ميشود، کتاب عربي سال اول دبيرستان را بر اساس الگوهاي تحليل محتوا و ملاکهاي سازماندهي محتوا بررسي نمايد. روش پژوهش، توصيفي ـ تحليلي بوده و نتايج مقاله بيانگر اين حقيقت است که با در نظر گرفتن اين الگوها و ملاکها، اين کتاب تا حد زيادي در اجراي صحيح اصول برنامهريزي درسي و سازماندهي محتوا موفق بوده است.