امیرخسروی دهلوی (725-651 هـ ق) از شاعرانی است که حافظ در مطالعات ادبی و شعری خود به آن توجه کرده است؛ ردپای شعر او را در غزل‌های حافظ می‌توان یافت. تأثیر غزل امیرخسرو در شعر حافظ، بسیار مورد پژوهش واقع شده، ولی از تأثیر خسمه امیرخسرو غفلت شده است. در این مقاله ابیاتی از هشت‌بهشت که از نظر مضمون، ترکیب و مفردات خاص سلف شعر حافظ است، با ابیاتی‌ از حافظ، که تأثیرگرفته از آنهاست مقابله شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

661d2d2f209c9.jpg

باغ در باغ - جلد دوم (مجموعه مقالات)

هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری از جمله داستان‌نویسان ایرانی بود که همواره کارش و نوع نگاهش به ادبیات و از آن فراتر به فرهنگ و سیاست را توضیح می‌داد. از گلشیری نقد و نظرهای بسیاری باقی مانده است که بخشی مهم از نقدنویسی معاصر فارسی به شمار می‌روند. گلشیری در برخی آثارش از جمله در کتاب «در ستایش شعر سکوت» نشان داده که تا چه حد در زمینه نقد شعر چیره‌دست و صاحب‌نظر است. او همچین در طول سال‌های مختلف در زمینه داستان‌نویسی نیز نقد و مقالاتی متعدد نوشته بود. اما همه نقدهای گلشیری به داستان و شعر مربوط نیست. او در زمینه سینما، اسطوره‌شناسی، ادبیات کلاسیک، سیاست و... هم مقاله‌های زیادی نوشته و در هریک دغدغه‌ها و علایق و جهان‌بینی‌اش را توضیح داده است. بخشی از مهم‌ترین نقد و نظرهای هوشنگ گلشیری در کتاب دو جلدی «باغ در باغ» در اختیار ماست. مقالات کتاب «باغ در باغ» نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین چهره‌های فرهنگ ما در دوره معاصر جهان را از چه دریچه و منظری می‌دیده است. مقالات گلشیری در این کتاب می‌تواند پایه و اساسی برای شکل‌گیری درکی عمیق‌تر از فرهنگ و ادبیات به وجود بیاورد. مقالات، نقدها و مصاحبه‌هایی که در کتاب «باغ در باغ» گرد آمده‌اند به سال‌های مختلفی مربوط‌اند و از این نظر می‌توانیم سیر تکوین نگاه گلشیری را هم ببینیم. در این روند می‌بینیم که نگاه و آرای گلشیری هیچ‌وقت بیرون از زمینه و زمانه‌ای که در آن حضور داشته نبوده است و او همواره نسبت به اجتماع و آنچه در جهان اطرافش می‌گذشته حساسیت داشته است. نقدها و مقاله‌های کتاب «باغ در باغ» موضوعاتی بسیار متنوع دارند و این نشان‌ دهنده ذهنیت چندبعدی گلشیری است. او در نقد و نظرهایش به موضوعات گوناگونی چون سنت ادبی و شعر کلاسیک، نگاه به طبیعت، مسئله جبر و اختیار، ارتباط سیاست و ادبیات، اهمیت درک دیگری، فرم‌ها و تکنیک‌های نویسندگی و موارد متعدد دیگر توجه کرده است. گلشیری در مصاحبه‌ای که به اواخر دهه چهل برمی‌گردد می‌گوید هدفش از داستان‌نویسی شناخت انسان است. این مصاحبه که در کتاب «باغ در باغ» منتشر شده، نشان می‌دهد که او تا چه حد برای داستان‌نویسی اهمیت و ضرورت قایل بوده است. گلشیری داستان‌نویسی بود که به داستان‌نویسی مدرن و شیوه‌های روایتی چون جریان سیال ذهن توجه داشت اما در عین‌حال در کتاب «باغ در باغ» می‌بینیم که او به هیچ‌وجه اهمیت رئالیسم را انکار نکرده است. او اعتقاد داشت که: «رئالیسم یعنی تلقی پس از کپرنیک و گالیله و کپلر از جهان، رد تلقی افلاطونی و ارسطویی، یعنی فروتن شدن، پذیرفتن که به جای شناخت آن مثال ازلی ابدی، همین نمونه جزیی را بشناسیم. به جای آن کلی از کل به جزء رفتن، به همین نمونه زمینی در زمان و مکان بنگریم.» خواندن کتاب «باغ در باغ» به خصوص برای داستان‌نویسان و کسانی که به نقد ادبی علاقه‌دارند حایز اهمیت است. با خواندن این کتاب وجوه مختلف زیبایی‌شناسی یکی از مهم‌ترین نویسندگان معاصر ایرانی را درمی‌یابیم. کتاب دو جلدی «باغ در باغ» اثر هوشنگ گلشیری در نشر نیلوفر منتشر شده است.

661d2c689269c.jpg

باغ در باغ - جلد اول (مجموعه مقالات)

هوشنگ گلشیری

کتاب مجموعه‌ای است از مقالات "هوشنگ گلشیری" که در دو جلد به طبع رسیده است. جلد نخست به "نقد شعر"، "نقد داستان" و "چند یادداشت" اختصاص یافته و در جلد دوم علاوه بر ادامه چند "یادداشت" این مطالب به چشم می‌خورد :یاد یاران (یادی از بهرام صادقی، نقل نقال :در باب اخوان ثالث و شعر او، دو راهه من و من دیگر :در احوال و آثار زنده‌یاد احمد میرعلایی) ;در باب ادب کهن ;سینمای معاصر ;گفتگوها .

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

56063af2ca750.PNG

زبان هنری داستان ـ شعر در آثار بیژن نجدی

محمدجواد زینعلی

در این جستار ضمن بیان عوامل پدیدآورنده سبک، به تحلیل روش و سبک هنری، ساختار و ویژگی‌های زبانی آثار نویسنده معاصر، بیژن نجدی (1320- 1376) می‌پردازیم. نجدی با فرم و محتوای ارزشمند و آمیختن شعر و داستان مبدع سبک خاصی شده است و با مهارت از عهده ظرافت‌های آن بر آمده است. استعداد کم‌نظیری در ادبیات داستانی داشته است اما با مرگ زودهنگام فرصتی برای خلق آثاری بیشتر نیافت. تحقیق و بررسی در آثار نجدی و مطالعه ویژگی‌های زبانی، بلاغی، و شاعرانگی آثار او، که نوعی تشخص سبکی به آثار وی بخشیده است، شاید بتواند راهی برای خوانش بهتر و دقیق‌تر آثار دیگر نویسندگان امروز ایران باشد؛ زیرا ناشناخته ماندن نویسندگانی که از شیوه و سبکی نو در روایت داستان‌هایشان بهره برده‌اند مطالعات ادبی را محدود می‌کند و علاقمندان را از توجه به ادبیات معاصر باز می‌دارد. در این مجال، سه اثر داستانی نجدی را با نام‌های یوزپلنگانی که با من دویده‌اند، دوباره از همان خیابان‌ها، و داستان‌های ناتمام بررسی می‌کنیم. بیژن نجدی با به‌کارگیری زبان شاعرانه و با دایره‌ای گسترده و بسیار سنجیده و همچنین با رعایت توازن عناصر داستان به زبان شعر نزدیک شده است. از این‌رو داستان‌هایش را می‌توان داستان شاعرانه نامید. پیش از نجدی کسان دیگر در زمینه درآمیختن شعر و داستان تلاش کرده‌اند، اما هیچ‌یک نتوانستند موفقیت نجدی را به دست آورند. نخست به عوامل پدیدآورنده سبک ادبی، چگونگی بیان در روایت داستان و عوامل شاعرانگی و آشنایی‌زدایی پرداخته می‌شود و سپس می‌کوشیم آن عوامل را در داستان‌های نجدی بیابیم و با ذکر نمونه‌هایی بازشناسیم. فرض در این نوشتار بهره‌گیری نویسنده از اصول زبانی، بلاغی و شاعرانگی است. سعی شده است با مطالعه دقیق آثار، تحلیل جزئیات آن و تطبیق داستان‌های نویسنده با اصول زبانی، بلاغی و ساختاری این موضوع اثبات شود.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله