بررسی مشکلات آموزش واحد درسی «دستور زبان فارسی 1» در دانشکدههای گوناگون بیانگر وجود معضلاتی در تدریس این واحد درسی است که میتوان آن را در دو سطحِ منابع انسانی و منابع درسی بررسی کرد. بحث منابع انسانی به دو متغیّر یعنی مدرس و دانشجو اختصاص مییابد. بدیهی است که پاسخ معضلات این حوزه را باید خارج از واحد درسی دستور زبان بررسی کرد. بحث منابع درسی، متضمّن بررسی معضلات متون درسی دانشگاهی است که به باور نگارنده، ایراد اساسی آن، اختلاف اصطلاحات درسی و شیوه آموزش در این متون در مقایسه با منابع درسی دوره متوسطه عمومی است. نگارش این مقاله کوششی است در پاسخ به معضلات متون درسی «دستور زبان فارسی» در دانشگاهها که در حیطه واحد درسی «دستور زبان فارسی» قابل بررسی و اصلاح است. این معضل از راههای بررسی مشکلات کتابهای درسی دوره متوسطه عمومی و کتابهای دانشگاهی، پیداکردن موارد اختلاف و ارایه شیوه واحد، حلشدنی است. از اینرو هدف این مقاله، دستیابی به طرحی برای هماهنگسازی اصطلاحات دستوری و ارایه شیوهای واحد در تبیین مفاهیم دستور زبان فارسی با تکیه بر کاربرد در فراگیری متون ادب فارسی است.
کتاب قرائت فارسی و دستور زبان برای سال دوم دبیرستانها، طبق برنامه جدید وزارت فرهنگ و تصویب شورای عالی کتب درسی و تالیف سعید نفیسی، محمدعلی روحانی، محمد نصرالله، دکتر مهدی محقق است که در سال 1338 منتشر شده است.
این رساله از بهترین مظاهر کوشش ثمربخش یونسکو است. این کتاب صورت مجلس مذاکرات و مباحثات ورزیده ترین معلمان جغرافیای همه عالم است. نویسندگان کتاب به مجموع این جلسات با کمال تواضع نام "استاژ" یعنی دوره کارآموزی داده اند ولی میدانیم که بزرگترین و مهمترین معلمان که غالبا استادان دانشگاه و بازرسان فنی و مربیان این دوره استاژ را بوجود آورده اند. نویسندگان کوشیده اند که تعلیم جغرافیا را منطبق سازند به نوترین روش های آموزش که آن را روش علمی نام نهاده اند...
نمود از ویژگیهای ساختاری و معناشناختی فعل است که در بین دستور زباندانان ایرانی، نخستینبار در بحث ویژگیهای فعل در زبان فارسی باستان، مورد توجه پرویز ناتل خانلری قرار گرفته است. پس از آن این مبحث به دستور زبان فارسی معیار نیز راه یافت و در سالهای اخیر در مقالهها و نیز کتابهای درسی دستور زبان فارسی جنبههایی از آن مطرح شد. با این همه درمنابع یاد شده تمامی جلوهها و کارکردهای این مقوله چنانکه باید تبیین نشده و در مواردی نیز با عناوین دیگری مورد بحث قرار گرفته است. تجربه نویسنده در تدریس دستور زبان نشان میدهد دانشجویان زبان و ادبیات فارسی با تمایزی بین نمود و مقولههای زمان و وجه فعل قایل نیستند و یا به بررسی جنبهها و کارکردهای نمود فعل را در نمییابند. این نوشته کوششی در تبیین جنبهها و مرزها مقوله دستوری نمود و انواع گوناگون آن در زبان فارسی معیار است.