چشمزخم و تأثير آن بر افراد، يك اعتقاد قديمي است كه در فرهنگ اكثر ملل وجود دارد و هر قوم متناسب با اعتقاد و فرهنگ خود از روشهايي براي رفع آن بهره ميبرند. اعتقاد به چشمزخم در ايران به سبب تأثير اسلام و اعراب وارد شده است و در آثار منظوم و منثور ما جلوهاي خاص دارد. در مقاله حاضر به بررسي چشمزخم و اثر آن در مثنوي مولوي پرداخته ميشود، بدين صورت كه ابتدا مقدمهاي كوتاه در مورد ريشه چشمزخم و اعتقادات اقوام و ملل مختلف، و راههاي دفع تأثير آن و همچنين شـواهدي از كـاربرد چشمزخم در آثار اديبان ايراني ذكر ميشود، سپس مواردي كه مولانا از چشمزخم و چشم بد در خلال ابيات و داستانها استفاده كرده بررسي ميشود، همچنين علّت به كار بردن آن در هر مورد تحليل شده و در آخر نتيجهگيري از گفتهها و يافتهها انجام ميپذيرد.
اندراب که یکی از نواحی نامدار و پرشهرت آریانای کهن، خراسان دیروز و افغانستان امروز است، اعتقادات و آداب و رسومی که بین مردم آن مروج و معمول است، از زمانههای بسیار دور و کهن سرچشمه گرفته و تا امروزه باقی و زنده ماندهاند. بنابراین پرداختن به فرهنگ عامیانه مردم اندراب، زمینه را برای تحقیقات علمی جامعهشناسی فراهم میآورد. در این کتاب پس از بیان مطالبی درباره فولکلور، درباره آداب عنعنات و رسوم مردم اندراب، بازیها و ورزشهای محلی، طبابت عوام، عقاید و باورها، اشعار و ترانههای عامیانه، چیستانها و معماها و ضربالمثلها، گفتارهای کوتاه و لغات عامیانه و .... نکاتی طرح شده است.
این کتاب دربرگیرنده منتخبی است از بهترین غزلها و رباعیهای حضرت مولانا به همراه ترجمه و تفسیر برخی کلمات و اصطلاحات تصوف اسلامی که با نسخه دیوان کبیر مصحح شادروان فروزانفر مقابله و تکمیل شده است. در مقدمه مفصل کتاب درباره مولانا و شمس و حیات مولانا مطالبی ارائه شده است.