حكيم نجم الدين محمد فلكي از شعراي معروف قرن ششم هجري است كه در قصبه شماخي از توابع شروان متولد شد. فلكي گويندهاي نازك خيال و شيرين سخن است كه بر خلاف معاصران خود، به سهولت كلام و رواني سخن متمايل بود. ديوان ناقص و ناتمامي از وي در سال 1929 ميلادي در لندن توسط محمدهادي حسن خان به چاپ رسيده است. در ايران نيز محمد طاهري شهاب ديواني از اين شاعر را در سال 1345 تصحيح كرده و از سوي انتشارات كتابخانه ابن سينا به چاپ رسانده است. از آنجا كه مشخص نيست، نسخه اساس و يا نسخه بدلهاي در دسترس اين مصحح كدام است و متن ديوان ظاهرا بر اساس نسخههاي نامعلوم، نامستند و متاخر، تصحيح و تدوين گرديده، نگارنده بر آن است تا با در دسترس داشتن چهار نسخه خطي تازه يافته، براي نخستين بار ابياتي از ديوان اين شاعر را تصحيح نموده و تحريفات اين ديوان را مورد تحليل و بررسي قرار دهد.
این کتاب، قدیمیترین کتابی است که اطلاعات جامع و منحصر به فردی را درباره فارس به زبان فارسی و با انشایی سلیس و روان و در شیوهای موجز و دل نشین به اهل فضل و ادب عرضه داشته است و از زمان تالیف، به عنوان منبعی معتبر در شناخت فارس، مورد قبول و استفاده پژوهشگران و صاحبنظران قرار گرفته است. نویسنده فارسنامه در مقدمه کتاب، هدف از نگارش آن را توصیف وضعیت تاریخی و جغرافیایی فارس در جهت آگاه کردن سلطان سلجوقی از موقعیت این ایالت عنوان میکند. کتاب با مقدمه مصحح و مقدمه لیسترانج و نیکلسون آغاز شده است. فصلبندی کتاب، بدینگونه است که پس از گفتگویی کوتاه از مسائل اداری ولایت، وصف نواحی مختلف و راههای عمده آن را میآورد، آنگاه مطالب مختلفی از قبایل مقیم ولایت و به دنبال آن، سخن از خراج به میان میآورد. این اثر از معدود آثاری است که مطالب حشو و زائد ندارد و مشحون از اطلاعات جالب و بدیع اجتماعی، اقتصادی و تاریخی است؛ ولی بیشتر مبتنی بر مباحث جغرافیایی و فرهنگی است تا تاریخی.
ابونظام محمد ملقب به نجم الدین یا افصح الدین و متخلص به فلکی، شاعر پارسی گوی ایرانی قرن ششم هجری است. او که در دربار شروانشاه به سر می برد، در ستاره شناسی نیز کارآزموده بود. فلکی شروانی تا حد ممکن از عبارات نامعمول در اشعار خود احتراز می کرد. سروده های فلکی روان و دور از تکلفات ادبی هستند و در حدود ۱۲۰۰ بیت پراکنده از وی بر جای مانده است. کتاب حاضر به تصحیح هادی حسن و مشتمل بر قطعات، حبسیه، ترکیب بند، غزلیات و مقطعات می باشد که در سال 1929 در لندن منتشر گردید.
رشيدالدين وطواط يکي از دانشمندان بزرگ قرن ششم هجري و از ادبا و دانشمندان مشهور بلاغت در زبان عربي و فارسي است. تنها تصحيحي که از ديوان اين شاعر صورت پذيرفته، تصحيح مرحوم سعيد نفيسي است که در آذرماه 1339 هجري در تهران به زيور چاپ آراسته شد. به دليل متاخر بودن نسخ در دسترس مصحح و عدم دسترسي به نسخههاي قديمتر، بسياري از ابيات اين ديوان، به ويژه ابيات عربي، با تحريفات و تصحيفات ضبط گرديده است. نگارنده اين سطور با در دست داشتن قديمترين نسخه موجود، مکتوب به سال 699 هجري قمري، ابيات عربي تحريف شده فراواني از ديوان اين شاعر را تصحيح کرده که در اين نوشتار برخي از آنها ارایه گرديده است.
حافظ یکی از ارکان شعر فارسی و محبوبترین شاعر در میان فارسیزبانان است و دیوان وی پر خوانندهترین دیوان شعری و تجلی گاه فرهنگ و تمدن قوم ایرانی است. درباره زندگی و شعر حافظ، کتب و مقالات فراوانی نوشته شده و محققان و نویسندگان هر یک از زاویهای مخصوص، شعر او را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند، آنچه از دیوان وی بر میآید این است که وی با بیشتر علوم عقلی و نقلی، کلام، تفسیر، حکمت، فقه، عرفان، موسیقی و نجوم آشنایی کامل داشته است. در مورد هر کدام از این موضوعات و مضامین و تأثیر هر کدام از این علوم بر شعر حافظ، مقالات و پژوهشهای گوناگونی صورت گرفته است. یکی از موضوعات جذاب و جدید، میزان آگاهی حافظ از طبابت و علم پزشکی است. در جای جای دیوان این شاعر میتوان تجلی میزان اطلاعات وی را از موضوعات علم پژشکی مشاهده کرد. اما یک غزل در دیوان این شاعر مشهود است که از لحاظ کاربرد کلمات و تعبیرات و مفاهیم علم پزشکی جلوه خاص دارد که در این مقاله سعی شده است به بررسی و شرح این غزل پرداخته شود.