در این تحقیق، پسوندهای فعلی در زبان ترکمنی در دو بخش«پسوندهای فعل‌ساز اسمی و فعلی» و «پسوندها و زمان‌ها» بررسی شده‌اند. ساخت افعال از اسامی و صفات با استفاده از پسوندهای‌ -a/-e ، -al/-el/-l ، -la/-le و غیره صورت می‌گیرد که به آنها پسوندهای‌ فعل‌ساز اسمی اشتقاقی گفته می‌شود. گونه دیگری از پسوندها تحت عنوان پسوندی‌ فعل‌ساز فعلی مطرح می‌شوند؛ پسوندهایی از قبیل پسوند متعدی، پسوند انعکاسی، پسوند دو سویه، پسوند سببی، پسوند مجهول و پسوند مصدری که جزو پسوندهای تصریفی‌ محسوب می‌شوند و تحت عنوان پسوندهای فعل‌ساز فعلی غیرزماندار دارای توالی زیر می‌باشند: پسوند مصدری + پسوند مجهول + پسوند سببی + پسوند دوسویه/ متعدی/ انعکاسی + پایه فعلی‌ پسوندهای زمان،وجه و نمود با عنوان پسوندهای فعل‌ساز فعلی زماندار مطرح می‌شوند. این پسوندها نیز تصریفی بوده و در فاصله دورتری از ریشه نسبت به غیرزماندارها قرار می‌گیرند. از میان سه زمان اصلی در ترکمنی، زمان حال عضو بی‌نشان ست، زمان گذشته با پسوند -dy/-di و زمان آینده با پسوند -jak/-jek نشان داده می‌شوند. در میان نمودها در ترکمنی، نمود ساده عضو بی‌نشان بوده و نمود استمرار با پسوند -y?ar/-y?a?r و نمود کامل با پسوند -yp/-ip نشان داده می‌شوند. در ترکمنی، برای بیان وجوه التزامی، شرطی، احتمالی‌ و... نیز پسوندهایی وجود دارد.

منابع مشابه بیشتر ...

589979578c4a3.PNG

وجه در برابر گونه: بحثي در قلمروي نظريه انواع ادبي

قدرت قاسمی‌پور

سابقه بحث درباب گونه‌هاي ادبي به دستگاهِ ردگان شناسي و تقسيم‌بندي آثار ادبي از نظر افلاطون و ارسطو برمي گردد که سه گونه اصلي حماسه، نمايش نامه و آثار غنايي را بر اساس «وجه» يا چگونگي بازنمايي سخن در کلام گوينده يا شاعر بررسي کرده‌اند. در نظريه انواعِ ادبي معاصر، از اين اصطلاح براي بيان جنبه‌هاي درون‌مايگاني گونه‌هاي ادبي استفاده مي‌شود. به کمک اصطلاح وجه، چرايي و چگونگي کاربرد اصطلاحات وصفي همچون «تراژيک، حماسي، غنايي، مرثيه‌اي و طنزآميز» تشريح مي‌شود؛ اين اصطلاحات بر جنبه‌هاي مفهومي و درون‌مايگاني اثر دلالت دارند. براي مثال وقتي مي‌گوييم اين اثر «رماني حماسي» است؛ به اين معناست که نوع يا گونه آن رمان است، اما وجه معنايي آن حماسي است. تفاوت ديگر وجه با گونه در اين است که يک گونه خاص همچون حماسه يا تراژدي ممکن است از بين برود؛ ولي وجه تراژيک و حماسي آن ممکن است تا زمان‌ها باقي بماند. اصطلاحات «وجه نما» ـ يعني اصطلاحاتي همچون تراژيک، حماسي، غنايي، مرثيه‌اي و طنزآميز ـ به شکل و ساختار صوري آثار ادبي خاص وابسته نيستند؛ بلکه گوياي جنبه‌هاي درون‌مايگاني آثار ادبي هستند. همچنين، اين مبحث ناظر است بر اينکه چگونه برخي انواع ادبي همچون تراژدي، حماسه و غزل آن قدر گسترش پيدا مي‌کنند که ويژگي‌هاي درون‌مايگاني آنها براي توصيف ابعاد درون مايه‌اي ديگر انواع ادبي به کار مي‌روند و در مقابل، برخي انواع ادبي همچون رمان، داستان کوتاه، قصيده و مقامه از چنين خصلتي برخوردار نيستند.

587143a759b7f.PNG

بايستن، شدن و توانستن: سه فعل وجهي در فارسي امروز

فریار اخلاقی

وجه، مقوله‌اي است نحوي ـ معنايي که نظر و ديدگاه گوينده را نسبت به محتواي آنچه مي‌گويد نشان مي‌دهد. زبان به طرق مختلف مي‌تواند محتواي يک جمله را بر حسب ميزان تعهد گوينده به صحت آن، و يا نوع در خواست او براي وقوع کنش مطرح در آن، نشان‌دار کند. فعل‌هاي وجهي يکي از ابزارهاي بيان وجه هستند که در بعضي زبان‌ها، از جمله زبان فارسي، از آنها استفاده مي‌شود. سه فعل بايستن، شدن و توانستن فعل‌هاي وجهي زبان فارسي هستند که براي بيان سه وجه برداشتي، درخواستي و توانمندي، که سه نوع وجه اصلي هستند، و دو درجه امکان و الزام، که به عنوان درجات وجه مطرح مي‌باشند، به کار مي‌روند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد که در زبان فارسي تنها فعلي که براي درجه الزام در هر سه وجه برداشتي، در خواستي و توانمندي به کار مي‌رود فعل بايستن است و درجه امکان توسط دو فعل توانستن و شدن بيان مي‌شود.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5866b33a6a5bf.PNG

دو استعاره مفهومی متفاوت، مبنای دو معنای متضاد: مطالعه موردی واژه «پیش»

ارسلان گلفام

در زبان‌شناسی شناختی، وجود رابطه یک به یک بین عناصر جهان خارج و صورت‌های زبانی زیر سوال می‌رود. زبان‌شناسان شناختی معتقدند که یک موقعیت واحد را می‌توان به صورت‌های مختلف در زبان بیان کرد و طرق مختلف شناسه‌گذاری (کد‌گذاری) یک موقعیت واحد، متضمن مفهوم سازی‌های متفاوت است. از سوی دیگر، گاه یک صورت زبانی، مفهوم‌سازی‌های متفاوتی را شناسه‌گذاری می‌کند. واژه پیش در زبان فارسی، در کنار معانی متعدد مکانی خود، دارای دو معنای زمانی هم هست که به ظاهر با هم متضادند. «پیش» گاه دلالت بر قبل و گذشته دارد گاه به آینده ارجاع می‌دهد. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که چرا واژه «پیش» در حوزه معنایی زمان، دارای دو معنای کاملاً متضاد است. نگارندگان نشان می‌دهند که به کمک آموزه‌‌های معناشناسی شناختی و به طور خاص، به کمک «استعاره‌های مفهومی» و «طرح‌واره‌های تصوری» پیشنهادی لیکاف می‌توان این واقعیت زبانی را به‌درستی تبیین کرد.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی) پژوهش‌ها/پژوهش‌های زبان‌شناسی
مقاله
585f82560670e.PNG

پدیده جانداری در زبان فارسی

ارسلان گلفام

منظور از جانداري پديده‌اي است برون زباني كه بر اساس پردازش شناختي از جهان خارج در الگوها و ساخت‌هاي زباني متبلور مي‌شود. در واقع، پيدايش چنين الگوهايي در ساخت زبان انعكاس طي شدن يك فرآيند شناختي و ذهني است كه در آن عامل ذي روح بودن، به عنوان يك مولفه، در روند پردازش دخالت دارد. مولفه مورد نظر، در اولين برش، موجودات را در پيوستاري قرار مي‌دهد كه يك سوي آن جاندار بودن و سوي ديگر آن بي جان بودن است. در برخي از زبان‌ها، پيوستار جانداري با پيش انگاره هاي فلسفي و هستي‌شناختي ديگر در هم مي‌آميزد و در بين موجودات جاندار نيز مرتبه‌اي در نظر گرفته مي‌شود و حيوانات، به لحاظ ‌دارا‌بودن مختصه جانداري بين انسان و اشيا قرار مي‌گيرد (انسان > حيوانات > اشيا). تبعات اين نوع مرتبه‌بندي در واقع هماني است كه به صورت دستوري شده در قالب كدگذاري زبان‌ها خود را نشان مي‌دهد؛ براي مثال، در برخي از زبان‌ها، براي حالت نشاني P (patient) و (agent) A در ساخت متعددي، مولفه جانداري دخالت دارد ـ به شكلي كه نشانه حالت مفعولي براي اسامي جاندارتر در مقايسه با اسامي كم‌ جان‌تر متفاوت است. در هر حال، براي رسيدن به تحليلي روشن از پديده جانداري، بايستي عوامل و مولفه‌هاي متعامل با آن را نيز مد نظر داشت.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های زبان‌شناسی
مقاله