در میان فحول ادب فارسی که آثار آنها بزرگترین سرمایه افتخار ما ایرانیان است، سخن سعدی بیش از همه زبان حال دل و اندیشه ماست. کلام او در هر نوع زبان جان و دل و مفّسر شوقی است که تنها او میتواند از عهده آن برآید. بسیاری از مضامین و موضوعات قصیده سعدی را دیگران نیز گفتهاند، اما لطف بیان و همدلی واقعی او در هیچ یک از آثار دیگر یافته نمیشود. این اشعار دنیایی است شناختنی و معرّف ابعاد وسیعتری از جهانبینی عمیق و انسانی او. صراحت و شهامت وی در گفتن حرف حق از بینیازی سعدی به صاحبان زروزور حکایت میکند. در این مقاله کوشیده شده تا به بررسی ویژگیهای شعر وی نسبت به این خصیصه پرداخته شود.
نویسنده در این کتاب، ابتدا به مداحی و مدح پرداخته و در ادامه مباحثی چون تعریف گریه و خنده، ویژگیهای مداح واقعی، ابزار مداحی، نقش شعر در مداحی، تاریخچهای از پیشینه مرثیهسرایی، تعریف شعر و نقش قافیه در نظم، انواع قالبهای شعر فارسی، وظیفه مداح در مجلس حسینی و .... را ارائه کرده است.
ابوبکر جعفر بن اسمعیل وراق هروی متخلص به ازرقی (درگذشت 465 هجری) شاعر دربار سلجوقیان هرات بود. او که برخی از بهترین توصیفات طبیعت زبان فارسی را سروده است، در داستانسرایی و منظومه گویی نیز مهارت داشت و سندبادنامه و الفیه و شلفیه را به نظم درآورد. استفاده از معانی دقیق و خیالات باریک، وصف دقیق اشیا و تشبیهات مختلف در شعر ازرقی مشاهده می شود و سبک شعر او با شیوه فرخی و عنصری شباهت نزدیکی دارد. قصاید پراکنده ای از وی برجای مانده است که اغلب در مدح دو تن از شاهزادگان سلجوقی است. دیوان حاضر که به تصحیح، تحشیه و تعلیقات علی عبدالرسولی رسیده، مشتمل بر قصاید، قطعات و رباعیات ازرقی است. این اثر در سال 1336 توسط انتشارات دانشگاه تهران در اختیار علاقمندان شعر و ادب فارسی قرار گرفت.
عطار شیرازی خوش ذوق و شیرین سخنی است که حتی نزد بسیاری از اهل ادب نیز ناشناخته مانده؛ در تذکرههای قدیم و تاریخ ادبیاتهای جدید اطلاعی جز اینکه «از شاهران قرن هشتم و معاصر خواجه حافظ شیرازی است که خواجه قوامالدین محمد بن علی معروف به صاحب عیار را مدح گفته و در سلک شعرای آل مظفر بوده»، نمیبینیم. این منابع، همچنین شعری را که عطار در مورد حافظ شیرازی و سلمان ساوجی سروده، درج نمودهاند. دیوان عطار شیرازی اخیراً به کوشش محقق فاضل آقای «احمد کرمی» بچاپ رسیده که قدم مؤثریست در راه زنده کردن نام شاعری که حق او چنانکه بایسته است شناخته نشده است.
داستاننويسي هندي به شيوهاي اطلاق ميشود كه زادگاه آن هندوستان است و اكثر منابع دست اول آن به زبان سانسكريت است. عدهاي از محققان بر آناند كه خاستگاه اصلي داستان هندوستان است كه از آن جا به ديگر نقاط جهان انتشار يافته است. داستاننويسي هندي ويژگيهاي بارزي دارد كه خصيصه آن شمرده ميشود. اين ويژگيها را ميتوان از دو جهت ظاهر و محتوي بررسي كرد. از حيث ظاهر برجستهترين ويژگي آن «لايهايبودن» يا «تودرتويي» است. ويژگي ديگر ظاهري آنان، شكل كليشهاي و قالبي است. به جهت محتوي نيز وجود حيوانات به طور اعم و تعدادي به طوراخص و نيز نقش برجسته، و البته غالبا منفي زنان، همچنين تناسخ از ديگر ويژگيهاي داستاننويسي هندي است.