بررسی و تحقیق در شعر عطار نشان میدهد که رمز و نماد در بیان مفاهیم، آموزهها و افکار عرفانی بسیار مورد توجه او بوده است. ساختار برخی از آثار عطار از جمله الهینامه و منطق الطیر نمادین است، اما گاهی نیز رمز و نماد در قالب الفاظ و کلمات پدیدار میشود که در این مورد تنها واژگان در معنای فرا واقعی خود به کار میروند. یکی از این واژگان، دریاست که در تقابل با واژگانی چون قطره، شبنم، موج، ماهی، گوهر و... مفهوم و معنای متفاوت مییابد. عطار از این نماد برای تبیین مفاهیم متعدد و متنوعی استفاده کرده است. بیشترین نمود این واژهها در آثار عطار در بیان اندیشه رهایی از خود یا فنا و وصول به حقیقت برتر و دستیابی به توحید دیده میشود.
به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.
طبیعت این کتاب طوری ست که مسایل و مواضیع آن ممکن است در بادی امر متفرق و بی ارتباط با یکدیگر جلوه کنند. کتابی که از علم نفس و علم وجود واپیستمولوژی 3 صحبت کند، و بخش هایی درباره اساطیر و دین و زبان و هنرو علم و تاریخ داشته باشد، از این ایراد و انتقاد نمی تواند مصون بماند که شباهت به چنته درویشی دارد که در آن عجیب و غریب ترین چیزها پهلوی هم ریخته اند. اما من امیدوارم که خواننده این کتاب ایراد مذکور را بی اساس تلقی کند. یکی از مهمترین هدفهای من در تالیف این کتاب این بوده است که خواننده را متقاعد کنم به اینکه کثرت مسایل مطروحه ظاهری ست و در واقع کلیه موضوعهای مورد بحث در این تالیف به یک موضوع بر می گردند و این همه مسئله در حقیقت راههایی هستند که به یک مرکز واحد منتهی می شوند، و به نظر من وظیفه یک نوع فلسفه فرهنگ است که این مرکز را کشف کند و محل آن را تعیین نماید. غرض از نوشتن این کتاب این نبوده است که رساله ای "عام پسند" در باب موضوعی فراهم آید که از بسیاری جهات قابل "عام پسند شدن" نیست. با این وصف این کتاب منحصرا برای دانشگاهیان و فلاسفه نوشته نشده است. مسایل اساسی فرهنگ انسان برای انسانها نفع عام دارد و باید که قابل درک برای تعداد بیشتری از مردم باشد. از اینرو، من کوشیده ام تا افکار خود را عاری از هر گونه خصلت فنی و و تا حد مقدور روشن و ساده بیان کنم. با وجود این، منتقدان این کتاب باید بدانند آنچه در این رساله آورده ام، بیشتر بیان و توضیح تئوری خودم درباره فرهنگ است تا سعی در اثبات و توجیه آن. برای بحث و تحلیل عمیقتر مسایل مربوط به فرهنگ، خواننده را به توضیحات تفصیلی کتاب دیگرم یعنی فلسفه صورتهای سمبولیک ارجاع می دهم...
معنای حروف و چگونگی استفاده از آنها نقش مهمی در رسایی و شیوایی متون کهن فارسی دارد. تاریخ بیهقی یکی از متون شیوای نثر فارسی است که از حرف «را» در آن به شکل گسترده و متنوع استفاده شده است. برخی از کاربردهای «را» در تاریخ بیهقی در بین متون معاصر آن و حتی بعد از آن تا عصر حاضر اریج است اما در برخی موارد کابردهایی نیز خاص همین متن است. بطور کلی «را» در این متن بعنوان حرف اضافه، حرف نشانه، حرف تأکید و .... آمده است. در شناخت معنا و کاربرد «را» فعلی که همراه آن آمده نقش مؤثری دارد.
دنیاگریزی، از مضامین عمده در شعر و ادب فارسی و عربی است که از بنمایههای شعر زهد و تحقیق (قرن دوم هجری) ابوالعتاهیه، شاعر قرن دوم و سوم هجری است. شاید بتوان گفت در سیر تکامل شاعر زهد و تحقیق ادب فارسی، ناصرخسرو و سپس اوج آن سنایی است. هدف از این تحقیق ، پیدا کردن نقاط مشترک این دو شاعر مانند بسامد بالای مضمون در شعر، وابستگی به دربار و مهجورشدنشان میباشد. تصاویری که از دنیا در ذهن و اندیشه ناصرخسرو و ابوالعتاهیه وجود دارد؛ از طریق واژگان به خوبی منتقل شده است. این تصاویر، چهره حقیقی آنان را نشان میدهد. تصویر ابوالعتاهیه از دنیا، ترسیم زشت و ناخوشایند نیست و حتی گاهی نگاه حکیمانه دارد. در انتها باید گفت هر دو شاعر توصیههای بسیاری بر ترک دنیا و تمایلات دنیوی ارائه دادهاند. دلیل عمده هر دو ناپایداری و گذرندگی دنیاست.