ایمان محور اساسی تمام ادیان الاهی و مهمترین موضوعی است که الاهیون تفسیرها و برداشتهای گوناگونی از آن را با توجه به نگرش فکری خود ارائه کردهاند. علاوه بر آنکه ایمان در اسلام با سایر ملتها و آیینها معنای متفاوتی دارد، در میان ملل و نحل اسلامی نیز معانی و تفسیرهای گوناگونی از ایمان شده است. هر یک از فرقهها و گروههای اسلامی با توجه به برخی آیات قرآن و برداشت آنها از آن آیات نظری ارائه کردهاند که با نظر و برداشت دیگران متفاوت است. عرفا نیز به مسایل کلامی از جمله ایمان پرداختهاند اما دید و نگاه عارفان به مسایل کلامی نسبت به متکلمان متفاوت است. بدیهی است هر قدر «نگاه هنری به الاهیات و دین» بر رنگتر باشد طرح مسایل کلامی هم رنگ متفاوتی به خود خواهد گرفت.
...اعتماد زیاد به عقل موجب گردید که معتزله از روش فقها و محدثین دور شوند، تا آنجا که معتزله به فقها و محدثین نسبت دادند و آنان را به طعنه حشویه نامیدند و کذابشان خواندند. باری معتزله روزگاری از عقل پیروی کردند و در این نظریه افراط نمودند و همین امر خود یکی از انحرافاتشان بود و سرانجام موجب انقراض و زوالشان گردید. آن گاه مدارس کلامی دیگری روی کار آمدند و به فکر افتادند که تندرویهای معتزله را کنار زنند، تا اینکه روش متوسطی پدید آمد که عهده دار توازن میان عقل و نص گردید، لکن بیشتر مناقشات ناظر به حواشی فکر اسلامی بود نه خود عقل. میراث معتزله یعنی فکر مقدس شمردن عقل را گروهی دیگر از متفکران اسلامی یعنی فلاسفه گرفتند. فلاسفه تمایل عقلی صرف داشتند و عموما به نصوص و منقولات توجهی نمی کردند و جز در مواردی اندک ملتزم به قبول آنها نبودند و به این ترتیب می توان گفت که پایه های بنای باشکوه نهضت فلسفی اسلام را معتزله نهادند، نهضتی که به دست فلاسفه بزرک اسلامی از قبیل الکندی و فارابی و ابن سینا و ابن رشد تکمیل شد و به اوج ارتقای خود رسید. به حکم این مقدمات و به سبب اهمیت و نفوذی که معتزله در حوزه اسلامی داشتند و به خصوص به سبب روش عقلانی قابل ستایش آنها، آگاهی از افکار و احوال و آثارشان به ویژه برای طلاب علم کلام اسلامی ضروری است. نویسنده این سطور در کتاب حاضر از معتزله و فرقه های آن و آراء و افکار و آثار و احوالشان به اختصار سخن خواهد گفت....
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
یکی از شاخههای علوم اسلامی، که در میان مسلمانان در دورههایی، رشد فزایندهای داشته و ذهن بسیاری از دانشمندان اسلامی را به خود مشغول کرده، علم کلام و یا اصطلاحا فلسفه اسلامی بوده است. یکی از مباحث علم کلام، جسم پنداشتن خدا و مساله عرش و استوا است. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که دیدگاه کلامی سنایی در این باره بویژه، عرش و استوا با دیدگاه فرقههای کلامی چه تفاوتی دارد. از این رو ضمن تعریف لغوی و اصطلاحی این دو واژه، پیشینه تاریخی آنها در بین فرق مختلف کلامی مورد و اکاوی قرار گرفته و وجود اشتراک و افتراق دیدگاه سنایی با دیگر متکلمان، بررسی شده است.
قبل از ظهور زرتشت، آریاییها الهههای متعدد داشتند؛ دیوان پروردگاران مشترک بین اقوام هند و ایرانی بودند. اما پس از جدایی ایرانیان از هندوان، پروردگاران مشترک قدیم یعنی دیوها که مورد پرستش هندوان بودند، نزد ایرانیان، اهریمنان خوانده شدند. در آیین زردشت تعداد دیوان بسیار است. هفت دیو در مقابل هفت امشاسپندان قرار دارند. اهریمن برای مبارزه با اهورامزدا شش دیو میآفریند. اولین دیو، «اکومنه» نام دارد؛ به معنی بدنهاد و بدسرشت. این دیو را اهریمن در مقابل «وهومنه» یا «بهمن» آفرید. به نظر محققان اکومنه دیو همان اکوان دیو است که رستم در شاهنامه فردوسی با او مبارزه میکند و او را از پای درمیآورد. در این پژوهش دیو از دیدگاه عرفانی آن مورد بررسی قرار نگرفته است، زیرا پرداختن به آن به مجالی فراخ تر نیاز دارد.