تبيين ملاک و معيار کردار پسنديده و ناپسند از مسايلي است که پيش از حکماي اسلامي در فلسفه يونان باستان مطرح بوده است. آنان يگانه محک براي شناخت کردارها را داوري عقل و خرد ميدانستند و آن را پشتوانهاي براي اصول اخلاقي جاويد قرار داده بودند. در دوره اسلامي ملاك، شناخت افعال خدا و شناخت و سنجش کارهاي انساني بر اساس آن است. در اين مقاله با اشارهاي به آراي اهل کلام، ديدگاه مولانا در اين باب تبيين ميگردد. او با تعريف مشخصي که از عدل دارد و توصيف و تمجيدهايي که از عقل نموده، همچون فرقههاي عقلگرا و بيشتر از همه ماتريديه و اماميه، نيک يا بد شمردن عقلي را گردن نهاده و با پذيرش نسبيت امور، در راستاي هدفدار دانستن افعال الهي، شرع را نيز در اين باب قرين و مددکار عقل دانسته است. او نيز گاهي به ديد عرفاني، پسند و ناپسند کارها را با نتيجه آنها مربوط و ملاک روا يا ناروابودن چيزي را منوط به هويداشدن اثر آن در وجود آدمي دانسته است. بنابراين، معيار نيک يا بد شمردن امور از نظر مولوي عقلي و گاهي اقتضايي و اعتباري است و اين بدان سبب است که او از فرقه خاصي پيروي نميکند؛ بلکه آنچه را درست ميداند، ميگويد.
احمد کسروی طی سالهای زندگی خود سعی کرده تحقیقات وسیعی در زمینه تاریخ و پژوهش ادیان و فرقه های مذهبی داشته باشد بسیاری از کتاب های احمد کسروی در حجم کم و به تعبیری مقاله هستند که این مقاله ها تک عنوان یا گاها دو عنوان را بررسی مینمودند یکی از این مقالات کتاب حاضر است تحت عنوان نیک و بد که در سال هزار و سیصد و پنجاه و شش توسط انتشارات پایدار منتشر شده است. همانطور که از عنوان کتاب مشخص است به مقوله نیک و بد پرداخته و حقیقتا مرز تعریف نیک و بد و خیر و شر بسیار باریک و برای هرشخص تعریفی دیگر دارد بسیاری عملی را نیک می شناسند و برخی دیگر آن را بد. در سخن این را هرکسی خواهد پذیرفت که باید نیک بود ، ولی چون بکار پردازیم و بخواهیم گامی در این راه برداریم با دو اشکال بزرگی دچار خواهیم گردید : زیرا نخست نیک و بد دانسته نیست و یک پایهای و یا قاعدهای برای نیک و بد در میان نمیباشد. اینست هر کسی چیزهای دیگری را نیک یا بد میشمارد و از روی عقیدهی خود داوری میکند......
فلسفه علمی سیر علم را از جهات مختلف و در ابعاد گوناگون میتوان دید. یکی از جالبترین و شیرینترین راههای آن بازخواندن پیاپی مطالبی است که دانشمندان بزرگ اعصار هر کدام از دیدگاههای مکانی و زمانی خود در تشریح رابطه انسان و جهان هستی نوشتهاند. در این کتاب کوشیده شده با گردآوری آثار برگزیده دانشمندان بزرگ تاریخ از لوکرسیوس یونانی گرفته تا انیشتن آلمانی، امکان این مرور سریع سیر دانش به خواننده داده شود. در این کتاب این مباحث مطرح شده است: تکامل حیات؛ روش تعبیر خواب؛ درباره علم و فلسفه؛ واقعیت، علیت علم و عرفان؛ درباره بعضی مسائل فلسفی؛ و درباره نظریه نسبیت.
لازمه حیات جسمانی آدمی خوردن است و آن شرط زندگی همه موجودات زنده کره خاکی است. اما فرق در آن است که آدمی میخورد تا زنده بماند و دیگر موجودات حیه زنده میمانند تا بخورند. براین معنی در ادیان بیش از همه به تأکید سخن گفته شده است. تعلیمات عرفانی اسلام سالک را از توجه غالب بر احتیاجات جسمانی و حطام دنیوی باز میدارد و به عنایت تام به مایده روحانی سوق میدهد. در آن آموزههای عیسی روح در مقابل خرتن علم میشود.
در علم روايتشناسي شخصيتها به عنوان جزئي از ساختار کلي متن محسوب ميشوند که تابع کنشهاي از پيش تعيين شدهاند، بنابراين براي تحليل شخصيت ابتدا بايد الگويي از حوزه کنش آنان به دست آورد. آلژيرداس ژولين گرماس، از جمله روايتشناساني است که به چنين الگويي دست يافته است. گرماس معتقد است، الگوي کنشي که ارائه داده جهان شمول است و با هر روايتي قابليت انطباق دارد. از طرفي درونمايه روايت ميتواند تا حدودي بر ساختار آن تاثير بگذارد. در اين مقاله با نظر به جهان شمول بودن الگوي کنش گرماس و قابل انطباقبودن آن با هر چه روايت محسوب ميشود، برخي از روايتهاي دفتر اول و دوم مثنوي که از درونمايه کلامي برخوردار بودند، برگزيده شد تا نشان داده شود در مواجهه روايتهاي کلامي با الگوي کنشگر به عنوان بخشي از ساختار چه رخ ميدهد و از خلال اين رويارويي دريچهاي تازه گشوده شود تا بتوان از اين منظر نسبت به برخي روايتهاي کلامي مثنوي به نگاهي بديع و متفاوت دست يافت. آن چه به عنوان دستاورد اين پژوهش بر آن تاکيد ميشود، تغييراتي است که در نتيجه درونمايه کلامي روايتها، بخصوص در حوزه کنش بازدارنده و ياري رسان رخ ميدهد. کنشگران متناسب با نوع عقيده کلامي گاه نسبت به اين تغييرات آگاهي دارند و گاه ناآگاهانه عمل ميکنند. همچنين بر اساس نظريه گرماس و نيز عقيده توحيد افعالي جفت متقابل بنيادين در روايتهاي منتخب انسان و خدا به عنوان دو فاعل مجازي و حقيقي است که مفعول آنها ميتواند نسبت به هم دو حالت همسويي و تضاد داشته باشد.