پیامبر اکرم (ص) و وقایع زندگی او نزد مسلمانان جایگاه ویژهای دارد. متفکران مسلمان، اعم از عارف و متکلم و فیلسوف، همواره درصدد تبیین شخصیت آن حضرت بودهاند و در باب جایگاه او در نظام آفرینش و سلسله پیامبران سخن گفتهاند. بیشک این تلاش در آغاز راه ریشههایی عاطفی داشته است؛ اما بعد از مدتی جنبههای نظری آن بر زمینههای عاطفی فایق آمده است. این مقاله با عنایت به دو جریان مهم در تبیین شخصیت پیامبر اکرم (ص) در عالم اسلام، سعی دارد جایگاه تفسیر کشفالاسرار را در این دو جریان، شناسایی و نقش معراج را که یکی از مهمترین وقایع روزگار پیامبر است، در تبیین شخصیت ایشان در این کتاب تحلیل کند. میبدی به دلیل گرایشهای عرفانی در تفسیر قرآن و در نقل واقعه معراج به جنبههای عرفانی و عاطفی بیشتر توجه میکند و در تبیین شخصیت پیامبر تنها بر فضیلت و تقدم او در مقامات معنوی تکیه میکند و به طرح مرزهای نظریه «انسان کامل» با محوریت «حقیقت محمد (ص) که بعدها در نظریه عرفانی اسلامی به یکی از اساسیترین مباحث اهل تصوف و عرفان نظری مبدل میشود، اشاره نمیکند.
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس هفتم انسان کامل از دیدگاه: کی یر که گورو (کی یر که گارد) - یاسپرس - سارتر (اگزیستانسیالیسم) ارائه شده است.
کتاب سی پاره عشق نوشته مجید سرمدی است و تفسیر غزل های دیوان شمس تبریزی این مجموعه دربرگیرنده شرح سی غزل از غزلیات شمس تبریزی است که ده غزل نخست در جلسات غزلخوانی دیوان شمس و بر اساس دریافتهای شخصی نگارنده از این اشعار، نیز توجه به علوم و فنون ادبی از جمله معانی و بیان و تاریخ ادبیات و سبکشناسی، نگاشته شده است. در بیست غزل دیگر، توصیفات به اختصار بوده تا خواننده بتواند با درنظر گرفتن مباحث پیشین خود به تفسیر و تعبیر ابیات بپردازد. در انتهای کتاب نیز فهرستی از لغات و ترکیبات غزلها اعم از شرح شده و نشده، همچنین فهرست آیات و احادیث، ترتیب داده شده است.
توجه به کاستیهای مطالعات بلاغی سنتی، مانند آمیختگی علم معانی با علوم دیگر و با بیان و بدیع، آمیختگی حوزههای زبان و ادب و محدودبودن واحد بلاغی، در کشف شگردهای بلاغی متون لازم است و باید توجه داشت که مبانی نظری و عملی علم معانی مختص زبان فارسی، از راه استقصا در شاهکارهای ادبی این زبان به دست میآید. کتابهایی که در زمینه علم معانی به زبان فارسی نوشته شده یا قسمتی از آنها مربوط به این علم است، هیچ کدام مختص زبان فارسی نیست و همچنان سایه معانی عربی بر آنها سنگینی میکند. در این مقاله با توجه به مبنای علم معانی که تناسب سخن با مقتضای اوضاع و احوال است و با تأمل در اسرار بلاغی بخشهائی از متون ادبیات فارسی، مباحثی مانند انسجام، التفات، اغراق، گفت وگو و لحن در حوزه علم معانی مطرح شده و این نتیجه به دست آمده است که منابع این علم در هر زبانی، شاهکارهای ادبی آن زبان است و با جست وجو در این آثار میتوان شگردهای بلاغی فراوانی کشف کرد که تاکنون در این حوزه، بحثی از آنها به میان نیامده است.