پیر بوردیو شیوه نوینی برای تحلیل متن در جامعهشناسی ادبیات دارد. به نظر او هر فرد در طول زندگی خود با میدانهای متفاوت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درگیر است و حرکتهایی که در درون این میدانها رخ میدهد، آگاهانه و ناآگاهانه بر زندگی او تأثیر میگذارند. یکی از این میدانها، میدان ادبی است. بر اساس اصول بوردیو اثر ادبی هرچند متأثر از میدانهای گوناگونی است که نویسنده و خواننده به عنوان تولیدکنندگان معنا با آن درگیرند، اما یک متن زمانی ارزش ادبی مییابد که بیشترین وابستگی را به میدان تولید ادبی داشته باشد و چون درونیترین مسئله در میدان ادبی فرم آن است، به میزانی که یک اثر فرممدارتر باشد و با سایر میدانها ارتباط کمتری داشته باشد از ارزش بیشتری برخوردار است. حماسه آرش کمانگیر سیاوش کسرایی نخستین و معروفترین بازآفرینی این اسطوره در میدان ادبی ایران است، تحلیل این منظومه به شیوه بوردیو نشان میدهد چون این منظومه از اصل بیغرضی تبعیت نمیکند، در بسیاری بخشها به سمت سایر میدانها لغزیده و از ارزش ادبی آن کاسته شده است. در این بخشها کلمات و مضامینی وارد شده که بیش از آنکه توانایی ایجاد یک فضای جدید را داشته باشند همچون عنصری زاید در شعر ظاهر شده و اثر را از ناب بودن محروم کردهاند، کلماتی چون خلق و توده و مضامینی چون ستایش کار و زندگی در کنار حذف عناصر متافیزیکی و قوم پرستانه نشاندهنده تأثیر میدان مارکسیستی در این اثر میباشد.
مجموعه شعر "مهره سرخ" سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد. ... مهره سرخ گاه شناساننده تبار کسی است، گاه زیب و زیور گیسوان یا دست و گردن و کلاه و بازو و بازوبند و یا چون اندوخته ای پشتوانه رفاه. اما و همچنین "مهره سرخ" می تواند گه گاه چون سپرده ای تعهدآور نمودار و نقش پرداز منش و کردار آدمی نیز باشد که به ویژه در چنین حالتی، فاجعه، سهل انگاری در سپردن و ستاندن این امانت گرانبهاست.
سنگ و شبنم مجموعه ای است بس لطیف و دل انگیز از دوبیتی ها و رباعی ها و ترانه های سیاوش کسرایی. کسرایی یکی از برجسته ترین شاعران نیمایی معاصر ایران است.
بهمننامه يکي از منظومههاي مهم حماسي پيرو شاهنامه است که در اواخر قرن پنجم يا اوايل قرن ششم سروده شده است. اين منظومه از چهار بخش تشکيل شده که بخش اول آن ماجراي بر تخت نشستن بهمن و ازدواج او با دختر پادشاه کشمير است. بخش اول اين اثر، منظومه عاشقانه مستقلي است که ويژگيهاي يک اثر غنايي برجسته را دارد. در اين مقاله با مقايسه دو داستان نشان داده شده که اين بخش منظومه در مواردي چون توصيف صحنهها، شخصيتپردازي، استفاده از مضامين، نوع حوادث، شيوه روايت، ضرب المثلها و .... تشابه بسيار زيادي به ويس و رامين فخرالدين اسعد گرگاني دارد.
رنگها و سنگهای زینتی رنگین، به خاطر برانگیختن احساسات گوناگون از گذشته تاکنون در جوامع بشری مورد توجه مردم بودهاند. در هر جامعهای، بسته به نوع باور و پایههای اعتقادی مردم و برخی ویژگیهای رنگها، رنگ و سنگ رنگین خاصی بیش از دیگر رنگها برجسته شده و در زوایای گوناگون زندگی فردی و جمعی مردم نفوذ یافته است. سنگ فیروزه و رنگ فیروزهای از گذشته تاکنون در میان ایرانیان از چنین جایگاهی برخوردار بوده است. نگارنده در این مقاله سعی کرده است با کمک متون ادبی، کانیشناسی و ادب عامه، میزان ارزش و خواص و کارکردهای این سنگ جادویی را نزد عوام و خواص نشان دهد و ثابت کند که این سنگ و رنگ منسوب به آن به خاطر نوع نگرش اساطیری مردم که ریشه در ایران باستان دارد مورد توجه واقع شده است. در واقع این رنگ به خاطر ارتباط با تیشتر، فرشته موکل باران، در ادبیات مزدیسنا در نظر ایرانیان مقدس شده و نیرویی جادویی کسب کرده است.