بررسی آثار ادبی براساس رویکرد پساساختگرایی یکی از روش‌های نوین تحلیل متن است که، به منظور داشتن دیدگاهی انتقادی به دانش بدیهی انگاشته شده، به دنبال تناقض‌هایی درون متن می‌گردد تا بدین وسیله تقابل‌های دوگانه‌ای که متن را شکل می‌دهد شالوده‌شکنی کند و نشان دهد این تقابل‌ها بر بنیاد استواری قرار ندارد. بر اساس مطالعات بسیار گسترده‌ای در گفتار و نوشتار زنان در سال‌ها و فرهنگ‌های مختلف، شاخصه‌هایی به‌عنوان سبک زنانه به آثار زنان نسبت داده شده است که، خارج از معنای ارزش‌گذارانه‌ای که در تقابل‌های دوگانه وجود دارد، سبک زنان را در تقابل با سبک سخنِ مردان قرار می‌دهد. این ویژگی‌ها عبارتند از: کاربرد فراوانِ صورت‌های بیانگر، صورت‌های مبهمِ زبان، کاربرد فراوان منادا، جملات معترضه و عاطفی، بسامد زیاد جملات ناتمام، گرایش به ساده‌نویسی و جزئی‌نگری، سخن گفتن از موضع ضعف و عدم اقتدارگرایی، کاربرد فرایندهایی که فعالیت ذهنی زیادی نمی‌طلبد. در این مقاله برآنیم بر اساس بررسی شالوده‌شکنانه سبک زنانه در خاطرات تاج‌السلطنه که در شمارِ اولین روایت‌های تاریخی و داستان‌های زندگی‌نامه‌ای از زبان زنان محسوب می‌شود، و مقایسه آن با روایت زندگی‌نامه‌ایِ مردانه که در بافت و موقعیت یکسان توسط عزیزالسلطان نوشته شده (خاطرات ملیجک)، نشان دهیم که نسبت‌دادن برخی از این شاخصه‌ها به سبک زنانه اساس محکمی ندارد و با تغییر عوامل اجتماعی و فرهنگی تغییر می‌کند. شواهدی که ما را به این مهم رهنمون می‌شود عبارت‌اند از سخن گفتن از موضع قدرت، وجود صدای فعال، کاربرد پر بسامدِ فرایندهای پیچیده ذهنی در خاطرات تاج‌السلطنه.

منابع مشابه بیشتر ...

601fe579cca9a.png

ساخت‌شکنی در فرایند تحلیل ادبی

نصرالله امامی

ساخت‌شکنی یکی از پویاترین و جاذب‌ترین موضوعات در حوزه نظریه‌های ادبی است. نوشته‌هایی که در این زمینه به زبان فارسی موجود است، با همه ارج و ارزش خود، اغلب پیچیده، دشوار و دیریابند. هدف نویسنده در این کتاب در گام نخست، ساده‌سازی مفهوم ساخت‌شکنی و سپس کوشش برای تبیین بیشتر آن به کمک تحلیل داستانی از نظامی گنجه‌ای بوده است.

584f076d0edf8.PNG

تحلیل فرامتنی و کهن‌الگویی رمان به هادس خوش آمدید نوشته بلقیس سلیمانی

سیدعلی قاسم زاده

از جریان‌های داستانی معاصر، گرایش رمان‌نویسان زن به استقلال در سبک نوشتار زنانه است. به گمان برخی داعیه‌داران آن، این گرایش اغلب از رهگذر بازنگری در روایت‌های مردسالارانه و کوشش برای ایجاد نهضتی انتقادی با رویکرد بازخوانشی در روایتهای اسطوره‌ای محقق خواهد شد. به هادس خوش آمدید یکی از این رمان‌های انتقادی است که در آن نویسنده به نمایندگی از طبقه زنان، با عرضه الگویی اسطوره‌ای کوشیده است به کمک برخی روایت‌های اسطوره ای جایگاه نادیده انگاشته زنان را در جامعه به تصویر کشد. گویا به باور او، مانند کم رنگ‌شدن نقش الهه‌ها در اسطوره‌ها، نقش زنان در روایت‌های مردسالارانه مانند روایت‌های جنگی نادیده انگاشته شده است. از آنجا که رمان‌های اسطوره‌ای به سبب پیروی از الگوی اسطوره شخصیت‌ بنیاد هستند، در این پژوهش با محوریت شخصیت اصلی رمان، چارچوب نظری را با رویکرید تلفیقی برمبنای فرامتنیت ژرار ژنت و تحلیل کهن‌الگویی پیرسون استوار کرده‌ایم. از نتیجه کاربست این رویکرد برمی‌آید که نویسنده رمان با درآمیختن روایت‌های اسطوره‌ای ایرانی مانند رستم و سهراب و رستم و اسفندیار و اسطوره یونانی «پرسفونه و هادس» کوشیده است با اعتراض به روند مردسالارانه روایت‌های اسطوره‌ای غرب و شرق، راه نجات جامعه انسانی را واسازی تقابل مرد/ زن و احیای حقوق زنان در جامعه معرفی کند. بازنمایی شخصیت رودابه در قالب کهن‌الگویی «یتیم» و تبدیل آن به «نابودگر» ناکام گواه تناسب ساختاری متن و شخصیت با درون‌مایه اعتراضی رمان است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58bbd25af224b.PNG

رسایل محتشم کاشانی: ژانری ناشناخته

مریم صالحی نیا

محتشم کاشانی (935 ـ 996 ق) را به سبب قصایدش که در استواری به قصاید انوری و خاقانی می‌ماند، «خاقانی ثانی» و به واسطه ترکیب‌بند پر شوری که در مرثیه امام حسین (ع) سروده، «حسان‌العجم» نامیده‌اند. اما وجه خلاقه سبک محتشم ـ که چندان مورد توجه سبک‌شناسان و مورخان ادبی قرار نگرفته ـ نه در غزل‌ها و قصاید، بلکه در دو رساله «جلالیه» و «نقل عشاق» اوست. به لحاظ ساخت روایی ـ تغزلی و بیان تجربه‌های وقوعی و واسوختی، این دو رساله منحصر به فردند و در تبیین مکتب وقوع و واسوخت نیز، آن‌گونه که باید، مورد توجه محققان قرار نگرفته‌اند. محتشم روایت منثورعشق واقع‌گرا را با غزل‌های بالبداهه (و گاه نیز برای تکمیل مطلب با قالب‌های شعری دیگر) درآمیخته و گونه ادبی متفاوتی ابداع کرده است. موضوع این مقاله، معرفی این گونه ناشناخته و تبیین ویژگی‌های ساختاری و سبکی این نوع روایت تغزلی در این دو رساله محتشم است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در نثر و متون
مقاله
586028e26cded.PNG

تأملی در نظریه انواع در ادبیات فارسی

مریم صالحی نیا

گونه‌شناسی ادبی یا نظریه انواع ادبی یکی از نظریات مطرح در حوزه نظریه ادبی است که در حیات حدوداً دوهزار و چهارصد ساله خود محمل مناقشات، رد و قبول‌ها و جرح و تعدیل‌های فراوانی بوده‌است. در این مجادلات، مسائل و مباحث مختلفی مطرح‌شده که سبب گسترش، تعمیق و امروزه تثبیت این نظریه شده‌است. این مقاله بر آنیم‌ تا از انبوه مباحث مطرح‌شده در این نظریه، به مسائلی بپردازیم که توجه به آنها در مطالعات گونه‌شناختی ادبیات فارسی ضروری است؛ مسائلی چون: تعریف نوع ادبی، رابطه نوع ادبی با آثار ادبی، انواعِ انواعِ ادبی (انواع بنیادی)، قراردادهای نوع، نوع ادبی و ایجاد انتظارات، میزان رعایت قراردادهای نوع، نوع ادبی و بینامتنیت، زمانمندی انواع ادبی، نوع ادبی و فرهنگ، نوع ادبی و تاریخ ادبیات، دور در گزینش انواع ادبی، و تعریف و نام‌‌گذاری انواع ادبی. این مقاله ضمن طرح این مباحث، به نقد رویکرد سنتی نظریه انواع ادبی فارسی پرداخته و ضرورت اتخاذ رویکرد جزئی‌نگرانه به انواع ادبی را یادآوری کرده‌ایم.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله