«تکرار» در زيباشناسي هنر از مسايل اساسي است و در ادبيات و به خصوص در شعر، نقش بسزا دارد که در صورت کاربرد مناسب، تکرارها مي‌توانند بر جنبه زيبايي شناسيک و هنري يک اثر تاثيرگذار باشند. از سوي ديگر، از ديدگاه سبک‏شناسي نيز تکرار واژه مي‏تواند بيانگر، سبک شخصي (=شاخصه سبکي) باشد. در شعر کلاسيک، قافيه و رديف در جايگاه يکي از ارکان شعري حضور دارد، اما اين قافيه و رديف ـ که در شعر معاصر دست و پاگير محسوب مي‌شود ـ از جهتي ديگر بروز يافته و عنصر تکرار، جايگزين آن شده است. تکرار در سطوح مختلف (واک، هجا، واژه و جمله يا عبارت) در شعر معاصر ديده مي‌شود و شاعران معاصر، چه براي توسعه معاني و حسن تاثير و چه در زمينه سود جستن از نغمه و آهنگ کلام، از آن بهره برده‌اند. روي هم رفته مي‌توان روش تکرار را پرکاربردترين روش در شعر اين دوره دانست که به يکي از مهم‌ترين عناصر زيبايي آفريني در شعر معاصر تبديل شده است. با توجه به اهميت و بسامد بالاي استفاده از تکرار در شعر معاصر، در اين مقاله سعي شده است به طور دقيق به کارکردها و نقش‌هاي تکرار در شعر نو توجه شود. بدين منظور، اشعار برخي از بزرگان شعر معاصر مانند سهراب سپهري، فروغ فرخزاد و احمد شاملو مورد بررسي قرار گرفتند و کارکردهاي گوناگون تکرار از جهات مختلف در شعر ايشان واکاوي گرديد و نتايج قابل ملاحظه‌اي به دست آمد که در متن اين جستار، آمده است.

منابع مشابه بیشتر ...

65b7c4242d64e.jpg

پروا مکن که رویا ببینی

مارگوت بیکل

برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...

65ae77668570b.jpg

چهل کلید

سیاوش کسرایی

مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیت‌های ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سال‌های پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57ceebe578d06.PNG

ريخت‌شناسي قصه «قلعه ذات الصور» در مثنوي، طبق نظريه ولاديمير پراپ

مسعود روحانی

ريخت‌‌شناسي قصه‌‌هاي عاميانه، در سال 1928 م. توسط فرماليست روسي «ولاديمير پراپ» آغاز شد. وي اساس کارش را بر پايه اعمال شخصيت‌‌هاي قصه نهاد و عملا، ساختار صد قصه از قصه‌‌هاي جن و پري روسي را مورد تجزيه و تحليل قرار داد. تحليل ساختاري که در حوزه ادبيات فارسي، به‌ تازگي مورد استقبال قرار گرفته است، گامي است در جهت شناخت دقيق ‌تر و همه جانبه‌تر آثار ادب فارسي. اين تحقيق بر آن است که يکي از قصه‌‌هاي مثنوي با عنوان «قلعه ذات الصور» را بر اساس نظريه ولاديمير پراپ، مورد تحليل و بررسي قرار دهد و به الگويي ساختاري موافق با الگوي پراپ دست يابد.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی مشاهیر ادبیات فارسی/مولوی/پژوهش درباره مولوی
مقاله
57c530a5ddd0e.PNG

سهراب سپهري، انديشه‌اي عادت‌ستيز، شعري هنجارگريز؛ بررسي سه دفتر شعر «صداي پاي آب، مسافر و حجم سبز»

مسعود روحانی

يكي از رويكردهاي گوناگون امروزه به آثار ادبي، همزمان متن و محتوا را در نظر مي‌گيرد و از افراط و تفريط‌هاي پيروان فرماليسم و محتواگرايان دوري مي‌جويد. كساني چون باختين و گلدمن، شيوه تحقيقاتي خود را بر چنين رويكردي بنيان نهاده بودند. در اين رويكرد اعتقاد بر اين است كه ميان محتواي اثر و جهان بيني نهفته در آن با متن اثر، رابطه‌اي تنگاتنگ وجود دارد. بررسي شعر سهراب سپهري مي‌تواند گواهي بر درستي چنين رويكردي باشد؛ چرا كه مي‌توان ميان انديشه عادت‌ستيز سپهري و زبان هنجارگريزش ارتباط برقرار كرد. مطالعه شعر سپهري نشان مي‌دهد كه انديشه عادت‌ستيز او بر زبانش نيز تاثير گذاشته است. نمونه‌هاي فراوان هنجارگريزي و هنجارشكني در شعر او موكد اين امر است. نكته قابل تامل اينكه سپهري از بين انواع هنجارگريزيها (= معنايي، واژگاني، زماني) بيشتر از هنجارگريزي معنايي مانند تشخيص، پارادوكس، كاربرد تصاوير و تركيبات تازه، نماد و حس‌آميزي و ... استفاده كرده و از انواع ديگر هنجارگريزي، كمتر بهره جسته است. دليل اين امر را بايد در انديشه و نظام خاص فكري سهراب جستجو كرد كه از سويي بيشتر در پي توجه به معنا و ارايه مضامين و انديشه‌هاي عرفاني است و از سويي ديگر هر گونه رويكرد به گذشته را نفي مي‌كند و همواره در پي تازگي و غبارروبي از هستي است. بنابراين نمي‌توان انتظار داشت از هنجارگريزي زماني (باستانگرايي) ـ كه مخالف ديدگاه فكري وي است ـ استفاده كند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله