تاریخنویسان باخترزمین شیوه فراگیر فرمانروایی را در خاور «خودکامگی خاورانه» (= استبداد شرقی) میدانند و میخوانند، تو گویی که این شیوه در باخترزمین هرگز روایی نداشته است. در این جستار نشان داده شده است که آنان فرمانروایی آیینی را با خودکامگی درآمیختهاند. سپس بر پایه شاهنامه فردوسی، این دیدگاه کاویده و بررسی شده است و از شیوههای دیگرسان در فرمانروایی سخن رفته است. شیوههایی چون: شیوه شورابی.
کتاب حاضر گزارشی تاریخی از حاکمیت زنان در کشورهای مسلمان ایران، هند، مصر و عراق است که طی قرن های هفتم تا دوازدهم قمری به فرمانروایی رسیدند. حاکمیت خاتون های مسلمان در ایران بعد از اسلام نمونه بارزی از حاکمیت قدرت و مدیریت زنان می باشد. پس از اسلام با روی کارآمدن سلسله های ترک و مغول به واسطه قوانین قابل تسامحی که در زمینه حقوق زنان وجود داشته، زنان موقعیت حکمرانی دولت را به دست آوردند. رضیه خاتون اولین پادشاه زن دولت مسلمان ترک بود که با اقتدار حکمرانی کرد. شجرالدر- دومین پادشاه زن مسلمان- از راه انتخاب به حکومت رسید؛ ولی به علت عدم تایید خلافت بعد از مدتی مجبور گردید سلطنت را رها کند. ترکان خاتون، پادشاه خاتون، آبش خاتون و… از دیگر فرمانروایان زن مسلمان هستند که طی دوره هایی زمام امور را به دست گرفتند
سیر الملوک یا سیاستنامه اثر خواجه نظام الملک طوسی یکی از مهمترین آثار نثر فارسی در قرن پنجم هجری است که به فرمان ملکشاه سلجوقی در باب آیین فرمانروایی و کشورداری نگاشته شده است. روانی و شیوایی و ایجاز سخن در این کتاب چنان است که اهل ادب آن را یکی از چند کتاب معدود گرانبهایی دانستهاند که برای فراگرفتن دقایق هنر نویسندگی باید از آنها بهره جست. این کتاب توسط هیوبرت دارک از ایرانشناسان انگلیسی تصحیح شده است. از کوششهای دارک تحقیق در لغات و اصطلاحات و قواعد دستور زبان این کتاب است که راه را برای مطالعه دیگر محققان میگشاید.
"چامهی ترسایی" یکی از شگرفترین چامهها در دیوان خاقانی است. وی این چامه را در سالیان پنجاه از زندگانی خویش در زندان سروده است. چامهسرای بزرگ، آنگاه که به سومین سفر خویش به آهنگ دیدار از کعبه دست یازید، به خشم "شروانشاه" دچار آمد و دربند افتاد. در این اوان، بزرگزادهای از بیزانس، که "آندرونیکوس کومننوس" نام داشت و شروانشاه را در پیکار با روسیان یاری داده بود، به شروان آمد. خاقانی زمان را نیک شایسته دید، خواست که به پایمردی و یاری این بزرگزادهی ترسا، شروانشاه را بر خویش بر سر مهر آورد؛ سپس بند چامهای شگفت را سرود که "قصیدهی ترسائیه" خوانده شده است، و در فرجام آن، آندرونیکوس کومننوس را ستود. به پاس ترسا کیشی ستوده، زبانآور شروانی در این چامه پهنهای فراخ یافته است تا به نشان دادن دانش گستردهی خویش از آیین و فرهنگ ترسایان، تیز و تفت و توانا، به هر سوی بتازد؛ و شوخ و شگفتی کار، طرحی نوآیین و دیگرگون در سخن دراندازد. کتاب "سوزن عیسی" در سه بخش واژهشناسی، زیباشناسی، و ژرفاشناسی نوشته شده است و هر بیت چامه در آن از این سه دید، و هرگاه که نیاز نبوده است، تنها از دو دید نخستین کاویده شده است.
کتاب «سراچه آوا و رنگ» گزیده ای است از قصاید، غزلها، قطعه ها و رباعیات خاقانی شروانی که به همراه درآمدی در شیوه سخن خاقانی و زندگی او، به انتخاب و شرح دکتر میرجلا ل الدین کزّازی فراهم آمده است. انتخاب و گزینش اشعار به گونه ای بوده که مخاطبان را با فضا و دنیای شعر خاقانی آشنا کند. در شرح ابیات، شیوه های بلاغی و نکات زیبایی شناختی، ریشه شناسی، واژه شناسی، باورشناسی، نمادشناسی، زبان شناسی تطبیقی و سبک شناسی مورد توجه بوده است.