در تاويل شعرهاي نمادين نيما يوشيج، با اين پيش فرض روبرو هستيم كه تعدادي از اين شعرها داراي درونمايه اجتماعي ـ سياسي است كه شاعر به دلايلي نميتوانسته يا نميخواسته آنها را به طور روشن و صريح بيان كند و براي ابلاغ آنها به نمادهاي شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعي دارد با استفاده از شيوههاي تاويل شلايرماخر و همفكرانش، به معنا و پيام مورد نظر مولف هنگام سرودن شعر، نزديك شود. براي اين منظور، از طريق مطالعات مستمر و دقيق در زندگي، آثار، افكار و اوضاع اجتماعي ـ سياسي روزگار نيما و نيز راهنمايي خود متن، به عنوان يك اثر زباني، مدعي است كه توانسته است تا حدودي به اين منظور دست يابد. در مقاله حاضر، علاوه بر تاويل دو شعر«شب پره ساحل نزديك» و «سيوليشه»، به لحاظ نزديكي فضاي حاكم بر دو شعر، كه از تلنگرزدن كسي به شيشه پنجره اتاق شاعر سخن ميگويند، و نيز از نحوه سخن گفتن و برخورد شاعر با هر دو مورد، نگارنده به اين نتيجه رسيده است كه نمادهاي «شب پره ساحل نزديك» و «سيوليشه»، هر دو به موقعيتي يكسان يا مشابه كه در آن شخصي با گرايشهاي كمونيستي، به اميد رخنهكردن در خانه نيما، به شيشه اتاق وي ميكوبد، اشاره دارند. اين رويكرد به شعرهاي نمادين نيما، به هيچ وجه به معني انكار رويكرد مخاطب محور به متون ادبي نيست؛ و نگارنده حتي در مورد شعرهاي نمادين داراي پيامهاي اجتماعي ـ سياسي، تاويلهاي متفاوت را از ديدگاههاي مختلف ممكن ميداند.
نیما برای فرهنگ و شعر فارسی متحمل رنجهای بسیاری شد که در لابلای جستارهای این مجموعه درباره این موارد سخن گفته شده است. او نهتنها تصنع را از شعر دور کرد، بلکه شعر را از آن صورت ابتدایی و بدوی به صورت معقول و جهانی درآورد. نویسنده در این کتاب درباره این موضوعات در شعر نیما سخن گفته است: وزن نیمایی، قافله نیمایی، پایانبندی در شعر نیمایی و .... .
نیما از شعر کهن و سبک خراسانی راه افتاد و به اسلوب جدید رسید. آفرینش قطعههای اشعار جدید در زندگانی او به تصادف نبود، بلکه ثمره کوششی پیگیر و جانفرسا بود. او بیستسی سال در این راه وقت صرف کرد و از تجربهای به تجربهای و از آزمایشی به آزمایش دیگر رفت. نیما یکی از شاعرانی است که در تجدد ادبی قرن معاصر بیش از دیگر شاعران سهیم است. او در شیوه چکامهسرائی قدیم استاد بوده ولی طرز جدید ویژهای برای شخصیت داستانی خود اتخاذ نموده است. دو شاهکار او یعنی «افسانه» و «برای دلهای خونین» ترجمان مسلک بدبینانهاش هستند. در این کتاب عبدالعلی دستغیب که از منتقدان برجسته است، افزون بر آنکه فرم و محتوای اشعار نیما را مورد مطالعه قرار داده، با نگاهی بیرونی نیز به سراغ آنها رفته و روشی جامعهشناسی را در تحلیل خود به کار گرفته است.
«کک کي» از آن دسته شعرهاي نمادين نيماست که تاريخ سروده شدنشان ذيل شعر ذکر نشده است، اما نيماپژوهان آن را ميان دو شعر «برف» و «پاسها از شب گذشته» قرار دادهاند که به ترتيب داراي تاريخهاي 1334 و زمستان 1336 هستند. ساختار، پيام و محتواي شعر نيز بر اين امر صحه ميگذارد. نگارنده در مقاله حاضر، به روشي برگرفته از آرا شلاير ماخر با مطالعه آثار نيما و درباره نيما و اوضاع و شرايط اجتماعي، سياسي، فرهنگي سالهاي پس از کودتا تا پايان عمر نيما، به تاويل «کک کي» پرداخته است. وي در مورد شعرهاي نماديني که شاعر در آنها سعي در ابلاغ پيامي اجتماعي ـ سياسي دارد، تلاش براي دست يافتن به معناي مورد نظر مولف را از وظايف تاويلگر ميداند، ضمن اين که به سبب تراوش معني از نماد و اهميت افق معنايي تاويلگر، بر امکان تاويلهاي مختلف از اين گونه شعرها، با انگيزههاي زبانشناختي محض، تاکيد ميورزد.
استعاره به عنوان مبحثي مهم و قابل اعتنا از ديرباز در حوزههاي فلسفي و ادبيات مطرح بوده است و متفکران و اديبان از عهد درخشش تمدن يونان باستان تا امروز به آن پرداختهاند. امروزه با پيشرفت و گسترش زبانشناسي، استعاره به عنوان فرايندي ذهني ـ زباني مورد توجه زبانشناسان بويژه زبانشناسانشناختي قرار گرفته است. از نظر اين زبانشناسان، استعاره به مثابه ابزاري براي تفکر، درک و شناخت مفاهيم انتزاعي است. نگارنده در اين مقاله، ضمن طرح ديدگاههاي نوين در اين حوزه با تاکيد بر نظريات زبانشناسانشناختي بويژه جرج ليکاف به شناسايي و معرفي استعاره در شعرهاي قيصر امينپور در آخرين دفتر شعر او «دستور زبان عشق» ميپردازد. ليکاف با تاکيد بر نظريه معاصر، استعاره را در مفهومي متفاوت، يعني نگاشت بين قلمرو در نظام مفهومي به کار گرفته است.