از ابتداي دهه 1960 تحت تأثير ديدگاه جامعهشناسان، به ويژه دوركيم، براي اولين بار، دين به عنوان پديدهاي چندبعدي مطرح گرديد و واچ براي آن سه بعد قايل شد: نظري / باور، عملي / مناسكي و جمعي / انجمني. در سال 1965 گلاك و استارك براي همه اديان جهان پنج بعد قايل شدند: 1- اعتقادي 2- مناسكي 3- تجربي 4- فكري 5- پيامدي؛ و بيشتر پژوهشگران اين الگو را پذيرفته و آن را براي مطالعه هر ديني مناسب دانستند. بدون ترديد، دينداري از ابعاد مهم شخصيتي حافظ شيرازي است كه قابليت بررسي با الگوي گلاك و استارك را دارد. در اين مقاله با توجه به غزليات حافظ به تحليل و توصيف ابعاد دينداري او بر اساس الگوي مذكور پرداخته شد و مطابق نتايج تحقيق، حافظ به توحيد، نبوت و معاد معتقد است. طلب حقيقت از مهمترين ويژگيهاي بعد مناسكي و دليل بر عملگرايي او در واجبات شريعت و مقامات طريقت و فضايل معنوي است. تجربههاي ديني او كيفيت معرفتي از نوع شهودي و اشراقي داشته و توجه، شناخت، ايمان و اميد از جلوههاي عمده آن محسوب ميشوند و توحيدانديشي، خشنودي از قضاي الهي، عمل به فرايض، شركت در مراسم ديني، آراستگي به فضايل معنوي، ايمان استوار، بندگي عاشقانه، وصول به وحدت و مقام انسان كامل از پيامدهاي مهم دينداري وي به شمار ميآيند.
سالهای سال است ایرانیان، پیرو جوان و خرد و کلان هر آنگاه که مشکلی یا غمی دارند، عزیزی در سفر، امر خیری در پیش یا قصد انجام کاری، از دیوان حافظ استشاره میکنند و بدان تفال میزنند.متاسفانه در بین عامه مردم و گاه در میان دانش آموزان و دانشجویان چه بسیار بوده و هستند که حافظ را میخوانند، ولی در فهم پاره ای کلمات و مفاهیم آن در می مانند و منبعی که آنان را در حل مشکل یاری کند وجود ندارد و برای همگان هم امکان دسترسی به مآخذ گوناگون و عمده یا مراجعه به حافظ شناسان و حافظ فهمان نیست و جای فرهنگی اختصاصی که بتواند مددکار این خوانندگان باشد خالی بود. کتاب حاضر به همت و کوشش شخصی تهیه شده که به قول خود، از اوان کودکی و نوجوانی با قرآن و بوستان سعدی و دیوان حافظ آشنا و مانوس بوده است و طی مراجعه به ماخذ گوناگون و مسافرت به بلاد مختلف و مطالعه در آثار فرهنگی و اسلامی، حاصل یادداشتهای خود را در اختیار خوانندگان قرار داده است.
شعر حافظ جلوه ها و جنبه های متفاوتی دارد که تاکنون حافظ شناسان و حافظ پژوهان از دیدگاه های مختلف به بحث و بررسی آن پرداخته اند.اما-همچنانکه از مقاله های ماهنامه ی حافظ پیداست-هنوز دفتر حافظ شناسی بسته نشده است،چونکه شعر حافظ دفتر زندگی است و زندگی با مظاهر مختلف و جلوه های متفاوتش همواره ادامه دارد،در نتیجه ماجرای شعر حافظ نیز پایان ناپذیر است. از نظر سیاسی عصر حافظ یکی از ناآرامترین و آشفته ترین دوران های تاریخ کشور ماست.«مقارن عصر کودکی او در ایران بلکه در جهان اسلام ملوک الطوایفی حاکم بود و هر سرزمین به دست خاندان حکومتگیری اداره میشد.»امیران یکی پس از دیگری می آمدند و ستم میکردند و پس از چند صباح به دست خونخواری دیگر واژگون می شدند.در قرن هشتم ده پادشاه در شیراز به حکومت رسیدند. دورانی که خونریزی و توحش بیداد میکرد و ریا و تظاهر همه ی بافت های اجتماعی را فاسد کرده بودو فساد همه ی افراد و طبقات مردم را فراگرفته بود.میتوان گفت«نابسامانیهایی را که فتنه ی مغول تحت لوای حکومت ایل خانان بر ایران تحمیل کرد،در قرن هشتم زیر نفوذ مذهب منحط و مصلحتی آن روزگار به اوج خود رسید». در دوره حیات شاعر، شاه شیخ ابو اسحاق نیز می زیسته است که گفته اند علاوه بر سیاست و دیانت ، اهل هنر نیز بوده است و به ادب شیفتگی می نموده است.او در 744 ه.ق. خود را پادشاه نامید و سکه زد و خطبه خواند. این پادشاه مردی خوشگذران و سهل انگار و ضمنا شیفته آثار هنری و ادبی بود. شاه شیخ ابو اسحاق در دوره حکومت خود بیش از همه و همیشه با امیر مبارزالدین محمد مظفری زد و خورد داشت.امیر مبارزالدین حاکم یزد و کرمان بوده و رقیب و مخالف شاه شیخ ابو اسحاق که درسالهای 749 و 751 و 753ه.ق.با او جنگ نمایان کرده است. حافظ در غزلهای مختلفی از دگرگونی اوضاع سیاسی و اجتماعی و ناسازگاری روزگار و سقوط ارزشها گله و شکایت میکند. همچنین یکی از بهترین نمونه های آن شکواییه ای است با مطلع: یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟ دوستی کی آخر آمد؟دوستداران را چه شد؟
نظریههای متعددی در حوزه زبانشناسی شناختی مطرح شده که «استعاره مفهومی» و «طرحواره تصویری» بیشترین اهمیّت را دارند. طرحوارههای تصویری ساختهایی از فرایند شناختیاند که بهواسطه تجربههای فیزیکی انسان در برخورد با جهان خارج شکل میگیرند و امکان درک و تحلیل مفاهیم انتزاعی را فراهم میآورند. طرحوارههای تصویری گونههای مختلفی دارند، نظیرِ طرحواره های حرکتی، طرحوارههای حجمی، طرحوارههای قدرتی. طرحواره چرخشی یا دوری یکی از گونههای طرحوارههای حرکتی است که میتواند از انگاشت طبیعی یا قراردادی شکل گرفته باشد. مفاهیم انتزاعی طرحوارههای چرخشی در غزلهای سعدی و حافظ در سه دسته جای میگیرد: سعدی: طلب، شکایت و ترک؛ حافظ: طلب، شکایت وتسلیم. تحلیلهای شناختی حاصل از طرحوارههای چرخشی این دو شاعر عبارتند از: 1. درک سعدی از حرکت زمان خطی است و فهم حافظ، دایرهای. 2. درک حرکت خطی سعدی بر واقعگرایی و فهم دایرهای حافظ بر آرمانگرایی او دلالت دارد. 3. سعدی به دلیل درک حرکت خطی در گروه انسانهای تراژیک جای میگیرد و حافظ به دلیل فهم حرکت دایرهای در شمار انسانهای حماسی. 4. شکل کاربرد واژگان و ساختارکلی غزلها، از مرکزگریزی سعدی و مرکزگرایی حافظ حکایت میکنند.
شادي يکي از ويژگيهاي هويت ايراني است و در ايران بعد از اسلام تا عصر حافظ در اشعار فردوسي، منوچهري، خيام، مولانا و حافظ بيشترين نمود را دارد. عيش و خوشدلي در غزليات حافظ به دو نوع ابژکتيو يا بيروني يا آفاقي و سوبژکتيو يا دروني يا انفسي تقسيم ميشود. خوشدلي بيروني بر عواملي مانند باغ و بهار، طرف جويبار و مي خوشگوار و ... بويژه بر سه عنصر مي، مطرب و معشوق زميني يا نمادين استوار، و نتيجه آن، احساس آرامش ناپديدار دروني است. خوشدلي دروني، محصول عواملي چون پيوند با امر قدسي و تبديلشدن حالت شادي به مقام است و براحساس حضور معشوق حقيقي در دل، اشراق و روشني ضمير تکيه دارد و موجب آرامش پايدار دروني ميشود. مباني عيشها و خوشدليهاي حافظ را ميتوان به پنج دسته تقسيم کرد: 1. روانشناختي 2. فلسفي 3. ديني 4. سياسي ـ اجتماعي 5. عرفاني. اين مقاله به بررسي و تحليل هر يک از اين مباني پرداخته است.