پس از انتشار سمفونی مردگان (1368)، منتقدان بسیاری بر تأثیرپذیری عباس معروفی از رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر انگشت نهادند. با گذشت بیست و سه سال از انتشار این رمان، امروزه نیز کسانی این موضوع تأثیرپذیری را به شکلهای گوناگون تکرار میکنند. شاید با انتشار ازل تا ابد (درونکاوی رمان «سمفونی مردگان»)، خاصّه مقاله آیا "خشم و هیاهو" گرده "سمفونی مردگان" است؟ از الهام یکتا و از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان از جواد اسحاقیان و مقالههای دیگری که به بررسی تطبیقی این دو رمان پرداختهاند، ضرورتی بر بازخوانی مجدد این جریان احساس نشود. گذشته از این جریان، نادر ابراهیمی (1315-1387)، در مصاحبهای با عنوان «غوطهخوردنی غریب در داستان»(1376)، بدون هیچ اشارهای به سمفونی مردگان، نویسندهی این رمان را به «سرقت ادبی» متهم کرده است؛ آنهم نه در ارتباط با خشم و هیاهو، بلکه در ارتباط با بار دیگر شهری که دوست میداشتم (1345). در این نوشتار، با قائل شدن بر اصل «اضطراب تأثیر»، به عنوان وجدانِ عمومی اهلِ قلم، و با تأکید بر سخن چندارزشی به اتهامهای نادر ابراهیمی درباره سمفونی مردگان و چرایی و چگونگی تأثیرپذیری عباس معروفی از بار دیگر شهری که دوست میداشتم پاسخ گفتهایم.
نادر ابراهیمی بیشتر به اعتبار دلبستگی به کودکی، کودکان و ادبیات کودک برای نویسندگان کودک و نوجوان و به تبع آن «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان» مطرح بوده و هست و این ویژهنامه، همین وجه از جمیع وجوه او را در نظر گرفته است؛ گرچه گاه نویسندگانی با نگاهی بزرگسالانه، تعلقات بزرگسالانه یا حتی علایق سیاسیاش را نیز ذکر کردهاند؛ اما محور این مقالهها نادر ابراهیمی نویسنده کودکان و نوجوانان است.
این کتاب تنها یک نقد جزمی درباره آثار معروفی نیست، بلکه این کتاب بحثی است جامع در معرفی یکی از سبکهای ادبیات معاصر جهان که در میان قشر کتابخوان ایرانی ناشناخته مانده است. اما از طرفی بدون معرفی این سبک هم نمیشد چگونگی و با لایههای سمبولیک (رمزی) آثار معروفی که با محتوای ضداسلامی و ضدملی و ضدمردمی تصنیف شدهاند، روشن و آشکار نمود. آثار معروفی بدانجهت در این کتاب گنجانده شدهاند که نمونه ایرانی این سبک به شمار میروند.
اگر بخواهیم در جستوجوی متن یا متنهایی باشیم که رمان سمفونی مردگان (1368) براساس آنها گسترش یافته است، بیتردید یکی از آن متنها، کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ تألیف بابا صفری (1299- 1382) خواهد بود. این متن در سراسر سمفونی مردگان حضور چشمگیری دارد و بهشیوههای گوناگون در تاروپود آن تنیده شده است؛ تا آنجا که گاه بهجای صدای عباس معروفی، آوای بابا صفری را میشنویم. سمفونی مردگان یک رمان تاریخی نیست؛ اما ازنظر تاریخی، رویدادهای سالهای 1313 تا 1355 را در اقلیم اردبیل بهتصویر میکشد. در نگاه نخست، شاید اصلیترین دلیلی که نویسنده را برانگیخته تا بهسراغ اردبیل در گذرگاه تاریخ برود، عنوان «اردبیل» در این کتاب بوده است؛ اما فراتر از این جریان، نویسنده نهتنها برای بازسازی رویدادهای تاریخی از متنی تاریخی وام میگیرد، حتی در مواردی شخصیتهایی را خلق میکند که برابرسازیشده شخصیتهایی واقعی بودهاند. در این نوشتار، لحظههایی را یادآور شدهایم که سمفونی مردگان براساس اثرپذیری مستقیم از کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ نوشته شده است.
داستان هابيل و قابيل در ادامه و كنار داستان آفرينش، يکي از اصلي و اصيلترين اساطير انساني است که جريان روايت آن در حصار زمان و مکان خاص، متوقف نمانده و در سرشت و سرنوشت اعصار، ردپايي ژرف برجاي نهاده است. مقاله پيش رو کوششي است براي بررسي داستان هابيل و قابيل در برخي از رمانهاي ايراني و غير ايراني از جمله «هابيل»، «افسانه فلوت بداغ»، «سمفوني مردگان» و «فريدون سه پسر داشت»؛ و نيز بررسي تاثير نوع ادبي رمان به عنوان قالب ادبي غالب در ادبيات اين روزگار، با امکانات و ويژگيهاي خاص خود، در روند بازخواني و بازآفريني اين اسطوره.