انسانها در هر كجاي جهان و در هر دوره و فرهنگي استعدادها و ظرفيتهايي مشترك دارند كه از ماهيت وجودي و حتي شناخت آنان ناشي ميشود. بخشي عظيم از شناختها و تجربههاي انسانها عمومي و مشترك است، هر چند اختلافهاي فرهنگي و زماني و مكاني و تجربههاي شخصي تفاوت داشته باشد. نكته مهم اينجاست كه اين اختلاف و تفاوت در روساخت اين فراوردههاست و ژرفساخت آنها تقريبا يكسان و شبيه يكديگر است، زيرا ماهيت ظرفيتها و استعدادهاي آدمي به سبب تأثير كمتر اختلاف تمدن و فرهنگ بيشتر شبيه يكديگر ميبينيم، چنانكه ميان افلاطون، سهروردي، مولوي و يونگ درباره ساختار جهان و روان آدمي در ژرفساخت شباهتهايي هست. اين شباهت ناشي از اشتراك استعدادهاي انساني است و در رويساخت اگر اختلافي هست، ناشي از اختلاف فرهنگي و زماني و مكاني است. با طرح مثل افلاطون و صورت مثالي سهروردي و صور معنوي و روحاني زرتشت (فروهرها) و ضمير ناخودآگاه جمعي يونگ (اركئوتايپ) و آنچه عطار و مولانا درباره «تو» گسترده پنهان يا «من» ملكوتي بينهايت مطرح كردهاند، ميتوان بهروشني شباهت اين انديشهها را در ژرفساخت ملاحظه كرد.
در این مجموعه مقداری روایت و داستانهایی که مربوط است به برخوردهای زرتشت و گشتاسب از ادبیات سنتی مزدایی گرد آمده و در پایان نیز یکی دو سروده از شاعران زرتشتی سده های گذشته به نقل آمده که تنوع و چگونگی کیفی و کمی این آثار را نشانگر است
کتاب های اوستا عبارتند از:گات ها،یسنا،ویسپرد،پشت ها وندیداد خرده اوستا گات ها دارای 5 بخش است: اهنود،اشتود،سپنتمد،وهوخشتر،وهیشتواپشت. گات ها از کهن ترین و سپنتاترین بخش های اوستاست که از اشوزر تشت به یادگار مانده است.کهن ترین ادبیات هر قومی را سرود یا شعر یا مناجات تشکیل میدهد زیرا مردم میتوانند شعر و ترانه و سرود را به آسانی از بر کنند و به خاطر بسپارند.
محمد بن سلیمان، ملقب به فضولی در عراق متولد شد. درباره زادگاه او اختلاف است. بعضی کربلا، بعضی بغداد و بعضی حله را زادگاه او شمردهاند. سال تولد او نیز دقیقاً معلوم نیست و بیشتر احتمال دادهاند که دهه آخر قرن نهم متولد شده باشد. درباره سال وفات او چندان اختلافی نیست. عهدی بغدادی صاحب گلشن شعراء که معاصر او بوده، اشاره کرده است که در سال 963 هجری به مرض طاعون در شهر مقدس کربلا درگذشته است.
خواب و رويا، جايگاهي مهم در دين اسلام دارد. وحي، در اوايل بعثت پيامبر (ص) به واسطه روياي صادقه بوده است. نويسندگان اوليه اسلامي توجه خاصي به خواب و تعبير آن داشته و نوعي ادبيات غني در اين باب به وجود آوردهاند. عرفا و صوفيه، نسبت به اعتقادات و پيش فرضهايي که علماي اسلامي در كتابهاي تعبير خواب آوردهاند، آشنايي داشته و از آن پيروي کردهاند؛ اما براي آنها روياي صادقه اهميت خاصي داشته و به واسطه آن به معرفتي منحصر به فرد که به سير روحاني آنها کمک ميکرده است، دسترسي مييافتند. اين مقاله به بررسي خواب و رويا در آثار مولانا ميپردازد. مولوي در آثار خود سخني منظم و مفصل و يا نظريهاي کامل، در مورد خواب و رويا ارايه نميکند؛ بنابراين براي بررسي اين مساله، به پنج بخش عمده نسبت به خواب و رويا، پرداختهايم: 1. تقسيمبندي خواب و رويا و برخي تعاريف مربوط به آن 2. عالم خواب و رويا، 3. ارتباط بين عالم رويا و بيداري، 4. رويت خدا در خواب، 5. مساله برگشت به اصل. به واسطه اين پنج بخش، ابعادي از مساله خواب و رويا در آثار مولوي و جايگاه آن در نظر او روشن ميگردد.