بسامد در زبان ‌شناسي همچون ديگر حوزه‌‌هاي علوم مختلف كاربردهايي فراوان دارد و بر همين اساس تعاريفي متنوع براي آن ارايه شده‌ است. آن‌ چه در اين پژوهش از مفهوم بسامد بر مي‌‌آيد، تعداد دفعات ظهور يک عنصر زباني در يک متن است و از همين روي مستلزم انجام كارهاي آماري است. در اين مقاله نگارندگان بر آنند تا به بررسي «قانون زيف» يعني رابطه ميان بسامد و طول واژه در متون فارسي بپردازند. به همين جهت دو متن قديمي و امروزي شامل 1500 واژه، ‌انتخاب شده‌ است و تاثير بسامد بر طول واژگان قاموسي و نقشي مورد بررسي قرار گرفته‌ است كه نتيجه بدست آمده، قانون زيف را در زبان فارسي نيز تاييد مي‌‌كند.

منابع مشابه بیشتر ...

57f36057a72a3.PNG

تحلیل واژگان و مضامین پربسامد در مخزن الاسرار نظامی

اصغر هادی‌پور

هر شاعری شیوه خاصی برای ارائه مضامین مورد نظر خویش دارد که در نزد اهل ادب بدان شناخته می‌شود. در این میان نظامی را در بیان مضامین و خلق تصاویر، شیوه‌هایی است که محققان اغلب بدان‌ها پرداخته‌اند لیکن یکی از شیوه‌ها و در واقع یکی از بهترین هنرهای شعری او از منظر دید موشکافانه‌ محققان ارجمند عرصه نظامی شناسی بدور مانده است و آن همانا تعلق خاطر نظامی به واژگان و مضامین خاصی است که گاه از فرط علاقه به آنها آنقدر آنها را تکرار می‌کند که خواننده می‌پندارد، شاعر جهت رعایت صنعت‌ التزام به این عمل دست یازیده است در حالی که ما در این مقاله تنها با تحلیل برخی از واژگان و مضامین پر بسامد در مخزن‌الاسرار، نمونه‌ای از شیوه کار خارق‌العاده نظامی را در آثارش به اهل ادب عرضه داشتیم و هدف از این مقاله شناساندن یکی از ویژگی‌های شعری منحصر بفرد نظامی در خلق مضامین است، یعنی؛ تکرار واژگانی مخصوص از روی عمد نه به خاطر رعایت صنعت التزام بلکه به خاطر بیان نکته‌ای ظریف و تأکید بر مطلبی مهم و جایگیر کردن آن در ذهن خواننده از طریق تکرار واژگان و مضامین خاص.

57b0155bba768.PNG

نگاهي به بسامد اوزان عروضي در ديوان حافظ

عبدالرضا سیف, شهرزاد شیدا

وزن شعر به منزله قالبي است، که شاعر خلاق بر آن، روح مي‌دمد و با سليقه خود بر اندامش جامه لفظ مي‌پوشاند. از اين جهت چه بسا يک وزن واحد در ديوان دو شاعر ـ با سبک‌ها و سليقه‌هاي مختلف ـ به ظاهر متفاوت به نظر آيد. با توجه به محدودبودن وزن‌هاي عروضي، به توانايي شاعران بزرگي چون حافظ که در حقيقت بحري را در کوزه‌اي جاي داده‌اند بيشتر مي‌توان پي‌برد. در اين مقاله به چند موضوع در مورد موسيقي شعر حافظ پرداخته مي‌شود: يکي ويژگي‌هاي بر جسته شعر حافظ از لحاظ اوزان و موسيقي شعر و آنچه شعر او را از ديگران متمايز مي‌سازد و راز دلنشيني غزليات او. و ديگر اوزاني که به ترتيب بيشترين بسامد را در ديوان او دارند و بررسي اشعار و وزن آنها، و نيز مقايسه کلي آنها با برخي اشعار معروف شعراي نامدار که در همان اوزان سروده شده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57ceee0a2e243.PNG

بررسی انگیختگی واژگانی در واژه‌های مرکب زبان فارسی در دو مقطع زمانی با فاصله دویست سال (دویست سال پیش و مقطع کنونی)

شهلا شریفی

انگیختگی به‏معنی وجود سر‏نخی در صورت، برای رسیدن به معناست و به‏طور مستقیم، ما را از صورت به معنا رهنمون می‏شود؛ بدان معنا که رابطه صورت و معنا همواره یا تنها قرار‏دادی نیست و یا اینکه گاه رابطه قرار‏دادی به رابطه تصویر‏گونه مبدل می‌شود. یکی از انواع انگیختگی‌، انگیختگی در‏سطح واژه‌های‌ مرکب است‌. واژه مرکب شفاف، واژه‌ای است که از مجموع معنای اجزای آن بتوان به معنای کلی دست یافت. درباره انگیختگی، ‌گروهی بر این باورند که واژگان ابتدایی بشر انگیخته بوده‌اند و با گذشت زمان، به‏دلیل روی‏دادن تغییر‏های آوایی و‏یا دگرگونی‏های دیگر، درجه انگیختگی واژگان کاهش یافته است. در این پژوهش، به‏صورتی عمیق‌تر و دقیق‌تر به این پدیده نگریسته‌ایم و برای بررسی این فرضیه، با انتخاب چهار متن سفر‏نامه از زمان حال و استخراج 2800 واژه محتوایی از آنها، انگیختگی واژگان مرکب را در این متن‏ها بررسی کرده‏ایم؛ سپس این واژه‏ها را با 2800 واژه استخراج‏شده از چهار متن در دویست سال پیش مقایسه کردیم تا با بررسی‌ها و مقایسه‌های آماری دریابیم که از دویست سال گذشته تا‏کنون‌، واژگان مرکب زبان فارسی به‏سمت انگیختگی رفته‌اند یا نا‏انگیختگی. مقایسه نتایج حاصل از بررسی این دو دوره نشان می‌دهد که در شمار واژگان مرکب نیمه‏انگیخته در زبان فارسی‌، در زمان حال، افزایشی معنا‏دار نسبت به دویست سال پیش صورت گرفته است؛ اما در شمار واژگان مرکب انگیخته‌، نا‏انگیخته و در مجموع واژگان مرکب‌، تغییری معنا‏دار روی نداده است؛ بنابر‏این شاید بتوان گفت از دویست سال گذشته تا‏کنون، واژگان مرکب نیمه‌انگیخته در زبان فارسی، بیشتر به‏سمت شفافیت پیش رفته‌اند تا تیرگی.

دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله
57798fc72cf92.PNG

معرفي رويکرد معيار در رده‌شناسي صرفي و نمود آن در برخي گويش‌ها و زبان‌هاي رايج در ايران

شهلا شریفی

در اين تحقيق، رويکرد معيار را که در چهارچوب رده‌شناسي صرفي به دست داده شده است، در زبان فارسي، برخي گويش‌هاي آن و نيز برخي ديگر از زبان‌هايي که در سرزمين پهناور ايران، بدان‌ها تکلم مي‌شود، بررسي کرده‌ايم. در روي کرد معيار، بر خلاف بيشتر روي کردهاي صرفي ديگر که به پديده‌هاي زباني پربسامد مي‌پردازند، به پديده‌هاي کم بسامد نيز توجه مي‌شود و از منظر اين روي کرد، بسامد کم، دليل اهميت کم نيست؛ بنابراين، بي‌قاعدگي‌ها يا موارد غيرمعمول که معمولا از سوي ديگر روي کردها کنار گذاشته مي‌شوند، در اين روي کرد، با توجه به معيارهايي رده‌بندي مي‌شوند و از طريق اين رده‌بندي‌ها، صورت‌هاي ممکن در زبان‌ها مشخص مي‌شوند. دو پديده مطرح در روي کرد معيار، عبارت‌اند از: همايندي و صورت‌هاي مکمل. گر چه اين دو پديده در صرف زبان فارسي، نادرند، مواردي استثنايي از آن را مي‌توان يافت. بررسي برخي ديگر از گونه‌ها و زبان هاي موجود در ايران نشان مي‌دهد که همايندي در صيغه‌هاي فعل در زبان‌هاي کردي کرمان شاهي، کزيکي، کردي مهابادي، سيستاني، کرمانجي خراساني، کاخکي، خانيکي و فردوسي، پديده‌اي غالب و رايج است و در گويش‌هاي لري و ترکمني هم به صورتي نه چندان متداول وجود دارد؛ اما در گويش‌هاي تايبادي، کاشمري، رقه‌اي، شويلاشتي، خوافي، دلبري، رامسري، اصفهاني و کليمي اصفهاني همايندي وجود ندارد. در اين بررسي، سلسله مرتبه صيغگان را به دست آورده و دريافته‌ايم که برخي معيارها براي تعيين نمونه معيار در صورت‌هاي مکمل، بر زبان فارسي منطبق است و صورت هاي مکمل نيز به ميزاني اندک در تمام زبان‌ها و گونه‌هاي بررسي شده ديده مي شوند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های زبان‌شناسی
مقاله