در تاریخ آموزش زبانها، روش سمعی بصری و رویکرد ارتباطی در دیدگاههای خود نسبت به فرایند آموزش و یادگیری چالشهای پردامنهای را برانگیختهاند. به ویژه آن که رویکرد ارتباطی در تقابل با روشهای آموزشی پیشین ـ روش دستور زبان ترجمه و روش سمعی بصری ـ تعریف میشود. گسست و جدایی از این شیوهها به نام ارتباط و کنش اجتماعی صورت میپذیرد، مفهومی که امروزه به عنوان هدف غایی یادگیری زبان، مورد پذیرش همگان است. تقابل دیدگاهها زاییده پرسشهای چندی است، از جمله این که آیا یادگیری اشکال و قواعد زبان خارجی و تقدم صورت بر معنا، هدف اصلی است یا ایجاد ارتباط. از دیگر سو تا جه اندازه دریافت رویکرد ارتباطی از نقش معلم، متعلم و ابزار آموزشی، با مفهوم آموزش و یادگیری در روش سمعی بصری قرابت دارد, مرکزیت متعلم، در برابر مرکزیت معلم و متد در بطن چالشهای رویکرد ارتباطی جای دارد. بنابراین گست و نیز پیوند دیدگاههای آموزشی ارتباطی و سمعی بصری در جنبههای متفاوتی پدیدار میشوند که در نوشتار حاضر مورد بررسی قرار میگیرند.
این رساله از بهترین مظاهر کوشش ثمربخش یونسکو است. این کتاب صورت مجلس مذاکرات و مباحثات ورزیده ترین معلمان جغرافیای همه عالم است. نویسندگان کتاب به مجموع این جلسات با کمال تواضع نام "استاژ" یعنی دوره کارآموزی داده اند ولی میدانیم که بزرگترین و مهمترین معلمان که غالبا استادان دانشگاه و بازرسان فنی و مربیان این دوره استاژ را بوجود آورده اند. نویسندگان کوشیده اند که تعلیم جغرافیا را منطبق سازند به نوترین روش های آموزش که آن را روش علمی نام نهاده اند...
آموزشهای زرتشت پیامبر ایران درباره روش اندیشیدن و کامیاب شدن در زندگی ، تألیف تهمورث ستنا با ترجمه موید رستم شهزادی، مشتمل بر ترجمه و تفسیر مهمترین بخش اوستا، یعنی گاهان، سرودهای زرتشت است. هدف نویسنده، شناساندن روح و مفاهیم اخلاقی گاهان بهویژه برای جوانان است و همینطور که خود او بیان کرده، تا حد امکان از به کار بردن اصطلاحهای تخصصی احتراز جسته است. کتاب فاقد فصلبندی است. نویسنده ابتدا کلیاتی درباره اوستا و مهمترین بخش آن گاهان بیان کرده و در ادامه، ترجمه سه دعای زرتشتی، یعنی اشم وهو، یثا اهو و ینگه هاتام را آورده و مفاهیم اخلاقی آنها را توضیح داده است. از آنجایی که گاهان مشتمل بر پنج بخش، یعنی اهونودگاه (هات 28-34)، اشتودگاه (هات43-46)، سپنتمدگاه (هات 47-50)، وَهو خشتر (هات 51) و هیشتوایشت (هات 53) است، نویسنده با آوردن هر بخش، بندهای مربوط به هر کدام را نوشته است. روش او اینگونه است که ابتدا پیام و مفهوم هر بند را بهطور مختصر بیان کرده و در ادامه، ترجمه بند مربوط به آن را میآورد
ترجمه هر گونه متن فني با چالشهاي ترمشناختي خاصي رودررويند كه چه بسيار با جستاري استنادي يا پرسش از كارشناسان رفع ميگردند. اما ترجمه حقوقي با دشواريهاي بسيار جديتري همراه است، چرا كه ترجمه اين گونه متون، تبعات حقوقي در پي دارد، مانند رابطهاي قراردادي كه تعهد اخلاقي يا مالي طرفين را موجب ميگردد. بنابراين، شناخت واژگان، اصطلاحشناسي و عبارتپردازي حقوقي، داشتن اطلاعات كامل حقوقي بر مترجم اين حوزه گستره است زيرا افزون بر آثار حقوقي بر شمرده، نارسايي و كاستي در اين زمينه نيز بر دشواريهاي درك او از متن مبدا ميافزايد و به ترجمهاي نابرابر ميانجامد. در نوشتار حاضر نخست به طرح و توضيح آراي نطريهپردازان معاصر ترجمه حقوقي، همچون ادموند كاري و ژان كلود ژمار ميپردازيم. سپس بر چالشهاي ترجمه حقوقي شامل اصطلاحشناسي و عبارتپردازي، ابهام در متون حقوقي، سند آمايي و رويكرد چندرشتهاي تامل ميكنيم. موضوع بررسي، ترجمه متون حقوقي از فرانسه به انگليسي و اسپانيايي است.
مقاله حاضر بررسى رویکرد فلسفى داستایفسکى نسبت به مسئله آزادى، دریافت او از وضعیت بشر و بعد مذهبى، تمثیلى و تحول عظیم فکرى وى در بازپسین نوشتههایش - از خاطرات زیرزمینى تا "افسانه مفتش بزرگ "، بخش فلسفى برادران کارامازوف- است. فلسفه روسى آرمانطلب و نمادگرا، از سالهاى پسین قرن نوزدهم، این رماننویس را به عنوان پدر فکرى خود برگزید. چگونه میتوان شیفتگى فلاسفه و ادبا را در برابر یک داستاننویس توجیه کرد؟ آیا انگارههاى اصلى فلسفه داستایفسکى از هنر داستانى او جدا است؟ این بررسى بر تحلیلهاى روشنگرانه فیلسوفانى همچون لئون شستوف، نیکولا بردائوف و نظریات نرین میخاییل باختین درباره اهمیت آوا، گفتار و ابداع چندآوایى داستانى توسط داستایفسکى استوار است. افزون بر توجه به سویههاى فلسفى آثار در قبال آزادى، که موضوع بخشى از مقاله است، بررسى تاثیر داستایفسکى بر برخى ادباى فرانسوى، از جمله آندره ژید و ناتالى ساروت نیز در اینجا مدنظر است.