"ضمیر" از جمله اقسام کلماتی است که تعابیر متفاوتی در خصوص ماهیت و جایگاه آن در نظام اقسام کلمات از سوی زبانشناسان و دستورنویسان روس مطرح میشود. اکثر زبانشناسان روس، با تأکید بر نقش "اشارهای یا کنایهای" بودن ضمیر به منزله یکی از مهمترین مشخصههای دستوری آن، از تعیین "ضمیر" به عنوان یک قسم کلمه مستقل خودداری نمودهاند و آن را بیشتر به عنوان "کلمه ضمیرگونه" به اقسام کلمات مختلف نسبت میدهند. در این مقاله سعی شده است که در نتیجه بررسی مشخصههای صرفی و نحوی ضمایر و انطباق این مشخصهها با معیارهایی که بر اساس آنها وجود دیگر اقسام کلمات مستقل اثبات میگردد، "ضمیر" نیز به عنوان یک قسم کلمه مستقل و هموزن با دیگر اقسام کلمات تعیین شود.
این کتاب گامی در آشنایی با دستور زبان فارسی است و در آن این مباحث مطرح شده است: واژه، واژهسازی از اسمها، پیوند، بعد شمارشی اسم، شمارهها، بعد شناختگی اسم، ضمیر و صفت پایه، بعد شمارشی و شناختگی خوشه پیوندی، حرف، ریشه و بن و ستاک، وجههای مستقل فعل، جمله، جملهسازی، واژهسازی از بن و ستاک، اسمسازی از اندامهای جمله، وجههای وابسته فعل، جملههای برنشانده، جملههای شکافنده و جملههای وابسته و .... .
دستور زبان که اصطلاحا اصول و قواعد مخصوص هر زبان را دربر دارد، سهم عمده و نقش اصلی را در نگاهبانی و حراست از حریم زبان و ادبیات بر عهده داشته و به منزله دژی محکم برای پاسداری از حد و مرز زبان محاورهای یا تخاطب است. نویسنده در این کتاب کوشیده است نتیجه مطالعات و تحقیقات خود را در این زمینه بدین صورت گردآورده و تقدیم اهل ادب و طالبان علم کند. این کتاب در دو جلد آورده شده که جلد اول آن برای سالهای اول و دوم دبیرستانها و دارای این بخشها میباشد: مقدمه، صفت و اقسام آن، ضمیر و فعل (کنش). در جلد دوم نیز که برای سالهای سوم و چهارم دبیرستانها نگاشته شده این بخشها آمده است: قید، شبه جمله (صوت) و حرف.
واحدهاي زباني در ساختار زبان روسي، با قرار گرفتن در يك نظام مرتبهاي، سطوح مختلفي از سلسله مراتب را تشكيل ميدهند. اين سطوح عبارتند از «سطح واج»، «سطح تكواژ»، «سطح واژه»، «سطح كلام». موضوع اصلي مطالعات علم صرف و علم نحو به ترتيب، سطح واژه و سطح كلاماند. در زبانشناسي روسي، اين دو حوزه مطالعاتي از دير باز به شكل سنتي دستور زبان ناميده ميشوند. بررسي آثار و تحولات علمي و پژوهشي در زمينه علم صرف روسي، موجب ميگردد تا بتوان چهار دوره مطالعات علم صرف روسي را، از عصر لامانوسوف تا به امروز از يكديگر متمايز نمود. توجه به دو وجه صورت و معناي واژه، مهمترين مشخصه مطالعات صرفي در طول اين چهار دوره به شمار ميآيد.
موضوع مقوله دستوري «ويد» در زبان روسي و «نمود فعل» در زبان فارسي، از اهميت ويژهاي برخوردار است و با توجه به نوع ساختار و بافت زباني هر يک از اين زبانها، ابزارهاي بيان اين مفاهيم نيز در آنها متفاوت است. مقوله «نمود» در تمام زبانهاي دنيا وجود دارد و تمام مفاهيم و معاني نمودي از ذهن انسان سرچشمه ميگيرند. ذهن بشري براي اينکه اين مفاهيم را در قالب زبان و کلام متجلي كند، با توجه به ويژگيهاي ذهني و زباني خويش، از ابزارها و نشانههاي زباني مختلفي کمک ميگيرد. به همين دليل است که زبان شناسان معتقدند که مفاهيم نمودي به صورت کلي در تمام زبانهاي دنيا وجود دارد و تنها وجه تمايز آنها در نوع ابزارهاي بيان آنها (دستوري و غيردستوريبودن آنها) و تفاوت در مفاهيم و معاني جزئي آنها است. نتايج تحقيقات و پژوهشهاي مقايسهاي در زمينه نمود فعل روسي و فارسي نشان ميدهد که ماهيت تفاوت ميان آنها معمولا در روش بيان آنها است. در اين پژوهش به بررسي ماهيت مقوله نمود فعل در زبان روسي و فارسي از دريچه کاربرد نمود ناکامل افعال ميپردازيم.