ترس از مرگ، چون کابوسي وحشتناک، هميشه لذت و آرامش بشر را مکدر و خواب خوش وي را پريشان کرده است و شايد بتوان از آن به عنوان کهنترين ترس بشر ياد کرد که خود منشأ پيدايش ديدگاههاي فلسفي و اسطورهاي فراواني در طول تاريخ بشريت شده است. از جمله تلاشهاي مهم، اما گذراي انسان در طول تاريخ براي کاستن از تلخي اين حقيقت مهلک، پردازش داستانهايي بوده است که امروزه از آن به عنوان اساطير جاودانگي نام ميبريم. در سراسر نقاط جهان کهنه و نو، شاهد چنين داستانهاي مقدسي هستيم که هر کدام بازگوکننده زمينههاي فرهنگي و آمال پردازندگان خود هستند. در اين مقاله کوشش بر اين است تا اساطير جاودانگي ايران و بين النهرين و اقوام سامي با توجه به خويشکاري شخصيتهاي ناميرا، معرفي و تجزيه و تحليل شود. از ميان اساطير ايراني به کساني چون پشوتن، توس، گرشاسب، ... و از شخصيتهاي اساطيري سامي به اوتانپيش تيم، اخنوخ، ايليا و ... اشاره خواهد شد.
مجموعه حاضر مشتمل بر مقالاتی از نگارنده درباره راز سعادت و جاودانگی انسان است که عمدتا بهرهگیری از مطالب علمی، دینی و ادبی نگاشته شدهاند .برخی از مقالات از این قرارند" :در مقوله شناخت"، "بار امانت"، "راز هستی"، "علم آزاد و علم در بند"، "غم زبان"، "پرواز به ابدیت"، "غم عشق "و "انسانم آرزو است ."مقالات یاد شده از سال 1370به بعد به تدریج در روزنامه اطلاعات چاپ شده است .
حاصل سخنرانیهای عباس آریانپور با موضوع نفوذ عقاید آریایی در دین یهود و مسحیت در دانشگاههای مختلف دانشگاههای خارج از کشور است که بهصورت مختصر و کلی به نفوذ عقاید دین زرتشت و میترایی در دین یهود و مسیحیت میپردازد. مؤلف این نوشته مختصر را ر چهار بخش تنظیم کرده است: بخش اول به مهاجرت اقوام آریایی اختصاص دارد، بخش دوم کتاب به معرفی دین زرتشت و عقاید آن میپردازد. بخش بعدی، به نفوذ عقاید دین زرتشت در دین یهود و مسیحیت میپردازد. از جمله عقایدی که مؤلف معتقد است یهودیان و به تبع آن در قرنهای بعدی مسیحیان از عقاید دین زرتشت و دین میترایی گرفتهاند، بدین شرح است: سلسله مراتب فرشتگان، تثلیث، بهشت و دوزخ و اعتقاد به روز رستاخیز، عقیده نجاتدهنده، داستان تولد عیسی و سرودههای مسیحی. مؤلف در بخش پایانی بهصورت مختصر به مقایسه میان گفتهها و نوشتههای زرتشت و دین یهود و مسیحیت میپردازد
این کتاب مجموعهای است از باورهای آبا و اجداد بشر کنونی که در فراسوی قرون و اعصار زیست میکردهاند و مانند همه ما در برابر این جهان شگفت به حیرت و انفعال افتادهاند و جهت کاستن از بار تحیر خویش، به فلسفه حیات و تفکر و تعمق درباره آن روی آوردهاند. دو موضوع عمده آفرینش و مرگ در این کتاب مورد بحث قرار گرفته است؛ آفرینش در دو زمینه، یعنی آفرینش جهان و آفرینش انسان. مرگ نیز در سه عنوان: یکی جهان پس از مرگ، دیگر آیینهای گذشتگان در برخورد با مرگ و مردگان و بالاخره پایان جهان که در واقع مرگ جهان است، مورد بحث قرار گرفته است.
صوفيان سده پنجم هجري، بحثهاي گستردهاي درباره صحو مطرح کردهاند. اين عده بنا بر مشرب عرفاني خويش به تعريف صحو و سکر پرداخته و با دقت در اين دو مبحث، دستهبنديهايي ارايه کردهاند. با اين تعريفها و دستهبنديهاي منظم و دقيق، بسياري از اختلافاتي که ناشي از درک نادرست از صحو و سکر بوده است از بين ميرود. با استناد به اين آرا و عقايد ميتوان ضمن شناخت دقيق و علمي تر هر کدام از اين دو مبحث به اين نتيجه رسيد که هيچ تضاد و تقابلي بين صحو کساني چون جنيد بغدادي و سکر امثال بايزيد و شبلي نيست. در اين مقاله دلايل طرفداران هر کدام از دو مکتب بغداد و خراسان درباره صحو و سکر ذکر خواهد شد. در نهايت با استناد به دلايل صوفيان مکتب بغداد و خراسان در سده پنجم به اين نتيجه ميرسيم که صحو و سکري که در سخنان مشايخ و عارفان واصل ديده ميشود، نه تنها با هم در تقابل و تضاد نيست، بلکه در وراي اين ظاهر متفاوت، وحدت عميق معنايي و محتوايي بين آنان وجود دارد.