يکي از کتب مهم در زمينه شرح اصطلاحات رمزي و استعاري صوفيان، کتاب رشف الالحاظ في کشف الالفاظ تأليف شرف الدين حسين بن الفتي تبريزي، تصحيح استاد نجيب مايل هروي است. محتواي اين کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفاني است، به دو نويسنده ديگر هم منسوب است. يکي در ضميمه ديوان فخرالدين عراقي، تصحيح سعيد نفيسي با نام من اصطلاحات فخرالدين عراقي آمده است و ديگري با نام کتاب لغات و اصطلاحات عرفا به عزيز نسفي منسوب است. شباهت فراوان مطالب اين سه کتاب، چه در تقسيمبندي مطالب و چه در مدخلها و معاني ذکرشده، انديشه را به يکي بودن سه کتاب سوق میدهد. گويا يک نسخه اصل بوده و نسخههاي ديگر با کمی تغيير در مقدمه يا تحريف و تصحيف لغات نوشته شده است. لذا در صحت انتساب کتاب به نويسندگان فوق ترديد است. به هر ترتيب تا يافتن نسخههاي منقح و رفع شبهه با شواهد و براهين کافي، نمیتوان در خصوص نام مؤلف اين کتاب حکم قطعي صادر کرد. همچنين توجه به مندرجات دو کتاب ديگر در کنار نسخههاي اساس، میتواند امکان تصحيح دقيقتري از کتاب رشف الالحاظ فراهم كند.
بحثها درمورد اشعار باقیمانده از استاد رودکی بسیارند و باوجود نشرهای متعدد، هنوز نسخه کاملی که جوابگوی طلبات علم متنشناسی باشد، تهیه و نشر نشده و مسلم است که بدون متن صحیح و کامل نمیتوان تحقیقات سودمند و پرارزشی انجام داد. این پژوهش برآن است تا با مقایسه و مقابله چند نسخه، اندیشههای خود را درباره تصحیح چند بیت ار اشعار رودکی بیان کند. برای نیل به این هدف، با تکیه بر اندیشههای خلیل خطیبرهبر و نسخه سعید نفیسی، قطعاتی از اشعار رودکی مقایسه و مشخص شده است که در آنها برخی از حروف و کلمات بهغلط تحریر و نگارش شده است. پژوهش حاضر بر این باور است که خطا خواندن متن در نسخههای تاجیکستانی رودکی بیشتر بهچشم میخورد. از سویی، اعتماد کامل به نسخههای نشر ایرانی اشعار رودکی نیز صحیح نیست. نگارنده در پایان به این نتیجه رسیده است که بیشتر غلطها بهسبب خطا خواندن متن، افتادن حروف و کلمات و نادیده گرفتن معنا و وزن و خصوصیتهای خاص شعر، و بعضی دیگر حین حروفچینی و نشر رخ دادهاند؛ بنابراین، پژوهش درباره زبان اشعار کودکی و سخنرانان همعصر امری ضروری تلقی میشود
پس از ربع قرن تلاش و کوشش شبانهوزی، گام نخستین در راستای نظامیشناسی برداشته شده و در این هنجار نگارنده کارهای مقدماتی را که انجام شده بیان کرده است. نظامی گنجهای خود شخصاً به صحت متن و حفظ شکل هنرمندانه و معنی آثار منظوم و منثور فارسی اهمیت خاص میداده و از تحریفات آثار خویش نیز درآینده نگران بوده است چنانکه در مثنوی خسرو و شیرین در منظومه مربوط به سبب نظم کتاب، سخن را به تفسیر و بیان موضوع عشق میبرد و همانجا با ایهامی مبهم و کنایهای بسیار پوشیده درباره همسر خود آفاق و ترک حکمت ارسطویی از زیانویسان و مردم خوشخوان میخواهد در حفظ صحت ابیات اشعار نظامی نهایت دقت را به عمل آورند.
حافظ در بسیاری از اشعار خود به تجربیات رویدادهای شبانهای اشاره کرده که دربردارنده دستاوردهای عرفانی برای او بوده است و اغلب با کاربرد واژه «دوش» و استفاده از تعابیری نظیر «دوش دیدم که...»، آنها را به تصویر میکشد. این تعبیر با اصطلاح «طوارق» نزد عرفا مناسبت دارد. «طوارق» به معنای آن چه در مناجات شب بر دل عارف و سالک وارد میشود، از جمله اصطلاحات عرفانی است که مفهوم آن در اشعار شاعران عارف پیش از حافظ نیز مصادیقی دارد. از دیگر سو، ریشه یابی و تحلیل این رویاهای شبانه که بخش قابل ملاحظه ای از تجربیات عرفانی حافظ را دربرمیگیرد، با مباحث روانشناختی رویا و راه یافتن ذهن انسان به ضمیر ناخودآگاه در شب از راههایی مانند خواب، مستی، تخیل و... به دلیل تاریکی و ناشناختهبودن شب ارتباط مییابد و لذا میتوان با تأمل در این گونه اشعار حافظ، شخصیت درونی و مدارج عرفانی او را بهتر شناخت. غایت این تحقیق، ریشهیابی و تحلیل تجربیات عرفانی در شعر حافظ است که با استفاده از روش روانشناختی یونگ در خصوص نقشی که ضمیر ناخودآگاه انسان در رسیدن به این گونه تجارب روحی دارد، صورت میپذیرد.
دو اصطلاح حال و مقام از مباحث پرمناقشه نزد صوفيان است و جوانب آن بدرستي آشکار نيست. مولفان کتب آموزشي صوفيه کوشيدهاند تا با ذکر نظريات گوناگون درباره تعريف اين دو اصطلاح، تعريفي دقيق از آنها ارائه نمايند. اهميت مساله چنان بوده که در بسياري از کتب آموزشي صوفيه فصلي به اين مباحث اختصاص يافته است. در اللمع ابونصر سراج تعريفي واضح از دو اصطلاح حال و مقام و مصداقهاي آن ارائه شده است و همين تعريف مبناي تعاريف بسياري از عرفا واقع گشته است. اما بسياري از صوفيان با پذيرش تعريف از تعيين مصداقهاي حال و مقام، تعداد و ترتيب آنها سرباز زده يا در اين زمينه با هم اختلاف عقيده دارند. حتي در آثار همروزگاران سراج مانند ابوطالب مکي و کلابادي و صوفيان نزديک به عهد او مانند ابومنصور اصفهاني و ابوعبدالرحمن سلمي، تعريف احوال و مقامات و مصداقهاي آن بدرستي روشن نيست. تعيين مصداق، ترتيب و اشتمال حال و مقام در مشرب صوفيان و طريقه سير و سلوک آنان موثر بوده است به طوري که قشيري بروز دو دستگي نزد صوفيه عراق و خراسان را ناشي از اختلاف نظر در مصداقهاي حال و مقام ميداند. هجويري، حارث محاسبي را در اين زمينه موثر ميداند. حتي در قرن هفتم، سهروردي در عوارف المعارف، به اين اختلاف آراء اشاره کرده است. اين قلم برآن است تا از رهگذر گزارش اقوال مشايخ صوفيه، مراحل دگرگوني و تثبيت مفهوم اصطلاح عرفاني حال را از قديمترين متون صوفيه تا اواخر قرن هشتم بررسي نمايد.