داستان «اميرارسلان نامدار» يک نقالي شبانه در خوابگاه ناصرالدين شاه قاجار بود که توسط نقالباشي دربارش، نقيب الممالک، پرداخته و به قلم دختر شاه به رشته تحرير درآمد و عليرغم فضاي اشرافي شکلگيري خود، به سرعت تبديل به محبوبترين و مشهورترين قصه عاميانه فارسي گرديد. متاسفانه آثاري اين چنين به دليل ويژگي عاميانهبودن خود، هرگز آنچنان که بايد و شايد مورد مطالعات ادبپژوهانه و خصوصا نمايشپژوهانه قرار نگرفته است. در اين مقاله ابتدا به معادل اروپايي اينگونه ادبيات که همان رمانس باشد پرداخته و سعي شده پارهاي از نظريات محقق بزرگ ادبي، نورتروپ فراي، در ساختار اين داستانها بيان شود، سپس به داستان اصلي يعني «اميرارسلان نامدار» پرداخته شده است و به لحاظ نقاط برجسته نمايشي و قابليتهاي تآتري مورد بررسي قرار گرفته است.
این کتاب شامل بیش از هزاردوبیتی (ترانه) بومی گیلان با ترجمه روان و آوانویسی لاتین همراه با مقدمهای محققانه و سودمند است. در بخش دوبیتیها نخست به بررسی ویژگیهای آن از جمله وزن، قافیه، ردیف، ساختار لفظی و معنوی، مضامین، زیباشناسی و بیان و بدیع پرداخته شده و آنگاه ترانهها به ترتیب الفبا بر اساس آخرین حرف مصراع اول درج شده و تعداد دوبیتیها هزارتاست. در پایان نیز واژهنامهای شامل واژههای اصیل این دفتر با معنی فارسی و آوانویسی تدوین شده است.
این کتاب برگرفته از دو کتاب انگلیسی است: 1. کتاب «تاریخ ادبیات فارسی از صدر اسلام تا به امروز» با ویراستاری جرج موریسن. مؤلفان کتاب جرج موریسن، جولیان بالدیک و محمدرضا شفیعی کدکنی میباشند که موریسن ادبیات ایران از صدر اسلام تا دوره جامی با شیوهای محققانه و به گونه درسنامهای مراحل مختلف نظم و نثر فارسی را بررسی کرده است. بالدویک دو مقوله از این کتاب را البته تا سده نهم در شمول پژوهش خود قرار داده: یکی آثار منثور و دیگری آثار منظوم صوفیانه فارسی. بخش نهایی این کتاب یعنی ادبیات ایران از جامی تا امروز را دکتر شفیعی کدکنی نوشته است. 2. بخشهای دیگر این کتاب، یعنی سه بخش ادبیات عامیانه و ادبیات علمی و دانشورانه ایران و ادبیات ایران در شبه قاره هند برگرفته از کتاب مفصل «تاریخ ادبیات ایران» با ویراستاری یان ریپکاست که ترجمهناشده باقی مانده بود.