در دهه‌هاي اخير نقدهاي بسياري پيرامون مفهوم تاريخ و اموري که تاريخ‌نگاران همواره به آنها توجه كرده‌اند در محافل علمی و فلسفي پسامدرن مطرح شده است. مهم‌ترين پيامد اين نقدها، به چالش کشيده‌شدن رسالت تاريخ در ارایه تصويري دانشورانه و عيني از رويدادهاي گذشته است. اين ديدگاه نسبي در پيوند با درستي تاريخ، با زير سوال بردن سرشت و طبيعت آن، امکان دستيابي به حقيقت تاريخي را مورد ترديد قرار می‌دهد و بيان می‌دارد که تاريخ‌نگاران، همواره با تکيه بر قدرت تخيل و وابستگي‌هاي باورشناختي خويش، رويدادهاي گذشته را بازسازي کرده‌اند. در راستاي سست‌شدن مفهموم تاريخ در قلمرو فلسفه، در حوزه ادبيات نيز نويسندگان برآن شدند تا در آثار خود تاريخ را بدان شيوه‌اي که خود می‌خواهند، روايت کنند. دستاورد اين نگرش، پيدايش گونه‌اي ادبي است که می‌توان در فارسي آن را جايگزين تاريخ نامید. در اين جستار، تلاش شده است ابتدا تصويري فراگير از رويکرد پسامدرنيسم به تاريخ ارایه شود و پس از آن، دو جايگزين تاريخ آرکاديا و مرگ يزدگرد، از دو نويسنده انگليسي و ايراني، تام استاپارد و بهرام بيضايي، از اين ديدگاه واکاوي شود. در اين جستار، پژوهشگران، شگردها و فنون مشترکي را بررسي می‌كنند که اين دو نويسنده به شيوه‌هايي متفاوت در اين دو اثر به کار بسته‌اند تا بدين‌گونه ارزش و اعتبار تاريخ را به چالش بکشند و زمینه را براي سر برآوردن خرد روايت‌هاي تاريخي خود فراهم کنند.

منابع مشابه بیشتر ...

6537ead2001fa.jpg

تقویم و تقویم نگاری در تاریخ

ابوالفضل نبئی

از زمانی که انسان تمدن خود را آغاز نهاد و نوشتن آموخت و خواست که از گذشته خود مطلع باشد و آیندگان را از حال خود و گذشتگان خویش باخبر سازد، به نگارش سرگذشت طولانی بشریت و نمایاندن تمدنهای بشری پرداخت، این اصل را احساس کرد که نیاز به مشخص کردن زمان وقایع و حوادث بر تمام مسائل برتری دارد... در بخشی از این کتاب گفتارهای ما اختصاص دارد به بیان و توضیح چگونگی آشنایی انسان به این قبیل قضایا و حل مسائل مربوط به آن و کشف رموز طبیعت و استفاده از آنها جهت اختراع تقویم. در بخشی دیگر از این کتاب گفتار ما در خصوص تقویمهایی است که به این منظور از قدیم الایام در عرصه گیتی در میان و اقوام و صاحبان ادیان پیدا شده اند و بیان خصوصیات فرهنگی و جنبه های دینی و قومی آنها منظور نظر می باشد. در بخشی دیگر از کتاب از اصول و قواعد استخراج تقویمها سخن رفته است، این امر اگرچه به طور اجمال و به صورت اختصار بیان شده است ولی خالی از فایده نخواهد بود زیرا کتابها و آثاری که از اصول استخراج تقویمها سخن می گویند متاسفانه هنوز در قفسه های کتابخانه ها خاک می خورند کمی آشنایان به علم نجوم و بی توجهی که از زمانهای قبل به این علم شده است علاقمندان را مایوس ساخته و تلاش آنان به جایی نمی رسد ....

638498e140065.jpg

برداشت و گزیده ای از مقدمه ابن خلدون

آلبرت نصری

نویسنده این کتاب دکتر آلبرت نصری استاد فلسفه دانشگاه بیروت است . این کتاب مشتمل است بر تجزیه و تحلیل نظریات ابن خلدون درباره فلسفه اجتماع و قوانین حاکم بر آن .

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

588b7ae8ddf79.PNG

کلاسیسیسم الیوت و رمانتیسم وردزورت در متن اندیشه نیمایی: تقابل‌های رمانتیک و ضدرمانتیک در ارزش احساسات و نامه‌های همسایه

بهزاد قادری سهی

ارزش احساسات و نامه‌های همسایه (1318، 1334) دو اثر نیما یوشیج در گستره نقد ادبی است که در آنها به تبیین اصول و کیفیت شعر نو می‌پردازد. در این دو اثر، نیما نشان می‌دهد که چگونه شعر نو به لحاظ رویکرد ساختاری و زبانی از همتایان کلاسیک خود فاصله می‌گیرد و طرحی نو در می‌اندازد. در نگاه اول، به نظر می‌رسد که شعر نیمایی، به دلیل واکنشی انقلابی و ساختارشکنانه نسبت به شعر کلاسیک، از بنیان‌های شعر قدیم فاصله‌ای پرنشدنی و جبران‌ناپذیر می‌گیرد. مقاله حاضر تلاش می‌کند با نگاهی تظبیقی به آراء دو شاعر انگلیسی ویلیام وردزورت و تی.‌ اس. الیوت (که به ترتیب نمایندگان مکتب رمانتیسم و کلاسیسیسم در انگلستان هستند)، و مقایسه نظرات آنان را با آراء نیما در دو اثر یادشده، نشان دهد که نوآوری رمانتیک‌گونه و قدمت کلاسیک وار در شعر و نقد نیمایی همزیستی مسالمت‌آمیزی دارند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
5828c10ddaebc.PNG

دغدغه قصه‌گو: هاثورن و هنر داستان‌سرايي

بهزاد قادری سهی

اين نوشتار به شيوه داستان‌سرايي ناثانيل هاثورن، به عنوان نقطه عطف تاريخ ادبيات آمريكا، مي‌پردازد. يكي از پيامدهاي انقلاب آمريكا بي‌بند و باري و ترك پايبندي به ارزش‌هاي خشكه مقدسان بود. كمي بعدتر رومانتيسيسم اين شكاف را با ستايش فرديت نويسنده و نقش او در ايجاد يك شخصيت نوين آمريكايي ژرف‌تر كرد. با در نظرگرفتن اين حقيقت كه هاثورن در چنين وضعيتي مي‌نوشت، انتقال چنين مفاهيم مذهبي وسياسي را به درون قلمرو داستان هاثورن مي‌ديد و تلاش مي‌كرد پيش زمينه‌هاي خشك پيشين را بشكند و آنها را با شيوه‌اي كه ابايي از محدودكردن معني و دلايل وقايع ندارد، جايگزين كند تا، بدين ترتيب، از منظري متفاوت به دنيا و ساكنانش نظر بيفكند. اين مقاله هاثورن را نويسنده‌اي آگاه نسبت به هنر خويش معرفي مي‌كند، براي اثبات اين سخن به بخش‌هايي از وقايع داستان اشاره مي‌شود كه هنرمند از خود ردپا بر جاي مي‌گذارد. همچنين، اين گفتار با تاكيد بر بخش‌هاي متفاوت داستان‌هاي وي و همچنين با تاكيد بر زنجيره وقايع، بر اين نكته انگشت مي‌گذارد كه هاثورن راه را براي تفاسير متفاوت از متن‌هاي خويش باز مي‌گذارد، كاري كه به صورت نمادين تلاشي است براي رهايي از قيد و بندهاي دست و پا گير جامعه‌اش.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله