نظامی گنجوی به عنوان برجستهترین سراینده مثنویهای بزمی در قرن ششم متفاوت از متقدمان و معاصران، همه سعی و کوشش خود را به کار میگیرد تا از مفاهیم مرسوم عصر خود پا را فراتر نهد و با یک رویکرد جدید به شعر، روح انسانگرایی را در آثار خود تثبیت کند و ترویج دهد. نظامی با توسع و تعمیق این مفهوم در آثار خود هرگز از دو مقوله قومیت و دیانت غافل نبوده است. لذا سرزمینی را به تصویر میکشد که مردم آن فراتر از دو مفهوم فوق، به انسانیت بیشتر اهمیت میدهند، به همین دلیل در جستجوی آرمان شهر خود از دروازههای شرع در مخزنالاسرار آغاز مینماید و در تبیین مفاهیم فلسفی و حکمی تا اسکندرنامه به پیش میرود. مع الوصف میتوان نظامی را به عنوان سخنگوی ایران انسانی معرفی نمود.
سابقه فرهنگی ایران و فکر و اندیشه ایرانی نشان میدهد که در طول تاریخ از تأثیرگذاری و گسترش فراوانی برخوردار بوده است؛ به طوری که برخی معتقدند افلاطون به عنوان پدر فلسفۀ غرب از فکر ایران تأثیر گرفته و اندیشههای این فیلسوف بیتوجه به بنمایههای فکر ایرانی نبوده است. در این کتاب بحث بر سر این است که «شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان» ایران چه تأثیری بر افلاطون داشته است. تأثیر زرتشت را همیشه گفتهاند؛ اما نویسنده در این کتاب به شکل قطعی اشاره کرده که افلاطون تحت تأثیر نظریه سیاسی در ایران باستان بوده است. نویسنده کوشیده برخی از جنبههای اساسی فلسفه سیاسی و اجتماعی افلاطون را با پارهای از آراء و آرمانهایی که مردم ایران درباره نظام جامعه و مقام شاهی داشتند تطبیق کند؛ همانندیهای آنها را باز نماید و ارتباط آراء حکیم یونانی را با افکار و معتقدات ایرانیان روشن گرداند.
سیاست مدنیه با عنوان اصلی «السیاسة المدنیة» اثر معروف بونصر فارابی است. او در این کتاب، مسائل مهمی از دانش الهی را بنا به عقیده ارسطو درباره علل ششگانه برکنار از ماده، نمایان میسازد و درباره چگونگی نظام جواهر جسمانی و پیوستگی و پدید آمدن آنها از پدید آورندگان غیرمادی، سخن میگوید و نیز در آن جایگاههای انسان و نیروهای او را نمایان میکند و گونههای مختلف کشورداری و گردهماییها از فاضله و غیر فاضله را روشن میکند و همچنین نیاز تدبیر در مدینه و سروسامان بخشیدن نظام کشورداری به خویهای شاهانه و سنتهای پیامبرگونه را آشکار میسازد.
مقوله رويا به عنوان جزئي از زندگي روحي و معنوي آدمي، ذهن او را همواره به خود مشغول داشته است. اين موضوع در شاهنامه نيز از جايگاه ويژهاي برخوردار است. با توجه به اهميتي که روياها در پيشبرد داستانهاي شاهنامه و اهداف متعالي تربيتي و ديني و اخلاقي فردوسي دارد، اين پژوهش با رويکرد تحليلي به طبقهبندي روياهاي شاهنامه از نظر ساختاري و محتوايي ميپردازد و نقش آنها را در روند شکلگيري داستانها مورد توجه قرار ميدهد. ابتدا روياها بر اساس نحوه القا به شخصيتها، به دو گروه مستقيم و غيرمستقيم، تقسيم ميشود و سپس از نظر ساختاري در سه حوزه منشا، چهره و نتيجه خواب مورد بررسي قرار ميگيرد. از نظر منشا رويا به ايراني و انيراني، در بخش چهره خواب، به صريح و کاملا نمادين و نيمه نمادين و در بخش نتيجه خواب به اثرهاي رواني و رفتاري تقسيم ميشوند.
پيشگويي و خبردادن از امور پوشيده، در اساطير و داستانهاي حماسي جهان امري رايج است و هيچ يک از حماسههاي ملي اقوام را از آن خالي نمييابيم. شاهنامه به عنوان اثري حماسي و گنجينهاي نامتناهي در پژوهش اعتقادات، اميال و انديشههاي انسان، سرشار از اين گونه رازپژوهيها و شگردها در جهت گشايش داستانهايش است که حقيقتا درخور تامل است. از ميان انواع پيشگوييهاي مثبت و منفي در شاهنامه، اخترشناسي علاوه بر برخورداري از دقت در بيان جزیيات، در شکلگيري رويدادهاي آن جايگاه ويژهاي را ايفا ميکند، قهرمان شاهنامه همواره در تلاش است تا رفتار سايرين را پيشبيني نمايد و از راز کيهان پرده بردارد. فردوسي به عنوان شاعري حماسهسرا تحت تاثير اين نوع نگرش و تفکر، بخشهايي از شاهنامه را در اين زمينه پديد آورده است؛ به گونهاي که در همه داستانهايش حضور اخترشناسان و ادوات آنها را براي بازگويي آينده شاهديم. مقاله حاضر به منظور بررسي اثر کواکب و تحليل آن بر پيشگوييهاي شاهنامه و شناخت زيرساختها و جوانب اين تأثيرات بر پيشگوييهاست، که به روش توصيفي و تحليلي از شاهنامه فردوسي استخراج و با استفاده از منابع گوناگون نگاشته شده است.