تاریخ طبرستان کتابی بسیار ارزشمند مشحون از مطالب تاریخی، جغرافیایی، ادب فارسی و عربی، اتیمولوژی و فقه اللغه، علم رجال، حکایات، شیعهشناسی و ... است و دامنه مطالعاتی گستردهای را در بر میگیرد؛ به ویژه در زمینه حکایتهای تاریخی و ادبی و وقایع مربوط به جنبشهای آزادیخواه که توسط بزرگان مفتخر به عنوان «سید» رهبری شده، کتابی بینظیر و بیمانند است. متأسفانه این کتاب با داشتن حوزه دانش و اطلاعات وسیع، آن چنان که باید و شاید مورد توجه محققان و پژوهندگان واقع نشده است. یکی از این حوزهها که اصلاً بدان توجه نشده، مسئله تصحیح و نسخه چاپی این اثر ارزشمند است. تنها نسخه چاپی موجود این کتاب به اهتمام عباس اقبال آشتیانی در سالهای 1321-1320 ش به زیور طبع آراسته شده است. مزیّت بزرگ این چاپ استفاده از نسخه خطی متعلق به قبل از قرن دهم (تاریخ تحریر 978 ق،نسخه رمزگذاری شده با حرف الف) است که اکنون متاسفانه در هیچ یک از فهرستهای نسخ خطی اثری از آن دیده نمیشود. در این مقاله کوشیده شده تا به تنها تصحیح موجود این کتاب نگاهی دقیقتر شود لذا بسیاری از پیشنهادها و گزینشهای مصحح در متن کتاب به نقد کشیده شده و با درنگ و دقت بیشتر سعی شده است ضبط صحیح به خواننده نمایانده شود.
تاریخ طبرستان نوشته ابن اسفندیارتاریخ نگار ایرانی است. موضوع این کتاب تاریخ و وقایع طبرستان و مازندران و یاد سرگذشت شاهان و سادات مرعشی و نامها و لقبهای آنان و نیز شگفتیها و ویژگیهای این سرزمین است. زبان نسخه اصلی کتاب فارسی است اما نسخه حاضر به زبان انگلیسی است که ادوارد براون نخستین بار خلاصه ای از این کتاب را در سال 1905 م به انگلیسی ترجمه و چاپ کرد
يکي از اشکالات عمدهاي که بر فرهنگنويسان شبه قاره هند وارد است، لغت سازي و ترکيب سازيهاي نارواست. پيدايش شماري از لغات و ترکيبات ساختگي در اين فرهنگها معلول بدخواني و تصحيف واژهها و ترکيبات ديوان شاعراني همانند خاقاني است. البته برخي از اين واژهها و ترکيبات ساختگي از شروحي که بر آثار خاقاني و نظامي و انوري نوشته شده، وارد فرهنگهاي فارسي شده است. از آنجا که يکي از منابع مهم لغتنامه دهخدا برخي از همين فرهنگهاي هندي؛ از قبيل برهان قاطع و فرهنگ جهانگيري است و غالب اين لغات ساختگي از آن کتابها به اين لغتنامه وارد شده است و در مواردي مولفان لغتنامه متوجه جعلي و ساختگيبودن بعضي از اين واژهها و ترکيبات نشدهاند. در اين جستار به بررسي و تحليل دو واژه و ترکيب از همين دست، در فرهنگ جهانگيري و برهان قاطع پرداختهايم. فقره نخست که باز نمودن آن اهميت زيادي دارد، واژه «هرباسپ و هرباسپان» است که در برهان قاطع و فرهنگ جهانگيري به معني «سياره» آمده و از مصرع: «هر پاسبان که طره بام زمانه داشت» در ديوان خاقاني برساخته شده و در بعضي منابع نيز به عنوان معادل فارسي واژه «سياره» پيشنهاد داده شده است. فقره دوم تحليل ترکيب «نهي در نواد» در برهان قاطع است که حاصل تصحيف ترکيبي در شعر نظامي است.