مدح یکی از مهمترین اسالیب شیعه در دوره عباسی است، زیرا آینه تمامنمای دیدگاهها و احساسات پیروان این مذهب است که در ردیف مستندات تاریخی، استشهادات قرآنی و روایی قرار گرفته و وجه تمایز آن با دیگر مدایح شده است. اما بدون ملاحظات سیاسی و مذهبی نمیتوان مدایح شیعی را مورد ارزیابی همهجانبه قرار داد، زیرا با برداشتهای انحرافی عباسیان از مفاهیم و مصادیق مذهبی و سوء استفاده سیاسی از آن، بر این نوع از شعر شیعی از جهت محتوا و مضمون، سبک، عاطفه، خیال و اهداف، تأثیر گذاشت. محور اصلی این اشعار، خاندان پیامبر (ص) و دفاع مستند از حقانیت شیعه است که در آن عطوفت به اهل بیت(ع) جایگزین گریه بر اطلال شده و از آنجا که گستره خیال نمیتواند درباره ممدوح، افاده غرض کند، وصف شاعر بین حقیقت و مجاز، مردد است. در این مدایح، عاطفه حب و بغض، امتزاج و ظهوری توأمان یافته و اهداف شاعران در طیفی گسترده و ژرف، لحاظ گردیده است. این مقاله، حاوی تلاشی است تا با نگاهی نو به تحلیل عناصر ادبی، مفهوم، موضوع و اهداف مدایح شیعی در عصر عباسی بپردازد تا دریافتی جامع و عمیق از لطایف و دقایق آن را آشکار سازد.
کتاب تاریخ فرهنگ عربی به زبان فارسی شامل چهار فصل است. در فصل اول نگرشی کوتاه به اوضاع عربستان بعد از اسلام شده است و در مورد دین اعراب قدیم و علوم رایج میان اعراب و خانه کعبه سخن به میان آمده است. فصل دوم به جاهلیت و معنای آن و زبان عربی و تطور آن، شعر در آن دوران و شاعران زمان جاهلیت پرداخته شده است. فصل سوم در مورد انواع شعر در عهد خلفای راشدین و امویان، نثر عربی در نخستین سده اسلامی بحث شده است. و در فصل آخر کتاب در مورد دوره عباسی انقلاب و تاثیر آن در زندگی و فرهنگ، فرهنگهای بیگانه و تاثیر آن در فرهنگ عباسی، مکتب های اسلامی و دوره های ادب عباسی بحث شده است
احمد سلطانی از شاعران معاصر و متولد قزوین بود که گلچین المصائب سلطانی یکی از آثار اوست. دیوان پیش رو با عنوان مجلس آرای سلطانی مشتمل بر اشعاری در توحید، با مضمون بهاریه، غزلیات، تضمینات، رباعیات و ترجیع بند است که در سال 1350 به همت شاعر به زیور طبع آراسته گردید.
حبسیه(زنداننامه)، شاخهای مهم از ادبیات غنایی به شمار میرود. حبسیه، بیان حال و شکوه و فغان شاعر در سوگ آزادی خویش و به عبارتی دیگر آیینه تمام نمای روزگار اختناق و افشاگر روزهای تلخ اسیری شاعر است. در طول تاریخ ادبیات فارسی و عربی، شاعران بسیاری (به دلایل مختلفی از قبیل سیاسی، اعتقادی، دینی و...) به زندان رفتهاند و طعم حبس و اسارت را چشیدهاند و با قدرت بیان، به ثبت لحظههای سخت و اندوهبار خویش پرداختهاند. زنداننامههای فارسی و عربی به سبب طبیعت خاصّ خود، از جنبههای مختلف چون مضامین، توصیفات، صور خیال و عناصر ادبی و ... نیازمند بررسیهای موشکافانه و دقیق است. در این پژوهش به بررسی اوصاف ظاهری زندان و احوال درونی در زندان سرودههای دو ادب فارسی و عربی پرداخته شده است. در زنداننامههای فارسی و عربی، شاعر علاوه بر اوصاف ظاهری زندان (زنجیر، زندانیان، زندانبان و ...) از حالات درونی خود نیز ابیاتی میآورد که در آن از بیگناهی خود، آزادی، غم و اندوه و ... سخن میگوید؛ بنابراین نگارنده در این مقاله برآن است که مضامین وصفی را در زندان سرودههای فارسی و عربی که از دو جهت (وصف ظاهری زندان و وصف احوال درونی) قابل بررسی است، مورد کنکاش قرار دهد تا این جنبه ادبی از شعر زندان در دو ادب فارسی و عربی آشکار گردد.
فن وصف، یکی از مهمترین اغراض شعری است که به عنصر خیال وابسته است. موضوع وصف آنگاه که وصف طبیعت باشد، ترسیم تابلویی از زیباییها است. منوچهری دامغانی (متوفی 432 هـ.ق) و صنوبری (متوفی 334هـ.ق) بیشک از بزرگترین شاعران طبیعتگرا در ادب پارسی و تازی هستند. اهمیت وصف طبیعت در دیوان صنوبری اندارهایست که برخی از منتقدان او را نخستین شاعر طبیعت در ادبیات عرب دانستهاند. منوچهری نیز همین جایگاه را در ادبیات فارسی دارد. این مقاله (بررسی تطبیقی توصیف طبیعت در دیوان منوچهری دامغانی و صنوبری) به بررسی و تحلیل و تطبیق توصیفهایی که این دو شاعر از جلوههای مختلف طبیعت در اشعارشان به نمایش گذاشتهاند، میپردازد. محقق با تحلیل و مقارنه توصیفهای مشابه و ارائه شواهدی، امکان مقارنه و تطبیق دو شاعر را در توصیف طبیعت فراهم آورده است. دو شاعر در تصویرها و تشبیههایی که از وصف طبیعت بیان کردهاند، شباهتهای فراوانی دارند که این شباهتها اندک است. منوچهری دامغانی در توصیف طبیعت از صنوبری که از سرآمدان مکتب تشبیه در عصر عباسی است، تأثر بسیاری پذیرفته، با این وجود در دیوانش نامی از این شاعر نبرده است.