متنهای ادبی با یکدیگر ارتباط بینـامتنی دارند و از نظـر زبانی، وزنی و معنـایی بــر یکدیگر تـأثیر میگذارد. ادبیات یک جریان است. در این جریان رودخانه وار هیچگونه گسستی وجود ندارد و هر متن جذب و دگرگونی متنی دیگر است یعنی متنهای ادبی بسته به خلاقیّت ذهن هنرمند در عین تأثیرپذیری از متون پیشین با دگرگونی در آنها و هنجارشکنی و رویکردهای تازه هنری آفریده میشوند. گاهی شاعران و نویسندگان در جریان خلق آثار خود از مرحله تأثیرپذیری پیشتر رفته به تقلید صرف نزدیک میشوند به طوری که مناسبت بینامتنی آنها با اثر از مرحله مکالمه متن گذشته به همسانی لفظ و معنا میرسد. ارتباط بسیاری از شاعرانی که به استقبال غزل حافظ رفتهاند از این گونه است. علاوه بر گویندگان ایرانی، شاعران بسیاری در فراسوی مرزها به غزل حافظ توجه داشته به استقبال آن رفتهاند. از جمله این گویندگان فارسی زبان، ولای حیدر آبادی است که بررسی ارتباط بینا متنی دیوان او و حافظ موضوع بحث این مقاله است.
شرح غزلیاتی از حافظ که تقریرات استاد بدیعالزمان فروزانفر در دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات در سال 1319 شمسی است و تحریر دکتر حسین بحرالعلومی، قسمت اول در مجله یغما سال بیستوسوم (1349) و سال بیستوچهارم (1350) انتشار یافت. سپس در مجموعه مقالات و اشعار استاد که به کوشش عنایتالله مجیدی در سال 1351 منتشر شد. این رساله شرح دو غزل خواجه است: 452 و 481 چاپ قزوینی و 443 و 472 خانلری. غزل اول در این شرح پانزده بیت و در قزوینی و خانلری چهارده بیت است و غزل دوم در قزوینی و خانلری هشت بیت و اینجا هفت بیت است. قسمت دوم در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران سال بیستودوم که به یاد استاد انتشار یافته و شامل غزل 218 قزوینی و 212 چاپ خانلری است.
محمود غنی زاده سلماسی (1258-1313 شمسی ) نویسنده، شاعر، مترجم، سیاستمدار، روزنامه نگار و از پیشتازان مشروطیت ایران بود. غنی زاده که در جوانی مقالاتی برای روزنامه حبلالمتین کلکته ارسال می کرد، با عبدالرحیم طالبوف نیز آشنایی و دوستی داشت. وی از طرفداران شعر و ادبیات کلاسیک بود و به نقد اشعار و گفتار نوگرا می پرداخت. میرزا محمود غنی زاده اشعار کمی پرداخته است که اغلب در جای معینی یادداشت نمی شدند و در مجالس دوستانه از حفظ قرائت می شدند. اغلب آثار منظوم کتاب پیش رو به همت فرزند شاعر از جراید و مجلات فارسی خارج از کشور گردآوری شده و انتهای آن با اشعاری در سوگ غنی زاده آراسته شده است. این کتاب در سال 1332 توسط کتابفروشی معرفت در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
متنهای ادبی با سایر متنها از رهگذر نقل قولهای آشکار و پنهان، تلمیح، اقتباس و جذب مؤلفههای صوری از متنهای پیش از خود، در ذخیره مشترک سنن ادبی تداخل مییابند. این رابطه در ادبیات ما گاهی از طریق ترجمهها به وجود آمده است. تغییرات به وجود آمده در اوایل قرن بیستم و گسترش روابط میان ایران و فرانسه سبب گرایش شاعران پیش گام ایران به ادب و هنر این کشور و تأثیر و تأثر متقابل فرهنگ و تمثیل و داستان و شعر دو ملت شده است. بررسی تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر از جذابترین مقولههای نقد ادبی است. «رشید یاسمی» از جمله شاعرانی است که ضمن برداشتن گامهای بلند در راه تجدد و اصلاح، با انتقال افکار و مضامین شاعران غرب از جمله شاعران فرانسه، افق اندیشه را فراختر کرد و قریحه درخشان خود را نیز با آن اصلاح و تغذیه نمود. نظر به این مسأله و با رشد نظریههای ادبی و رویکردهای مختلف نقد ادبی در ایران و وجود عناصر و مناسبات میان متنی در دیوان رشید شایسته است که از این دیدگاه به شعر او پرداخته شود. روش تحقیق نقد نفوذی میباشد. رشید یاسمی هنرمندی است که از پیشینیان تأثیر پذیرفته است و علاوه بر دستیابی به تجربههای مشترک هنرمندان قبلی، به دلیل ذهن جوینده و پر تکاپویش رنگی تازه از خلاقیت هنری و ادبی خود را بر تجربههای گذشتگان زده است. او برای پرورش و غنای ذوق و آمادگی بیشتر و نیز آگاهی از تجربه شاعران زبانهای دیگر، بدون این که رنگ و بوی ترجمه از آثار او پیدا باشد، همچون معاصرانش گامی بلند در راه پیشرفت ادب فارسی و گشایش افقهای تازه در تجدد و تحول ادبی ایران برداشته است.
کتاب تاريخ کشمير يا راج ترنگيني «Rajtarangini»، روايت منظومي از اسطوره، حماسه و تاريخ بخشي از سرزمين هند يعني کشمير است. کشمير به علت زيبايي طبيعت، لطافت هوا، حتي رنگ پوست مردمانش در هند به ايران صغير شهرت دارد. اين اثر را ابتدا کلهن «Kalhah» به زبان سنسکريت سرود و بعدها دوبار به فارسي ترجمه شد که ترجمه اول مصنوع و متکلف و دور از فهم بوده و ترجمه دوم که در زمان اکبر شاه گورکاني به وسيله ملاشاه محمد شاه آبادي صورت گرفته ترجمهاي ساده و روان و ماندگار بوده است. تطبيق بعضي از حکايتها و شخصيتهاي تاريخي آن با برخي از روايتها و چهرههاي ديني و تاريخي آثار ايراني و سامي، موضوع بحث اين مقاله است.