موضوع اصلی این مقاله بررسی رجز و رجزخوانی در شاهنامه فردوسی است. در بخش نخست، پس از بحث از معنای لغوی و اصطلاحی رجز و رجزخوانی، به اختصار پیشینه تاریخی آن در ادبیات یونان، عرب و ایران باستان و ادبیات سدههای چهار و پنج هجری بیان شده است. در بخش دوم، هنر فردوسی در پرداخت فن رجزخوانی پهلوانان شاهنامه بررسی شده است و کارکردها و ارزش بلاغی رجز در داستانسرایی فردوسی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
انقلاب مشروطیت و مجاهدت مجاهدان بزرگ به همراه ملت شجاع ایران پشت استعمار را خماند....اما دیری نپائید که انقلاب را به انحراف کشاندند، بزرگ مردان انقلاب را توسط شاه دست نشانده قاجار یا به دار آویختند یا به طریقی از میدان به در کردند. با این وجود ابرقدرتان آن زمان روس و انگلیس از قیام مردم و آتشی که زیر خاکستر بود و هر لحظه انتظار می رفت شعله ور شود بیم و هراس داشتند. وجود حکومتهای محلی و قیام گاه و بیگاه مردم در اطراف ایران چون لرستان کردستان گیلان راه چپاول را بر استعمارگران بسته بود. استعمارگران در طول تاریخ هماره سعی بر این داشته اند که بر این منطقه سیطره پیدا کرده دامنه نفوذ خود را بر دیگر نقاط ایران بگسترانند اما هربار با مقاومت دلاوران لرستان روبرو شده مجبور به عقب نشینی شده اند.در عصر ننگین سر سلسله پهلوی (رضاخان) بار دیگر این منطقه مورد تاخت و تاز قرار گرفت. سیصد هزار خانوار اعم از شهری و روستایی با دلاوری و رشادت کم نظیر در مقابل قوای مهاجم و دست نشانده بریتانیا ایستادند و دوازده سال مقاومت کردند. آنها با رشادت و بی باکی خود حماسه ها آفریدند.
قافيه را ميتوان از زواياي مختلفي مورد بررسي قرار داد. براي تعيين نقش قافيه در بافت موسيقايي بيت، سامانهاي با چهار عامل تعريف، و در ادامه به اين فرضيه پرداخته ميشود كه توجه به قافيه به عنوان عنصر كليدي در بافت موسيقايي بيت و به كارگيري قافيههايي كه توان موسيقايي بيشتري دارد ويژگي سبك شخصي نيست بلكه متعلق به سبك دورهاي است. شايان توجه است كه تمام مراحل اين پژوهش اعم از طبقهبندي اطلاعات، تجزيه و تحليل دادهها آزمون فرضيهها و ... با استفاده از كامپيوتر انجام شده است.
درونمايههاي تعليمي ـ اخلاقي چنان با ادبيات پارسي و انواع آن در آميخته است که کمتر اثر ادبي را ميتوان يافت که از آموزههاي اخلاقي و تعليمي بيبهره باشد. شاهنامه فردوسي اثري حماسي است اما آکنده از آموزههاي اخلاقي چون دعوت به نيکي، تاکيد بر خردورزي، دفاع از مظلوم، نکوهش ظلم، آز، دروغ، پيمانشکني، تجاوز به حقوق ديگران و به طور کلي هر آنچه با بدي و زشتي پيوند دارد. اين مقاله سعي دارد درونمايههاي تعليمي ـ اخلاقي اقتباس شده از شاهنامه فردوسي و شيوههاي اقتباس آنها را در انيميشن قصههاي شاهنامه (به کارگرداني اميرمحمد يميني و نويسندگي احمد نيک کار، تهيه شده در شبکه آموزش، 1389- 1388) مورد بررسي قرار دهد و از اين گذر به چند پرسش اساسي پاسخ دهد: آموزههاي تعليمي و اخلاقي و تکنيکهاي سينمايي به کارگرفته شده براي تبديل اين آموزه به تصوير و انتقال آنها به مخاطب در انيميشن به چه صورت است؟ آيا کارگردان در استفاده از مفاهيم تعليمي به متن اصلي وفادار است يا بخشهايي را به فيلم افزوده است؟ استفاده از نظام تصويري تا چه اندازه در القاي اين مفاهيم و تاثير آنها بر مخاطب موثر بوده است؟ پژوهش در پايان به اين نتيجه دست مييابد که آموزههاي تعليمي و اخلاقي از انديشههاي محوري انيميشن است و با وجود وفاداربودن انيميشن به متن اصلي، در بخش اقتباس آموزههاي اخلاقي و تعليمي، بخشهايي به فيلم افزوده شده و بخشهايي با تاکيد بيشتر پررنگتر شده است. همچنين استفاده از نظام نشانهاي تصويري به جاي نظام نشانهاي کلامي با توجه به نوع مخاطب انيميشن که کودکان و نوجوانان هستند در القاي اهداف آموزشي فيلم ـ ساز بسيار موثر است.