تامل در احوال و اقوال مشايخ و بررسي تعامل ميان نظام هدفمند و منسجم خانقاه و جامعه، نشان ميدهد که تزکيه و تعليم مريدان و عامه مردم بر محور ارزشها و انديشههاي صوفيانه، هدف و رسالت اصلي تصوف اسلامي بوده است. صوفيان بزرگ براي تحقق اين هدف، همواره از کلام به عنوان مهمترين وسيله تاثيرگذاري بر مخاطبان خود بهره بردهاند. نظر به اهميت اين موضوع، اين پژوهش ميکوشد تا اسباب، صور و موجبات اين هنجارگريزي را بيان کند و آن را بر مبناي «فرآيند ارتباط کلامي» رومن ياکوبسن، با تکيه بر ارتباطات کلامي عارف بزرگ قرن پنجم ه.ق، ابوسعيد ابوالخير تبيين نمايد. بنابر نتايج اين پژوهش، ابوسعيد ابوالخير اغلب، به هنگام ترويج يا تذکار هنجارهاي اخلاقي، تبيين و تاييد احوال خود يا ديگران و رفع حوايج مادي و معنوي مخاطبان عام و خاص، با استفاده از زبان ادبي و احيانا تمسک به شگردهايي چون مناظره و بيان سخنان شطحآلود و شگفتانگيز، به تکلم روي آورده است. گزارههاي ارتباط زبانياش، بسته به موقعيت گوينده، مقصد کلام و مقتضاي مخاطب و سخن، به ترتيب بر عناصر مخاطب، رمزگان، موضوع و گوينده استوار است. نقشهاي ارتباط کلامي حاصل از تاکيد بر اين عناصر، غالبا تلفيقي از نقشهاي ترغيبي، فرازباني، ارجاعي، عاطفي و گاه ادبي است که در اين ميان به سبب مخاطب محوربودن سخنان، نقش ترغيبي و به دليل کدداربودن گزارهها و لزوم آگاهي مخاطبان از پس زمينه گزارههاي کلامي، نقش فرازباني از برجستگي بيشتري برخوردار است.
موضوع اصلی این کتاب شرح حال ابوسعید ابوالخیر است که از مشایخ بزرگ تصوف و در عصر خود دارای اشتهاری عظیم و به عقیده برخی از نویسندگان نخستین واضع نظام و ترتیب خانقاه و بطور تحقیق یکی از عوامل تحول تصوف در ایران بوده و تاریخ زندگی هشتاد و اندی ساله او موضوعی بس سودمند و دلپذیر است. و اسرارالتوحید از حالات و مقالات و افکار و آراء و اخلاق و عادات این صوفی شهیر و ریاضتها و مجاهدتها و مقامات و کراماتی که بدو نسبت دادهاند بطور تفصیل بحث میکند. و در ضمن این موضوع اطلاعات سودمند از رسوم و عادات و طرز تشکیلات و اجتماعات صوفیه و مفهوم واقعی برخی از اصطلاحات این فرقه و اطلاعاتی از بعضی وقایع تاریخی و اوضاع اجتماعی قرن پنجم و ششم و احوال و اقوال برخی از عرفا و مشایخ و رجال معتبر دیگر به ما می دهد، و از این جهت گنجینهای مملو از ذخائر ادبی و علمی و عرفانی و تاریخی محسوب میشود اسرارالتوحید نخستین کتاب مفصل و مبسوطی است که به فارسی در شرح حال یکی از مشایخ بزرگ صوفیه تالیف شده و یا قدیمیترین تالیفی از این نوع است که از دستبرد حوادث محفوظ مانده و بدست ما رسیده است. منتخب اسرار التوحید به کوشش استاد احمد بهمنیار فراهم آمده و در سال 1320 منتشر شده است.
کتاب اسرار التوحید از شاهکارهای نثر فارسی است که در طول تاریخ ادبیات فارسی، بینظیر و بیبدیل است. این کتاب به لحاظ ارزش هنری و مهارت نویسنده در شیوههای گوناگون بیان و شیوه داستانپردازی و انتخاب کلمات، در صدر میراث ادبی زبان فارسی قرار دارد. این کتاب زندگینامه عارف بزرگ ابوسعید بن ابی الخیر میهنی است که در تاریخ عرفان ایرانی والاترین پایگاه را داراست؛ اما این کتاب تنها زندگینامه بوسعید نیست، بلکه یکی از برجستهترین منابع تاریخ عرفان و یکی از مهمترین اسناد تاریخ اجتماعی این سرزمین نیز به شمار میرود. در ادامه کتاب نیز «رساله حورائیه» تألیف عبدالله بن المحمود الشاشی معروف به خواجه احرار آورده شده است.
از جریانهای داستانی معاصر، گرایش رماننویسان زن به استقلال در سبک نوشتار زنانه است. به گمان برخی داعیهداران آن، این گرایش اغلب از رهگذر بازنگری در روایتهای مردسالارانه و کوشش برای ایجاد نهضتی انتقادی با رویکرد بازخوانشی در روایتهای اسطورهای محقق خواهد شد. به هادس خوش آمدید یکی از این رمانهای انتقادی است که در آن نویسنده به نمایندگی از طبقه زنان، با عرضه الگویی اسطورهای کوشیده است به کمک برخی روایتهای اسطوره ای جایگاه نادیده انگاشته زنان را در جامعه به تصویر کشد. گویا به باور او، مانند کم رنگشدن نقش الههها در اسطورهها، نقش زنان در روایتهای مردسالارانه مانند روایتهای جنگی نادیده انگاشته شده است. از آنجا که رمانهای اسطورهای به سبب پیروی از الگوی اسطوره شخصیت بنیاد هستند، در این پژوهش با محوریت شخصیت اصلی رمان، چارچوب نظری را با رویکرید تلفیقی برمبنای فرامتنیت ژرار ژنت و تحلیل کهنالگویی پیرسون استوار کردهایم. از نتیجه کاربست این رویکرد برمیآید که نویسنده رمان با درآمیختن روایتهای اسطورهای ایرانی مانند رستم و سهراب و رستم و اسفندیار و اسطوره یونانی «پرسفونه و هادس» کوشیده است با اعتراض به روند مردسالارانه روایتهای اسطورهای غرب و شرق، راه نجات جامعه انسانی را واسازی تقابل مرد/ زن و احیای حقوق زنان در جامعه معرفی کند. بازنمایی شخصیت رودابه در قالب کهنالگویی «یتیم» و تبدیل آن به «نابودگر» ناکام گواه تناسب ساختاری متن و شخصیت با درونمایه اعتراضی رمان است.
همزادي و تلازم ادبيات داستاني با تحولات جهان جديد و ويژگي روايي رمان و توانايي اين قالب داستاني معاصر در انعکاس موضوعات متنوع و بازتاب سلايق، روشها، سبکها و همچنين نمايش افکار و عقايد و گفتمانهاي رايج جامعه، موجب شد ساختار و عناصر روايي رمان، گستردهترين زمينه براي ظهور و انعکاس اسطورهها يا اشاره به آنها به حساب آيد. اين رويکرد رماننويسان اسطوره محور در استفاده و انعکاس اسطورهها به دليل توجه آنان به دلالتهاي معنايي و نمادين اسطورههاي مورد نظر خود به رمان اسطورهاي، امکان تحليل بينامتني ميدهد. بازآفريني اسطورهها را در قالب روايت در دوره جديد، بايد يکي از عناصر شاخص در رهيافت ادبيات پسامدرن به شمار آورد. ازاينرو، اين مقاله در پي تحليل روايت شناسانه با رويکرد بينا متني «سالمرگي»، يکي از رمانهاي پست مدرنيستي ايران است که با محوريت دو بنمايه کليدي اسطورهاي يکي «تقابل مرگ و زندگي» در قالب روايتهاي اسطورهاي پسرکشي و ديگري «قرباني» با تاکيد بر مظلوميت قهرمانان شکل گرفته است. از آنجا که پردازش روايت اصلي داستان معطوف به جنگ تحميلي يا متاثر از آن است، «سالمرگي» جزء نخستين تجربههاي پسامدرني رماننويسان ايراني درباره جنگ قرار ميگيرد.