يكي از جريانهاي داستاننويسي معاصر، ادبيات داستاني سياسي است كه عنوانهاي اين دسته از آثار به نسبت ساير جريانهاي داستاننويسي و با توجه به درونمايه آن، قابل تامل است. بر اين اساس بررسي و تحليل اين جريان با تاكيد بر نامهاي آن ـ به عنوان يك واحد معنادار و مستقل ـ گونهاي از گونههاي نقد داستان است كه عمدتاً به انگيزه كشف جريان فكري حاكم بر متن انجام ميشود. در اين مقاله نويسنده حدود صد عنوان از نوع ادبيات داستاني سياسي را با توجه به مآخذ معتبر، شناسايي و با روش نشانه ـ معناشناختي (البته در معناي عام آن) بررسي و تحليل كرده است. ترتيب تاريخي انتخاب به اين گونه بوده است كه دهه اول (1351 ـ 1360) بيست و دو داستان؛ دهه دوم (1361 ـ 1370) سي و سه داستان و دهه سوم (1371 ـ 1380) چهل و شش داستان انتخاب شده است. بررسي زباني اين آثار نشان ميدهد كه عنوانهاي بسيط نه درصد و عنوانهاي تركيبيِ دو و سه جزيي هشتاد و شش درصد كل عنوانها را در بر ميگيرد. دلايل و عوامل اين امر؛ علاوه بر تامل نويسندگان در تحريض خواننده، در بنياد اين نوع ادبي نهفته است كه ايهام و ابهام را ميطلبد. نگاه معرفتشناسانه به اين مجموعهها نشان داد كه حدود سي درصد اين نامها با مفاهيمي همچون درد و رنج انسان درآميخته است كه بيشترينه اين تعداد مربوط به دهه دوم با چهل و پنج درصد است. نكته ديگر قابل تامل در تحليل نشانه ـ معناشناسي اين عنوانها، توجه به نوعي تقابل در انتخاب عنوان داستانها، عنوانهاي دال بر ايستايي در يك مقطع و پويايي در مقطع ديگر و دال بر رهايي در يك مقطع و بستگي و اسارت انسان در مقطع ديگر است.
کتاب حاضر دارای سه بخش است. در بخش نخست پنج مقاله از احمد شاملو (خاش "تابوئی" در پایتخت عطش)؛ منوچهر هزارخانی (یادداشت هایی درباره خصوصیات یک فرهنگ دلال)؛ باقر مومنی (میرزای علوی)؛ علی اکبر اکبری (شرکت های تجاری و مساله عرضه سهام به مردم)؛ خسرو گلسرخی (فرهنگ پویا و فرهنگ مومیایی شده)؛ کار شده است. در بخش دوم با نام شعر شعرهایی از سیاوش کسرایی، شفیعی کدکنی، خسرو گلسرخی و .... آمده است و در قسمت آخر که قصه نام دارد به قصه هایی از احمد محمود، اصغر الهی، نسیم خاکسار و فریدون تنکابنی پرداخته است
کتاب شهرزاد 2 فصل نامه ادبیات داستانی که توسط نشریه داخلی خانه داستان سرو در تابستان 1381 منتشر شده است
«درد و رنج» به عنوان يكي از وجوه برجسته تراژيك زندگي، از مسایلي است كه هر انساني در زندگي خود با آن روبه روست. اين مساله در هنر و ادبيات به طور عام، و به طور خاص در ادبيات معاصر به ويژه شعر زنان به گونهاي منعكس شده كه بررسي و تحليل آن، نيازمند تحقيق وسيع و جامعي است. موضوع اين مقاله، بررسي اشعار دو شاعر برجسته زن معاصر يعني فروغ فرخزاد و سيمين بهبهاني با توجه به ماهيت، مفهوم و مصاديق مختلف درد و رنج و با تاكيد بر مساله وجودشناسي درد و رنج (انواع، علل و نتايج آن) است. نويسندگان در اين پژوهش ضمن اشاره به ماهيت و نتايج درد و رنج به مقايسه جنبههاي وجودشناسي درد و رنج در اشعار اين دو شاعر ميپردازند؛ گفتني است زمينه اصلي بحث، تمرکز بر فلسفه وجودي درد و رنج در حوزههاي انواع درد و رنج، علل درد و رنج و راههاي رهايي از آن است.
يکي از شاعران برجسته معاصر ايران، که خلاقيت و آفرينندگي را با پژوهش و تتبع جمع کرده است و هم محافل ادبي و هم جامعه دانشگاهي، او را در زمان حياتش جدي گرفت، مرحوم قيصر امينپور است. مجموعه آثاري چون «گلها همه آفتابگردانند»، «آينههاي ناگهان» و ... به همراه آخرين دفتر شعري «دستور زبان عشق» گواهي بر ارزش آثار اوست که درباره اهميت اين آثار از زواياي مختلف ميتوان سخن گفت. مولف پس از بررسي مجموعه دفترهاي شعري ايشان، ميتواند به جرات ادعا کند قيصر يکي از بزرگترين شاعران دو سه دهه اخير است که به مقوله انسان و مفاهيم مرتبط با آن از جمله درد و رنج بشري توجه کرده و در زندگي هنري و بلکه زندگي اجتماعي، درگير اين مفهوم و واقعيت بوده است. نگارنده در اين مقاله پس از بررسي ابعاد مختلف اين مساله و ماهيت و مفهوم درد و رنج در نظام حاکم بر انديشه و زبان امينپور، مجموعه اشعار او را در چهار بخش معناشناسي، وجودشناسي، غايتشناسي و شان اخلاقي درد و رنج، طبقهبندي، بررسي تحليل کرده است.