«تصوير» واژهاي نوظهور با پيشينهاي كهن در ادبيات فارسي است. در مبحث معاني و بيان به طور ضمني به اين واژه اشاره شده و در علم بلاغت از آن به «صور خيال» تعبير شده است. بيوك ملكي يكي از شاعران نامآشناي حوزه ادبيات كودك و نوجوان است كه تاكنون بيش از هفت مجموعه شعر از او براي نوجوانان به چاپ رسيده است. هدف اين مقاله، بررسي جايگاه تصوير در اشعار نوجوان بيوك ملكي است. روش اين پژوهش، كتابخانهاي و به شيوه تحليل محتواست. آثار بررسي شده عبارتند از: بر بال رنگينكمان، پشت يك لبخند، از هواي صبح، كوچه دريچهها، در پيادهرو و بيا بگير سيب را. در اين نوشتار نخست عوامل تصويرساز در اشعار بررسي شدهاند، سپس به تحليل تصاوير و بررسي موضوعات پركاربردِ استفاده شده در اشعار، پرداخته شده است. ملكي براي تصويرسازي بيش از هر فني از تشخيص و تشبيه استفاده ميكند و طبيعت، خواه شهري و خواه روستايي، ركن اصلي و مايه الهام آفرينشِ تصاوير شعري اوست كه اين موضوع مهمترين دليل زندهبودن و پويايي اشعار شاعر به شمار ميآيد.
شکی نیست که هر شاعری شیوهای خاص خود را دارد و معانی متفاوت و مختلفی را در شعر به رشته نظم درمیآورد که سبک وی را متمایز از دیگر شعرا مینماید. با این حال در هر دوره خصوصیات لفظی و معنوی مشترکی در ادبیات وجود دارد که سبک شعر و نثر آن دوره را مشخص میکند. در این کتاب مضامین و معانی مشترک شعر فارسی از سنایی تا جامی مورد بحث و توجه قرار گرفته است.
این مقاله، پژوهشی بینارشتهای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که با رویکرد امریکایی ادبیات تطبیقی و نظریه هنری رماک و براساس نقد تخیلی گاستون باشلار، رابطه تصویر و متن در خاوراننامه را تحلیل میکند. گاستون باشلار شناخت تخیل شاعر و هنرمند را از ورای تحلیل تصاویر ادبی یا هنری مبنای اندیشه خود قرار میدهد. او در تصاویر مورد مطالعه خود عناصر چهارگانه آب و باد و آتش و خاک را ـ که از دیرباز در تمدن کهن شرق نیز مطرح بودهاند ـ به عنوان قالبی برای سنجش عناصر مؤثر در تخیل نویسنده در نظر میگیرد و از کهنالگوهای اسطورهای و تحلیل تخیل هنر آفرین، براساس جلوه مادی عناصر چهارگانه، استفاده میکند. هدف نقد بر محور تخیل تولید (عناصر اربعه) و تخیل مادی (استعمارات و تشبیهات) از دیدگاه باشلار و تطابق آن با نگارههای خاوراننامه است. داستانهای خاوراننامه حول پهلوانیها و رشادتهای حضرت علی (ع) و اصحاب ایشان در برابر دشمنان و کفار بوده، شامل داستانهایی حماسی و اسطورهای و افسانهای است که مایه اصلی آنها حوادث تاریخیای است که با حوادث خیالی به آنها شاخ و برگ دادهاند. پس از بررسی و تطبیق شماری از نگارهها با اشعار این نتیجه حاصل شد که تخیل تولیدی و همچنین تخیل مادی از دیدگاه باشلار، یکی از ابزارهای هنرمند برای تصویرگرای این منظومه بوده است.
بلاغت و رسایی سخن شیخ اجل با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره میجوید. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایتپردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیقتر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراهکردن مخاطب با خود بهره میگیرد، اما باریکبینیها و ظرافتکاریهای آگاهانه او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایتها نیز در بلاغتجویی او بیتأثیر نیست. بوستان یا سعدینامه از مثنویهای مشهور و تأثیرگذار تعلیمی ـ تمثیلی ادب پارسی و به اعتقاد برخی از سعدیپژوهان، برجستهترین اثر شیخ اجل است. سعدی در این مثنوی برای رسانیدن پیامهای خود، از ابزار و رسانه پرتأثیر «حکایت» بهره فراوان برده است. در مجموع، 183 حکایت یا حکایتواره کوتاه و بلند در بوستان - براساس نسخه مرحوم یوسفی- وجود دارد که بیتردید از لحاظ هنری و زیباییشناسی همه در یک پایه نیستند. این مقاله به فراوانی افراد یا اشخاص اصلی حکایتهای بوستان اختصاص یافته است و نگارندگان با تسامح در برخی از موارد، برای بیان منظور خود از واژگان یا اصطلاحاتی چون «شخصیت»، «پویایی» و «ایستایی» که در واقع، بیشتر به حوزه داستاننویسی نوین تعلق دارد، کمک گرفتهاند. در هر حال، منظور از واژه «شخصیت» عنصری است که رویدادها، کنشها یا محادثهها در پیرامون وجود او شکل میگیرند. در مجموع این مقاله نشان میدهد که: 1. در حکایتهای بوستان چه گونهای از شخصیتها، نمود بیشتری دارند؟ 2. پویایی و ایستایی شخصیتهای اصلی حکایتهای بوستان چگونه است؟ 3. در میان شخصیتهای انسانی، چه کسری به زنان و چه اندازهای به مردان اختصاص یافته است؟4. چه تعداد از شخصیتهای اصلی بوستان چهره مثبت و چه قدر چهرهای منفی دارند؟ 5. سهم شخصیتهای مذهبی- عرفانی، تاریخی- اسطورهای و تمثیلی چه قدر است؟