اين مقاله شامل سه بخش است. در بخش اول ضمن بيان مقدمهاي کوتاه به اين بحث پرداختهايم که در مثنوي معنوي و گيتا بهاشيه مباحث و مفاهيم بسياري مطرح شدهاند که يکي از آنها مقام تسليم است. در اين بخش نويسنده بر اين باور است که شان حقيقي انسان در اين جهان آن است که در برابر حق تسليم باشد. در بخش دوم مقاله، ضمن بيان سخناني درباره چيستي تسليم، مراتب مختلف تسليم در مثنوي و گيتا بهاشيه بيان شدهاند. آن مرتبهاي از تسليم که نتيجه زهد و مجاهدت است، مرتبه فروتر تسليم است، در حالي که مرتبه برتر تسليم، نتيجه فيض و رحمت حق است. در بخش سوم به تفسير مقام تسليم پرداخته شده است. در اين بخش آمده است که مقصود اصلي مثنوي و گيتا بهاشيه از طرح مقام تسليم، بيان فراموشي تدبير و اراده و پناه جستن به حق است؛ يعني انسان به جاي تکيه بر پيچيدگي انديشههاي فلسفي و مقولات ذهني بايد عاشقانه خود را تسليم حق کند تا زودتر و آسانتر به نجات دست يابد.
کتاب حاضر مشتمل بر دو گفتار به زبان فرانسوی، به خامه توانای استادان گرامی دکتر صفا و لیوه روسای محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استراسبورگ و یک مقدمه از نویسنده در معرفی کامل نسخه خطی کتابخانه ملی و دانشگاهی استراسبورگ و شرح یکصد و شصت و هشت بیت از مثنوی گلشن راز که متاسفانه شارح عارف آن تاکنون ناشناخته مانده است. و در آخر تعلیقاتی که برای حل مشکلات و توضیح و تعریف لغات و مصطلحات عرفانی و فلسفی به کوشش نویسنده فراهم گردیده است.
این کتاب اشعار فارسی سیدجعفر موسوی حاوی الف) دو مثنوی در بحر خفیف-مخبون محذوف-یکی تحت عنوان (حدیث نفس) شامل موضوعات مختلف در حدود (1723) بیت، و دیگری (بالاخانه غمها) که از نوشته نویسنده معروف (مصطفی لطفی منفلوطی مصری) برداشته شده است و در حدود (303) بیت می باشد. ب) غزلیات ج) متفرقات د) قطعات
توجه به زبان يکي از آرا و انديشههاي مولوي در مثنوي معنوي است. در تفكر عرفاني مولوي، حقيقت زبان نه چيزي از جنس لفظ که از جنس معنا است و آن معنا که سرچشمه اصلي کلمات است، "بانگ حق" است. بر اساس آنچه که در سنت عرفاني «زبان در مقام تحليل» ناميده ميشود، مولوي خلاف بسياري از متفکران مسلمان درباره زبان رويکردي صرفا ظاهري و مبتني بر قرارداد اتخاذ نميکند، زيرا چنين تفسيري بيرون از عرصه آرا و انديشههايي است که او پيرامون زبان به دست ميدهد. اين مقاله ميکوشد با نگاهي تازه، فلسفه زبان و مسائل پيرامون آن را از منظر عرفاني در قالب طرح بسياري از پرسشها بحث و بررسي کند.