شادي يكي از حالات دروني است كه مطلوب همه انسانهاست، اما دست يافتن به آن، و درك ارزش آن آسان نيست. شمس تبريزي، مراد و محبوب مولانا يكي از معدود عرفايي است كه شادي را بسيار ستوده است و درباره علل و انگيزههاي آن، مطالب ارزشمندي در گفتههاي او آمده است. تاثير فراوان آموزههاي شمس تبريزي در افكار مولوي و نقش مولوي در سنت شعر عارفانه فارسي ايجاب ميكرد كه اين موضوع به طور مستقل كاويده شود. علاوه بر اين، درك مباني فكري شمس درباره شادي ميتواند به درك جايگاه اين موضوع در متون عرفاني كمك كند. در اين پژوهش به بررسي ديدگاههاي شمس تبريزي در مورد شادي و خوشدلي و همچنين انگيزههاي شادي در تفکر و انديشه او با روش تحليل محتوا پرداخته ميشود. روح، محبت، سماع، نماز، تصور بهشت، اميد و حتي مرگ از عواملي هستند كه به عقيده شمس، موجب شادي ميشوند. علاوه بر اين، شادي و خوشدلي افراد يكسان نيست، بلكه در اين عالم هر كسي به چيزي شاد است و شادي گونههاي مختلف دارد.
کتاب "جشن قرن هفتم ملای روم" مولانا در خانقاه شمس تبریزی اثر استاد شهریار، به کوشش کریم خمسه.
در این کتاب سعی شده است عده ای از مشکلات دوران جوانی به صورت تاریخچه های کوتاه شرح داده شود و راه صحیح حل آنها برای حفظ آرامش روان آدمی روشن گردد. باشد که نسل جوان از این همه یاس و ناامیدی نجات یابد و روزگار را قدری با کامرانی و لذت گذراند و زندگی، در حقیقت مجموعه شادیها و لذت ها را در پناه آرامش خاطر واقعی شناسد.
تخلص، تا آنجا كه به غزل مربوط ميشود، نام شعري شاعر است كه اغلب در بيت آخر غزل به كار ميرود. با آنكه غزلسرايان بزرگ، تخلص خود را در اكثر غزلياتشان آوردهاند، ادبا چيزي درباره علت و ضرورت آن ننوشتهاند. از آنجا كه در بلاغت و علوم ادبي ما، بين شاعر و گوينده شعر، تمايز قايل نشدهاند، ماهيت نظري و ارزش زيباييشناختي تخلص مجهول باقي مانده است. البته اين بدان معنا نيست كه شاعران بزرگ از ماهيت و ارزش تخلص غافل بودهاند، بلكه قراين نشان ميدهد شاعران بزرگي همچون حافظ، چه در انتخاب تخلص و چه در كاربرد آن معيارهايي داشتهاند. كشف اين معيارها نه تنها ارزش و ماهيت تخلص را آشكار ميكند، بلكه به سبكشناسي شعر شاعر نيز كمك ميكند. تخلص در شعر هر شاعري علاوه بر كاركردهاي عمومي، ممكن است داراي كاركردهاي ويژه باشد. چنانكه در شعر حافظ، داراي كاركردهاي ويژه است. از مهمترين كاركردهاي تخلص در شعر حافظ، گسترش ايهام از درون شعر به بيرون شعر، يا به بيان ديگر، سرايان ايهام از شعر به شاعر است. در اين مقاله، كوشيده شده است ماهيت تخلص از طريق تحقيق در منابع مختلف بررسي شود و سپس ارزش زيباييشناختي آن با تمايز ميان گوينده شعر و شاعر، و بررسي كاربرد آن در غزليات حافظ تبيين گردد.
واژه «نظر» در شعر حافظ بسامد بالایی دارد و در هر کاربرد آن، طیفهای معنایی متفاوتی برجسته میشود؛ زیرا حافظ با توانمندی ویژه خود، از تمام ظرفیتهای معنایی که این واژه در زبان فارسی و عربی دارد، استفاده میکند. او تعبیر شاعرانه «علم نظر» را با استفاده از همین ظرفیتهای معنایی واژه میسازد و همه افراد را در کنش نظربازی سهیم میداند. اما در میان نظربازان، نظربازی او از لونی دیگر است. نظربازی حافظ، نظربازی در حوزه شعر و خیال شاعرانه است.