هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود آموزش زبان انگلیسی وآسیبشناسی آن در مهد کودکها است. بدین منظور22 مهد کودک در سطح شهر مشهد انتخاب شدند، مورد مشاهده قرار گرفتندو در موارد لزوم، با مسوولان و معلمان مهد کودکها مصاحبه انجام شد. نتایج این پژوهش کیفی نشان داد که مهد کودکها فضاها و امکانات آموزشی مطلوب و مناسب آموزشی را ندارند، فاقد برنامه آموزشی مدون برای آموزش زبان انگلیسیاند، معلمان این مراکز عموماً فاقد صلاحیت تدریساند، آنان با روشهای آموزشی کودکان و زبان انگلیسی آشنایی کمی دارند و توجه خاص را به نیازهای عاطفی، شناختی و اجتماعی کودکان ندارند. در پایان، پیشنهادهایی برای ارتقای سطح آموزش زبان انگلیسی کودکان در مهد کودکها به مسوولان و معلمان داده شد.
گزینش کتاب و اطلاعات آموزشی لازم برای یک دوره آموزشی زبان اسپانیایی، به عنوان زبان خارجی، مستلزم به کارگیری عوامل متعددی است. اگر چه اصول و قواعد فرایند تعلیم ـ یادگیری زبان اسپانیایی، به عنوان زبان خارجی، در طول تاریخ نه چندان طولانی خود، تحول آشکاری را تجربه کرده است، با این وجود هیچگونه وحدت نظری بین آنچه که در ایران به عنوان آموزش زبان اسپانیایی مطرح است و آنچه که در سایر کشورها اتفاق میافتد، وجود ندارد. در ایران در حال حاضر نزدیک به 1100 دانشجو در مقاطع و دانشگاههای مختلف به آموزش و یادگیری زبان اسپانیایی اشتغال دارند. اگر چه هدف اصلی این دورهها آموزش زبان اسپانیایی به عنوان زبان دوم و با انگیزه رفع نیازهای جامعه است، ولی هیچ اتفاق نظری بین روشها و کتابهای مورد استفاده و نیازهای جامعه وجود ندارد. هدف از این بررسی اعمال نگرشی متفاوت و پیبردن به راه و رسمی معیار برای تسلط بر اصول و روش معتبر تدوین و تألیف کتابهای آموزش زبان اسپانیایی برای دانشجویان فارسی زبان با در نظر گرفتن اصول نوین و علمی روز و رفع نقایص موجود است.
هدف از مطالعه حاضر بررسي تاثيرات ترتيب/ سن اکتساب واژگان در زمان پاسخ تصميم واژگاني در دو زبانههاي فارسي ـ انگليسي است. 40 دانشجوي سال اول دانشگاه که به لحاظ مهارت زبان دوم در سطح مبتدي بودند در اين مطالعه شرکت کردند.45 کلمه انگليسي و تعدادي شبه کلمه، به عنوان محرک، انتخاب و با استفاده از نرم افزار DMDX ارائه شدند. اين 45 واژه به سه گروه مجزا تقسيم شدند: 15 کلمه هم در فارسي و هم در انگليسي به سرعت فرا گرفته شدند؛ 15 کلمه هم در فارسي و هم در انگليسي به کندي فرا گرفته شدند و 15 کلمه در فارسي به کندي، ولي در انگليسي به سرعت فرا گرفته شدند. هدف از اين تقسيمبندي اين بود که مشخص کنيم آيا پردازش و تصميم واژگاني در زبان دوم تحت تاثير سن اکتساب معادلهاي اين کلمات در زبان اول ميباشد يا اين که واژگان در زبان دوم از الگوي سن اکتساب خود پيروي ميکنند. براي تجزيه و تحليل دادهها از آزمون تحليل واريانس استفاده کرديم. نتايج نشان داد زمان پاسخ تصميم واژگاني در لغاتي که در زبان دوم به سرعت فرا گرفته شده بودند، به طور معناداري از لغاتي که به کندي ياد گرفته شده بودند، کمتر است. به عبارت ديگر، سن/ ترتيب اکتساب لغات در زبان دوم، صرف نظر از سن اکتساب همان لغات در زبان اول، تاثير معناداري در پردازش اين لغات در زبان دوم داشت. نتايج اين مطالعه اثرات سازندهاي را در روشنکردن سيستم واژگاني دوزبانهها و نحوه بازنمايي و پردازش در اين سيستم خواهد داشت.
با توجه به نقش مهم و اساسي فرهنگ در نحوه تفکر، استنباط و استنتاج افراد يک جامعه، پژوهش حاضر در نظر دارد تا با کنکاش و واکاوي در مفهوم فرهنگ، به بررسي تفاوتهاي فرهنگي در دنياي غرب و ايران پرداخته و نشان دهد برخي از روشهاي گردآوري داده، ممکن است مناسب بافت ايران نباشند و گاهي به اشتباه توسط پژوهشگران و دانشجويان ايراني مورد استفاده قرار گيرند. پژوهشها نشان ميدهند فرهنگ ايراني نسبت به فرهنگ غربي داراي ويژگيهاي: غيرمستقيم، ارتباطي، چند وجهي، بافت ـ محور، تواضعي و استقرايي ميباشد. اين ويژگيها باعث ميشود استفاده از برخي ابزار پژوهشي مانند پرسش نامه، بلند بلند فکر کردن در حين انجام فعاليت، حل مساله و دفترچه خاطرات در بافت فرهنگي ايران مناسب به نظر نرسند و از اعتبار و روايي کافي برخوردار نباشند. در پايان، نتايج حاصل را در بافت پژوهشي ايران مورد بررسي و واکاوي قرار داديم و پيشنهادهايي براي تحقيق بيشتر ارائه نموديم.
فرآيند يادگيري هيچ گاه در خلا اتفاق ﻧﻤﻲافتد و محصول پاياني دربرگيرنده تعاﻣﻞهاي مختلف فراگير با دنياي اطراف است. در بيشتر مواقع، زبانآموز در قالب يك رابطه دو طرفه معلم ـ زبانآموز سنجيده ﻣﻲشود و در اين محدوده، محيط آموزشگاه و كلاس درس، اولين و آخرين ﻧﻘﻄﻪاي است كه به آن نگريسته ﻣﻲشود. با توجه به اهميت عوامل اكولوژيك و محيطي در يادگيري زبان انگليسي، در اين مطالعه ميكوشيم به صورت كيفي نقش والدين در كيفيت يادگيري زبان آموزان را بررسي كنيم. بررسي نحوه تعامل موثر بين زبانآموز و خانواده، چگونگي و مقدار دسترسي به كالاهاي فرهنگي از قبيل رايانه و اينترنت و تاثير آن در يادگيري و ميزان ارزﺵگذاري خانوادﻩها نسبت به يادگيري زبان انگليسي از جمله اهداف اين تحقيق هستند. يكي از مواردي كه انگيزه اين مطالعه را به وجود آورد، اين است كه هوش و استعداد تنها عوامل شكست و موفقيت در يادگيري زبان انگليسي نيستند و ممكن است مغايرتي بين هدﻑگذارﻱهاي موسسههاي زبان و خانواده وجود داشته باشد. ٣٥ خانوادﻩ در اين تحقيق شركت كردند كه فرزندان آنها در موسسههاي زبان انگليسي در سطح شهر مشهد آموزش ﻣﻲديدند. از اين خانوادﻩها و فرزندانشان مصاحبه شد. نتايج مصاحبهها حاكي از به كارگيري راهبردهاي مختلف خانوادﻩهاي زباﻥآموزان ضعيف و قوي است. در پايان، پيشنهادهايي براي ارتقاء كيفيت تعاملهاي آموزشي والدين و زبانآموزان اراﺋﻪ كردهايم.