در این تحقیق، تعداد 22 همخوان، 11 واکه ساده و یک واکه مرکب شناسایی و توصیف شده است و برای شناسایی دقیقتر واجها و دستیابی به تقابلهای واجی تلاش شده است تا از سنجشهای واجی زیادتری استفاده شود. آنچه در نظام واکهای گویش سیستانی حائز اهمیت است، کاربرد مشخصه کشش واکهای، به عنوان مشخصهای واجی است. به علاوه، با توجه به ماهیت ساخت هجا در این گویش، نگارنده، ضمن اشاره به ساخت هجا، شیوه آرایش، ترکیبپذیری و الگوهای توزیعی واجها در خوشههای دو همخوانی آغازی و پایانی را نیز بررسی کرده است.
کتاب نرگس و زرین دهن اثر هرمان هسه نخستین بار در سال هزار و سیصد پنجاه توسط مترجم توانا سروش حبیبی به فارسی برگردانده شد با نام نرگس و زرین دهن که البته همانطور که بهتر می دانید نام اصلی کتاب نارتسیس و گلدموند است که در سال هزار و نهصد و سی توسط هسه نوشته و نشر یافت. البته می توان گفت یکی از سه اثر برتر کتاب های هرمان هسه است که بدلیل بازگو کردن روابط جنجالیترین کتابش نیز شناخته شد و در فهرست پر مخاطبترین و مشهورترین کتابهای نویسنده محسوب میشود داستان یک گردش دایره وار است و مکان روایت از یک سیکل در ماریابرون شروع و پس از گذر از چند مکان چون روستا، دشت و قصر و صحرا و شهرها و در اخر بازگشت به همان مبدا. و نکته جالبی که نه در این اثر بلکه در کلیه آثار هرمان هسه تکرار میشود ساختار خاص و تکنیکی نویسنده براساس 2 قطبی بودن ساختار است و رو ح و جسم آدمی در سیر داستان در این اختلاف قطب سرگردان می نماید و آدمی را متفکرانه به شرح ماجرا گوش بزنگ می نماید و حقیقتا با دیدی فیلسوفانه به روایت و شرح و توصیف می پردازد.
زمانی که شاه طهماسب پایتخت خود را به قزوین انتقال داد در قزوین طرح باغ سعادت آباد انداخته و عمارات زیادی ساخته شد و به جعفرآباد موسوم گردید. در و دیوار و ایوانهای این ابنیه باشکوه و زیبای بدست استادان و نقاشان بی نظیر آن زمان در نهایت سلیقه و ذوق تزئین و منقش گردید. بیشتر این نقوش دیواری در منظومه "دوحه الازهار" که مثنوی دوم از خمسه سوم شاعر بنام "جنات عدن" است مشروحا توصیف گردیده است. بقایای این نقوش در عمارت چهل ستون قزوین نشان میدهد که اکثر آنها طی قرون ماضی آگاهانه و ناآگاهانه از بین رفته و یا روی پاره ای از آنها دوباره تحت مضامین مختلف نقاشی شده است. در هر صورت مثنوی "دوحه الازهار" تنها منبع معتبری است که میتوان بر پایه ای وصف گر منظوم این نقاشیها و با استناد به بقایای موجود و مقایسه علمی آنها نقوش دیواری مندرج در مثنوی را تا حدی نزدیک باصل خود از نو احیا کرد. از اینرو رساله منظوم "دوحه الازهار" نه فقط برای ادبیات خاورشناس بلکه برای هنرشناسان و متخصصین هنرهای زیبا نیز قابل توجه و جالب میباشد. مثنوی "دوحه الازهار" شامل 1170 بیت بوده و در بحر هزج سروده شده است. این منظومه نیز نظیر سایر رسالات منظوم قرون وسطی با توحید نعت و مدح شاه طهماسب بطور ایجاز که بمثابه مقدمه مثنوی است آغاز میشود و سپس باغ سعادت آباد نقشه معماری پارک سلطنتی جعفر آباد، خیابانها و ایوانهای جانب شمالی و جنوبی ابنیه و قصور واقع در سمت مشرق پارک قصر شیروانی و ... توصیف میشود...
زبانها شیوههای گوناگونی از ارجاع را در نشاندادن مشارکین روایتها بهکار میگیرند. این شیوهها میتوانند شامل حذف کامل مرجع، ارجاع تلویحی به صورت تصریف فعلی، بهکارگیری ضمایر منفصل و در نهایت بهکارگیری گروه اسمی کامل باشند. این ابزارهای گفتمانی با نیت نویسنده در نشاندادن موقعیت مشارکین و تأکید بر وقایعی خاص مرتبطاند. پژوهش حاضر براساس الگوی لوینسون، فراوانی بهکارگیری شیوههای گوناگون ارجاع مشارکین، روشهای معرفی مشارکین اصلی و فرعی و همچنین چگونگی تأکید بر معرفی مشارکین داستان هفتخوان رستم را در شاهنامه بررسی و تحلیل میکند. براساس یافتههای این پژوهش، فراوانی ارجاع مشارک اصلی بیشتر با تصریف فعلی، و فراوانی ارجاع مشارک فرعی بیشتر با گروه اسمی در هفتخوان رستم مشاهده شدهاست. افزون بر این، ضمایر متصل نیز بهطور قابلملاحظهای برای ارجاع به مشارکین اصلی و فرعی بهکار رفتهاند.
در این مقاله ساخت سازهای درونی و شیوه اشتقاق نحوی گروه فعلی هستهای(VP core) در زبان فارسی بر اساس برنامه کمینهگرا(Minimalist Program) مبتنی بر نظریه چامسکی (1995) مورد بررسی قرار میگیرد. گروههای فعلی هستهای زبان فارسی با توجه به ماهیت لازم یا متعدیبودن هسته واژگانی ترکیب سازهای گوناگونی دارند. در این بررسی بحث خواهد شد که در اشتقاق ساخت سازهای گروه فعلی هستهای و در نهایت جمله یا بند (اصلی/ درونهای) در این زبان عملیات، اصول و روابطنحوی ویژهای مانند:گزینش(Select(tion), ادغام(Merge(er)، اصل هسته (Headedness) Principle)، رابطه متممی (complementhood) و رابطهتتایی(thematic relation) دخیل هستند و باعث تولید اشتقاقهای زبانـی همگرا(convergent) میشوند. به علاوه، نشان داده خواهد شد که در ساخـت گـروه فعلـی هستهای زبـان فارسـی، رابطه هسته ـ هسته موجـود بین فعل هستـه متعـدی و هستـه سازههـای متمـم گروه اسمـی و گـروه حرف اضافهای با هستـه متمـمبندی (clausalcomplement) متفاوت است.