داستان دقوقي رويارويي عارفي اهل سلوک با تجربهاي شهودي است. دقوقي خود مقصودش را از اين سفر، ديدار خورشيد در ذره و شهود نور ميداند و سفرش را با ترک سير جسماني آغاز ميکند. رويدادهاي حيرتانگيزي که در اين سفر پيش ميآيد همچون بيهوشيهاي پياپي دقوقي از فرط حيرت و از نگريستن به «تبديلهاي» اشيا به يکديگر سبب ميشود که اين سفر را سفري آشنا نينگاريم و در پي معاني در بطن وقايع باشيم. پس از تحليل داستان به کمک تبيين رمزها و سمبلها از طريق بينامتنيت، در پينزديکشدن به معناي متن هستيم. اين داستان که حاصل کشف و شهود عرفاني مولوي يا تجربه عارفي ديگر است، بياني ديگر از همان تجربهاي است که در آن همه کثرتها به يک وحدت باز ميگردد. شواهد فراواني نيز از شباهتهاي اين داستان با حالات موسي در ديدار نور و درخت وجود دارد. با درنگ بر مضمون اين داستان، ميتوان ريشههاي سنت فلسفي و عرفاني را چون وحدت و کثرت، مراتب عالم، وحدت وجود و ... در آن جست. داستان دقوقي صورت تجربه شده و عملي آن آموزههاست که فيلسوفان و عارفان در کتابها گنجاندهاند و دقوقي در عالم مثال يا هورقليا تجربه کرده است.
این کتاب در واقع دفاعیهای است که "مجذوب علیشاه " در باب عقاید خویش نوشته است .بخش اول کتاب زندگینامه وی به قلم خود اوست .در آن جا مولف به مصایبی اشاره میکند که در طول زمان بر او وارد آمده است . وی سپس درباره توحید حق تعالی، وحدت وجود و مذاهب صوفیه به بحث میپردازد . گفتار پایانی کتاب به بررسی آرای مجلسی درباره تصوف اختصاص یافته است .مولف میخواهد اثبات کند که "مجلسی "با صوفیان حقیقی مخالفتی نداشته است .
کتاب مثنوی از کتابهای معدودی است که عظمت استعدادها و قوای مختلف بنی نوع انسانی را اثبات میکند. این کتاب که دربردارنده 25000 تا 28000 بیت است، هم از راه عقل و حکمت و هم از راه دل و عرفان واقعیات بسیار فراوانی را به قلمرو معرفت و حکمت و عرفان بشری عرضه داشته است. نویسنده در این کتاب به کشف الابیات مثنوی پرداخته است. علامه جعفری در مقدمه کتاب آورده است: «اینجانب در اثنای تألیف مجلدات تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، برای تفسیر موضوعی برخی از موضوعهای بسیار بااهمیت مانند «عقل و عاقل و معقول»، «علت و معلول»، «موج» و غیر آن مجبور شدم همه ابیات مثنوی را برای استخراج همه موضوعهای مورد تفسیر یکایک ببینم. این کار دامنهدار موجب صرف وقت بسیار طولانی شد؛ لذا بر آن شدم که کشفالابیات کاملی را برای مثنوی تنظیم و تدوین نمایم. البته میدانیم آنهایی که تاکنون برای مثنوی نوشته شده است، کامل نیست و فقط کلمه اول و گاه کلمه دوم مصرع اول از ابیات برای پیداکردن بیت ثبت شده است. .... در این کشف الابیات همه مصرعهای مثنوی با نظر به نخستین کلمهای که دارند، زیر حرف کلمه اول خود آمده است».
قالب قصيده تا پيش از ناصرخسرو، بيشتر مدحي بوده است؛ اما ناصرخسرو در قصيده چه از نظر فالب و چه معنا، ساختار شکني نموده است. موضوع اين مقاله، بررسي نوآوريهاي ناصرخسرو در اين زمينه است. در بخش نخست مقاله اجمالا به قصايد پيش از ناصرخسرو پرداخته شده است. شعر او از نظر ذوق شاعرانه و تبعيت از برخي سنتهاي ادبي، با شاعران پيش از خود شباهتهايي دارد. در بخش تفاوتها، ديدگاه ناصرخسرو درباره شعر، وزن قصايد او، نوآوري در مقدمه و قسمت اصلي قصيده بررسي شده است. قصد ناصرخسرو از وصف طبيعت، نشاندادن ناپايداري آن از طريق تداعي و دلالتهاي ثانوي، لزوم دلنبستن به رهگذار بيمعني و همچنين گذر از طبيعت بيرون و رجوع به جهان درون است. در واقع ناصرخسرو در متن اصلي قصيده ـ که بنا به سنت جايگاه مدح است ـ به تفسير و تأويل بخش اول ـ تغزل ـ ميپردازد و از مسائل ديني ميگويد. سرچشمه اين نگاه شاعر، قرآن و انديشههاي کلامي است که در برخي از آثار حکمي او به چشم ميخورد.