مقاله حاضر پیرامون بررسی چهره و موقعیت سیاوش به عنوان یکی از شخصیتهای محوری حماسه ملی ایران، در اساطیر، اوستا، متون پهلوی و یافتههای باستانشناسی است. اتیمولوژی سیاوش و بحث در خصوص جایگاهش در اسطورههای ایرانی و شناخت کهنالگوی بین النهرینی او ـ دموزی در پنج حوزه «آیینها»، «نخستین انسان»، «مساله شهادت»، «گیاه خون سیاوشان» و «سوگ سیاوش» نیز از جمله مواردی است که در این پژوهش مورد نظر بوده است. توجه به موقعیت سیاوش در آیینهای ایرانی و تداوم کارکردهای اجتماعی او در قالب سنتهایی همچون «حاجی فیروز»، «جشن نوروز»، و «مراسم کشتن خروس» از مولفهها و شاخصههایی به شمار میآید که در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر مورد بررسی قرارگرفته است. حضور سیاوش در متنهایی همچون اوستا، بندهش و مینوی خرد همان حضوری است که او در اساطیر و شاهنامه فردوسی دارد، لذا مهمترین عملکردهای او در این متون نیز مورد نظر بوده است. ساختار مرکزی و اندیشه محوری در هر کدام از فصول یاد شده بر مبنای نظر «مهرداد بهار» مبنی بر «ایزد نباتی» بودن سیاوش است، بدیهی است که مقولههای شهادت، گیاه خون سیاوشان و سوگواری همه متاثر از این نظر میباشد.
این مجموعه شامل تمام شاهنامه است که برای راحتی خوانندگان جوان که به تاریخ و تمدن کشور خود علاقه دارند و می خواهند با شاهنامه آشنا شوند، به نثر ساده برگردانده شده و در سه بخش شامل: 1. بخش اساطیر 2. بخش پهلوانی 3. بخش تاریخی تنظیم شده است. بخش اساطیر از پادشاهی کیومرث شروع شده و تا مرگ فریدون ادامه دارد. بخش پهلوانی از پادشاهی منوچهر و ظهور خاندان سام شروع می شود و تا مرگ رستم و فرزندش فرامرز ادامه دارد و بخش تاریخی که با پادشاهی بهمن فرزند اسفندیار شروع شده تا مرگ یزدگرد و تسلط عربها بر ایران ادامه می یابد.
نویسنده قبل از ورود در متون تفسیری، اسطوره و شناخت و جایگاه تصویرها و نمادگرایی و جایگاه اسطوره در قرآن را بررسی میکند .وی در فصل اول، علم حضوری و علم حصولی و نسبت آنها را با اسطوره ارزیابی مینماید .در فصل دوم، سیر نزولی عالم و رویا و خیال و کهانت را تبیین میکند .در فصل سوم کتاب، رمز و نماد و سمبل و نشانه و تمثیل و مجاز و استعاره، مرزبندی و تفکیک میشود .نویسنده پس از ذکر این مقدمات نمادهای دایره، مربع، مثلث، شاه و شاهزاده، آب، پرندگان، ارقام، اژدها و ماندالا، و درختان را تاویل میکند . فصل چهارم کتاب به قرآن و متنو تفسیری اختصاص دارد .در این فصل واژه اسطوره در یک یک آیات، بررسی و بعضا با متنو تفسیری مقابله و موازنه میگردد .نویسنده در پایان کتاب، نگرش اسطورهای را با توجه به روضه الجنان ابوالفتوح رازی و قصص القرآن سورآبادی و تفسیر طبری و کشف الاسرار میبدی ریشهیابی و نقادی میکند .
این مقاله پیرامون نقش و جایگاه زن در زمینههای ذهنی و آثار دو شاعر بزرگ در عرصههای ادبیات فارسی و عربی است. در حقیقت زن همواره در شعر این دو شاعر دارای نقشی محوری و تعیینکننده بوده است، آن چنان که بسیاری از تفکرات سیاسی، اجتماعی، ادبی و زیباییشناسی این شاعران در خطاب به همسران خود که در واقع معشوقهای آنان نیز بودهاند تجلی مییابد. «آیدا» و «بلقیس» دو زنی هستند که در زندگی «احمد شاملو» و «نزار قبانی» بسیار تأثیر نهادهاند تا آنجا که این شاعران بسیاری از مکنونات و منویات خود را از راه عشق به این دو زن بیان میکنند. حضور و ظهور این زنان در کلیت آثار شاعران این نکته را بیش از پیش مبرهن میسازد که هر کدام از آنها برای شاعرخود دارای ارزش و اهمیتی خاص هستند. احمد شاملو بهترن عاشقانههای زبان فارسی را برای همسر و معشوقش آیدا سروده است و نزار قبانی در شعری که پس از مرگ همسرش و در رثای او مینویسد ارزشهای پنهان زنی را برای آیندگان برملا میسازد که تنها شاعر قادر به درک آنها بوده است. صاحب این قلم کوشیده است تا گوشههایی از رابطه تنگاتنگ عشق به معشوقی که در جایگاه همسر نیز هست را ذکر شواهی از اشعار این دو شاعر بزرگ آشکار نماید.
اين مقاله درباره يکي از مهمترين و محوريترين شخصيتهاي شاهنامه ـ سياوش ـ است. داستان اندوهناک سرگذشت سياوش بخش مهمي از شاهنامه را به خود اختصاص داده به گونهاي که تاثير آن بر حوادث و داستانهاي بعدي شاهنامه انکار نشدني است. ميتوان به قطع اذعان کرد که زيباترين و گيراترين داستان شاهنامه است که فردوسي بر اساس اصول تراژدي و داستاننويسي آن را به رشته تحرير درآورده است. در اين نوشتار به بررسي نقش آيينها در داستان سياوش پرداخته شده است. ردپاي بسياري از آيينهاي کهن در داستان قابل تشخيص است که استاد سخن بخوبي از عهده اداي معناي آن در قالب تراژدي جذاب و ماندگار برآمده است؛ آيينهايي که تا به حال نيز در قالب رسوم و سنتهاي نوروزي مانند حاجي فيروز و سوگ سياوش در جامعه جريان دارد. سياوش نه تنها شخصيتي اساطيري بلکه شخصيتي ديني است که در بسياري از متون ديني کهن مانند اوستا و بندهشن و... به وي اشاره شده است. پژوهش پيش رو سعي ميکند در حد امکان به بررسي آيينهاي مرتبط با سياوش: «حاجي فيروز»، و «سوگ سياوش» و ارتباط سياوش با خداي شهيد شونده نباتي در تمدن بين النهرين )دموزي) بپردازد.